داستان اولین صعود به اورست یکی از جالبترین رخدادهای کوهنوردی و تاریخ اکتشافات جهان است که دریچه ای به دنیایی جدید باز کرد. اما این نتیجه یک تلاش نبود بلکه سالها زمان، فداکاری و تلاش لازم بود تا کوهنوردان به بالای قطب سوم کره زمین برسند. در حقیقت صعود سال 1953 به اورست نهمین اکسپدیشن کوهنوردی بود که بریتانیا برای صعود اورست انجام داد که در نتیجه آن ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی توانستند در تاریخ 29 مه 1953 به قله دست یابند. تیم آنها توسط سرهنگ جان هانت رهبری می شد. خبر موفقیت اکسپدیشن نیز در صبح روز تاجگذاری ملکه الیزابت دوم در 2 ژوئن منتشر گردید.
فهرست مطالب
Toggleاز کجا آغاز شد؟
بذر داستان اولین صعود اورست در تاریخ 1847 کاشته شد و بیش از یکصد سال طول کشید تا به ثمر نشیند. در سال 1847 بود که بررسی جغرافیایی بزرگ هند، هیمالیای شرقی را مورد توجه قرار داد. در آن سال ابتدا یک قله دور دست در فاصله 200 کیلومتری شناسایی شد که توسط بریتانیایی ها قله XV نامگذاری شد. پنج سال پس از آن رادناث سیکدار ریاضی دان، مشخص کرد که این کوه مرتفع ترین قله جهان است و به افتخار نقشه بردار قبلی هند با عنوان اورست نامگذاری گردید.
در همان زمان هم بود که ورزش کوهنوردی، دوران طلایی خود در آلپ را سپری می کردند و قلل مرتفع این رشته کوه ها یکی یکی فتح می شدند. البته شانس صعود به اورست برای سالها وجود نداشت چرا که این کوه در منطقه ممنوعه بین تبت و نپال قرار گرفته است. پس از آن بود که در پی اکسپدیشن یانگهازبند در سالهای 1903-1904 درهای تبت باز شد.
با این وجود حساسیت منطقه همچنان باقی بود و دسترسی برای کوهنوردی ممنوع ماند. اولین تلاش واقعی برای نزدیک شدن به اورست توسط یک غربی به نام جان نوئل در سال 1913 انجام شد که برای عبور از تبت لباس مبدل پوشید! او به 60 کیلومتری اورست رسید و اولین غربی بود که توانست قبل از دستگیر شدن توسط تبتی ها این کوه را از نزدیک ببیند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
فلاسک استنلی استارباکس 750 میل
نمره 3.50 از 5۹۷۳.۴۰۰ تومان
قطب سوم کره زمین
در طول قرن نوزدهم، نقشه برداری بسیاری از قسمت های کره زمین تحت سرپرستی انجمن سلطنتی جغرافیایی بریتانیا انجام شده بود اما آنها در ابتدای قرن بیستم و در طول اکتشافات قطب جنوب و شمال با وجود تلاش های افرادی چون شکلتون شکست خورده بودند. همین شکست ها هم به نوعی باعث شد تا روی قطب سوم تمرکز کنند تا این یکی را نبازند. در نتیجه انجمن جغرافیایی از کوهنوردان آلپاین کلاب بریتانیا دعوت کرد تا به آنها برای این اکتشاف بپیوندند. بعد از آن کمیته کوه اورست تشکیل شد.
در آن زمان اطلاعات واقعا اندکی درباره اورست وجود داشت. نوئل یک مسیر کوهنوردی احتمالی به سمت شمال و سپس خط الراس شمال شرقی شناسایی کرده بود اما هیچ کس نمی دانست چطور باید به آنجا برسد.
اولین قدم در حل این معما به سال 1921 باز می گردد. در آن سال تبت-نپال هنوز روی خارجی های غربی بسته بود اما یک اکسپدیشن بریتانیایی که از اعضای آن می شود به جرج مالوری اشاره کرد، خودشان را به کوه رساندند و موفق به شناسایی بخش وسیعی از آن شدند. مالوری به بررسی کم غربی پرداخت اما نتوانست به آن برسد زیرا یک پرتگاه خطرناک مانع از ادامه تلاش او شده بود.
پاسخ سوال اصلی هم بی جواب مانده بود: چطور می شد به خط الراس شمالی دست پیدا کرد؟ بعد از آن بود که تیم یخچال رونگبوک شرقی را که قبلا ناشناخته بود کشف کرد و قطعات پازل، اندک اندک تکمیل شدند. آنها در 24 سپتامبر به گذرگاه مشهور به گردنه شمالی رسیدند. مسیر دستیابی به ارتفاعات بالاتر پیدا شده بود…
اولین تلاش های جدی روی قله
در سال 1922 یک تلاش دیگر روی کوه صورت گرفت که با کشته شدن 7 شرپا بر اثر بهمن نقش بر آب شد. این اولین گزارش مرگ و میر در اورست هم محسوب می شود. در سال 1924 نیز اندرو ایروین و جرج مالوری از سومین تلاش خود روی قله باز نگشتند. جسد مالوری در سال 1999 پیدا شد و هنوز هم اطلاعی از ایروین در دسترس نیست.
با این هم دستاوردهای آنان قابل توجه بود، در همان برنامه 1924 ادوارد نورتون به ارتفاع 8573 متری رسید و به دلیل رسیدن به یک قسمت سخت و از دست رفتن زمان به پایین بازگشت. هیچ یک از چهار اکسپدیشن بریتانیایی در دهه 1930 نتوانستد بالاتر از آن بروند.
