در اینجا لیستی از افراد وجود دارد که به دلیل شرایطt مجبور به سختی کشیدن در شرایط بد شده اند و مجبور بودند تا صبح صبر کنند. ساعت ها تاریکی و سرما، بدون چادر، گاهی حتی بدون کیسه خواب و کت پر، در جهنمی یخ زده.. فقط کافیست دقایقی شرایط را تصور کنید.
هرمان بول، نانگاپاربات، ۱۹۵۳
هرمان بول در اولین صعود نانگاپاربات تصمیم گرفت که بقیه نفرات تیم کوهنوردی آلمانی-اتریشی را پشت سر بگذارد و بدون آنها قله را صعود کند. او ساعت ساعت ۷ عصر قله را صعود کرد اما در فرود یک کرامپونش را از دست داد و همین باعث کاهش سرعت وی شد. در نتیجه او مجبور شد که دست به گیره در یک طاقچه در ارتفاع بالاتر از ۸۰۰۰ متر شبمانی کند. هرمان کت پر نداشت و از اکسیژن استفاده نکرده بود. عصر روز بعد، ۴۱ ساعت پس از عزیمت با توهم و سرمازدگی به کمپ بازگشت. صعود نانگاپاربات تنها صعود انفرادی به یک ۸۰۰۰ متری در آن زمان بود.
ویلی آنسولد، تام هورنباین، باری بیشاپ، لوت هرستاد، اورست، ۱۹۶۳
در اکسپدیشن اورست تیم امریکا در سال ۱۹۶۳، ویلی آنسولد و تام هورنباین تصمیم گرفتند از مسیر گردنه جنوبی که تا آن زمان کمتر از ده صعود به خود دیده بود(از جمله جیم ویتاکر و شرپا ناوانگ گمبو که چند روز زودتر به عنوان اولین امریکایی ها) قله اورست را صعود کنند. این مسیر از نظرشان به حد کافی چالش برانگیز نبود، پس تصمیم گرفتند که از سمت غرب کوه، یک مسیر سطح بالا و بدون امکان بازگشت از میان مسیر تلاش کنند. آنها کوهنوردان امریکایی باری بیشاپ و لوت هرستاد را در ارتفاع ۸۴۰۰ متری در حالی که اکسیژنشان تمام شده بود ملاقات کردند. این چهار نفر مجبور شدند تا شب را در آن ارتفاع(بالاترین ارتفاع شبمانی تا آن زمان) سپری کنند. این نفرات زنده ماندند، اما پس از آن بعضی از انگشتان خود را به دلیل سرمازدگی از دست دادند.
دیوید جانسون، آرت دیویدسون، ری ژنت، دنالی، ۱۹۶۷
در فوریه ۱۹۶۷، دیو جانستون، آرت دیویدسون، ری ژنت، به عنوان اولین کوهنوردان توانستند قله دنالی در آلاسکا را صعود کنند. در هنگام فرود، این تیم یک غار برفی در ارتفاع بالای ۵۴۰۰ متری حفر کرد و مجبور شد ۶ روز را در شرایط طوفان و دمای یکصد درجه زیر صفر در آن مکان بگذراند.
داگ اسکات و دوگال هوستون، اورست، ۱۹۷۵
سال ۱۹۷۵ داگ اسکات و دوگال هوستون به عنوان اعضای تیم انگلیسی به سرپرستی سر کریس بانینگتون مسیری جدید در جبهه دشوار جنوب غربی اورست گشودند. آنها پس از ۱۴.۵ ساعت صعود در ساعت ۶ عصر به قله رسیدند و سپس متوجه شدند که یک شب بدون ماه را در پیش خواهند داشت. سپس گزینه های خود را در نظر گرفتند و به جای تلاش برای پایین آمدن در تاریکی، غار برفی حفر کرده و شب را در ارتفاع ۸۷۶۳ متری گذراندند. با وجود کمبود اکسیژن و توهم ارتفاع، هیچ کدام از این دو کوهنورد دچار سرمازدگی نشد و در ساعت ۹ صبح به کمپ آخر بازگشتند.
داگ اسکات، کریس بانینگتون، مو آنتوان، کلایو رولند، اوگر، ۱۹۷۷
نه یک بیواک مشخص بلکه مجموعه ای از بیواک ها: اسکات، آنتوان، بانینگتون و رولند چند شب را در حال فرود از اوگر ۷۲۸۴ متری پس از اینکه پای اسکات بر اثر سقوط در زیر قله شکست گذراندند. آنها دو شب در زیر قله درون غار برفی صبر کردند تا طوفان به پایان برسد و سپس شروع به بازگشت کردند. بعد از آن، بانینگتون هم سقوط کرده و دو دنده او هم شکست. هنگامی که پس از چند روز تیم به کمپ اصلی رسید، آنجا را خالی یافت. چرا که سایرین فکر کردند آنها جانشان را از دست داده اند. اسکات و بانینگتون پنج روز در کمپ اصلی منتظر ماندند تا آنتوان به دنبال باربرها و ساماندهی تیم برود. پس از آن سه روز دیگر هم طول کشید تا باربرها داگ اسکات را به محلی منتقل کنند که قابلیت انتقال با هلی کوپتر را داشته باشد. هیچ کس آسیب ندید اما بانینگتون مجبور شد یک هفته دیگر هم در کوه صبر کند.
جیم ویک وایر، ۱۹۷۸، کی۲
ساعت ۵:۲۰ بعد از ظهر در ۵ سپتامبر ۱۹۷۸، لو ریچاردت و جیم ویک وایر به عنوان اولین امریکایی ها توانستند کی۲ را صعود کنند. ریچاردت قبل از ویک وایر که در حال تعویض فیلم دوربین بود فرود را شروع کرد. ویک وایر فرود را دیرهنگام شروع کرد و چراغ پیشانی هم به همراه نداشت. وی یک لبه در حدود ۱۵۰ متر پایینتر از قله کند و تمام شب را آنجا گذراند. صبح روز بعد، ۱۴ ساعت پس از جدا شدن از ریچاردت در مسیر به جان راسکلی و ریک ریجوی برخورد که به دنبال ویک وایر و شاید هم صعود به قله بالا آمده بودند. آنها را تشویق کرد که حالش به اندازه کافی خوب است و می تواند به تنهایی به سمت پایین ادامه دهد تا آنها به سمت قله بروند، سپس خودش را در کمپ آخر به ریچاردت رساند.
جو سیمپسون، سیولا گرانده، ۱۹۸۵
در سال ۱۹۸۵، جو سیمپسون و سایمون یتس با جسارت اولین صعود رخ غربی سیولا گرانده در آند پرو را به سبک آلپی انجام دادند. در پایین آمدن از مسیر شمالی، سیمپسون از روی لبه یخی لیز خورد و پای راستش خرد شد. یتس طنابها را به هم گره زد و همزمان با طوفان شروع به پایین دادن سیمپسون کرد. سایمون در قسمتی از مسیر سیمپسون را بیش از حد فرود داده و امکان ارتباط به دلیل فاصله زیاد نیز وجود نداشت. سیمپسون سعی کرد که از طناب بالا رود اما دستهای او یخ زده و توان انجام صعود نداشت. یتس با استفاده از چاقو طناب بینشان را برید و سیمپسون را به داخل یک شکاف انداخت. سیمپسون یک شب را درون شکاف گذراند در حالی که یتس فکر می کرد همطنابش جان خود را از دست داده است. سیمپسون که قادر به بالا رفتن از شکاف نبود، شروع به پایین رفتن کرد و راهی برای نجات پیدا کرد. سه روز بعد با خزیدن و طی ۸ کیلومتر درست قبل از اینکه یتس کمپ اصلی را ترک کند توانست خودش را به او برساند. داستان تلاش آنها با نام لمس خلا به صورت مستند تولید شده است.
بک ودرز، اورست، ۱۹۹۶
در ۱۰ می ۱۹۹۶، سیبورن بک ودرز، آسیب شناس تگزاسی با راهنمایی راب هال برای قله اورست تلاش کرد. در راه صعود، ارتفاع زیاد و اشعه ماورای بنفش باعث برفکوری او شد. هال به ودرز گفت که بنشیند و منتظر بماند تا وی مشتری ها را به سمت قله راهنمایی کرده و بازگردد. متاسفانه راب هال هیچگاه نتوانست برای کمک بازگردد. طوفان شروع شد. راهنمای دیگر که در حال فرود بود، ودرز را به تیم چهار نفره خود اضافه کرد و تلاش کرد تا آنها را به کمپ آخر بازگرداند، اما نتوانست. او تیم را ترک کرد و برای کمک گرفتن پایین رفت. هنگام بازگشت راهنما متوجه شد که ودرز و یک کوهنورد دیگر در حالت کما در اثر هیپوترمی قرار گرفته اند. آنها در فاصله ۳۰۰ متری کمپ در حالی که صورت و دستهای ودرز عریان بود رها شدند. در صبح شرپاها ودرز را دیدند که نفس می کشد اما در حالتی نزدیک به مرگ قرار گرفته است. چند ساعت بعد او هوشیاریش را به دست آورد و سینه خیز خودش را به کمپ آخر رساند. این داستان در فیلم اورست سال ۲۰۱۵ بازگو شده است.
آرون رالستون، بلوجان کنیون، یوتا، ۲۰۰۳
در سال ۲۰۰۳، آرون رالستون به دلیل سقوط سنگ روی دستش در نقطه ای دورافتاده در بلوجان کنیون گیر افتاد. او پس از پنج روز دست خود را قطع کرد و در حالی که به نوشیدن ادرار خود به دلیل بی آبی روی آورده بود توانست جانش را نجات دهد. فیلم ۱۲۷ ساعت از روی کتاب رالستون ساخته شد.