باشگاه ورزشی موج
یکی دیگر از کوهنوردان تاثیر گذار در تلاش های سال های 1950 نیز اریک شیپتون بود که نقش مهمی در ماموریت های اورست ایفا کرد.
جنگ جهانی دوم باعث وقفه در تلاش ها شد. اما در سال 1950 بود که وضعیت ژئوپلتیک تغییر کرد. نیروهای چین به تبت حمله کردند و مسیر نزدیک به اورست نیز محدود شد. نهایتا نپال مرزهای خود را به روی کوهنوردان غربی گشود. در آرشیو انجمن جغرافیایی عکس هایی از خط الراس جنوب شرقی اورست وجود داشت که توسط پروازهای شناسایی به طور مخفیانه در طول جنگ جهانی دوم گرفته شده بود. این عکس ها نشان دهنده یک مسیر بالقوه از سمت نپالی کوه از طریق کم غربی بودند که قبلا هم مالوری به آن اشاره کرده بود.
اکسپدیشن شناسایی سال 1951
کمیته کوه اورست مجددا به عنوان کمیته مشترک هیمالیا تشکیل شد. باز هم هدف آنها پیدا کردن راهی برای رسیدن به قله اورست بود. همانطور که مالوری هم در سفر 1921 خود اشاره کرده بود مسیر رسیدن به کم غربی یک یخچال وحشتناک و صعب العبور بود که با عنوان یخچال خمبو شناخته می شود. برنامه 1951 به سرپرستی شیپتون انجام می شد و ادموند هیلاری نیز یکی از اعضای آن به شمار می رفت. هدف آن برنامه پیدا کردن راهی از میان این هزار توی یخی بود و نهایتا هیلاری بود که توانست به عنوان اولین نفر از این سد عبور کند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کوله پشتی اسکای رانینگ و کوه 12 لیتری آپرین
نمره 4.33 از 5۱.۱۰۰.۰۰۰ تومان
البته مشکل در اینجا فقط سختی کوه نبود. اخذ مجوز صعود و کاغذ بازی های آن طول می کشید و یک تیم سوییسی نهایتا در سال 1952 توانست راهی اورست شود. آنها مسیر صعود به گردنه جنوبی را پیدا کردند و توانستند تا 8000 متری ادامه دهند اما در زیر قله جنوبی متوقف شدند. در اینجا شانس با بریتانیایی ها یار بود که سوییسی ها نتوانستند به عنوان اولین گروه به قله برسند.
تیم سوییس همچنین با مشکلات تدارکاتی دست پنجه نرم می کرد. آنها تجهیزات کافی برای قله نداشتند و از جمله نقاط ضعفشان می توان به اجاق های ضعیف و سیستم اکسیژن غیرحرفه ای اشاره کرد که اصولا برای معدنچیان طراحی شده بود و مناسب کوهنوردی نبود.
اکسپدیشن سال 1953، پایان یکصد سال تلاش
همه فکر می کردند که اریک شیپتون به عنوان سرپرست برنامه 1953 انتخاب شود اما با کمال تعجب اینطور نشد. سر جان هانت، سرهنگ ارتش بریتانیا که در ستاد عالی نیروهای متفقین در اروپا خدمت می کرد از سوی کمیته مشترک هیمالیا به عنوان سرپرست برنامه انتخاب گردید. جان هانت هم یک نظامی شناخته شده بود و هم یک کوهنورد و به همین دلیل هم تصمیم گرفتند او را به سرپرستی انتخاب کنند. در این زمان بریتانیایی ها به شدت تحت فشار بودند، از یک طرف فرانسوی ها و از طرف دیگر سوییسی ها روی کوه تلاش می کردند و تنها یک غفلت کافی بود افتخار اولین صعود اورست از کف برود.
فرانسوی ها برای سال 1954 و سوییسی ها هم برای سال 1955 مجوز گرفته بودند. در آن دوران هر ساله به یک تیم مجوز داده می شد. پس در صورت عدم موفقیت برنامه 1953 نفرات بریتانیا باید تا سال 1956 ثبت می کردند. احتمالا هم یکی از این دو صعود موفق می شد و هیچ به هیچ..
برخی هم معتقدند که خود اریک شیپتون بود که باعث حذف خودش شده بود. شیپتون گفته بود که با عنصر رقابت ایجاد شده در کوهنوردی مخالف است، در حالی که شرایط در عمل رقابتی بود. به نظر جرج بند همین دیدگاه هم باعث شد که کنار گذاشته شود.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- دستکش وینداستاپر نورث فیس SPRINT ۴۷۲.۰۰۰ تومان
چند نفر از اعضای اکسپدیشن بریتانیا وفاداری زیادی به اریک شیپتون داشتند و همین هم باعث اعتراضهایی شد. از جمله اینها می شود به چارلز ایوانز اشاره کرد. ادموند هیلاری هم اعتراض زیادی به این تغییر کرد. جرج بند، دبیر انجمن جغرافیایی بعدا اینگونه اظهار نظر کرد: آنها تصمیم درست را گرفته بودند، اما به بدترین شکل ممکن!
یکی دیگر از مشکلات تیم هم جمع آوری پول بود. اکسپدیشن های قبلی شکست خورده بودند و همین هم باعث شده بود افکار عمومی رغبتی به خرج کردن این میزان پول برای کوهنوردی نداشته باشد که البته تضمینی هم برای موفقیت آن وجود نداشت. در هر صورت شد آنچه شد..
تمرینات اولیه تیم در اسنودونیا در ولز و در طول زمستان انجام شد. هتل پنی جیرارد نیز به عنوان بیس کمپ تمرینی مورد استفاده قرار گرفت و اعضای تیم مهارت های کوهنوردی خود را در دامنه های اسنودون و گلایدراو افزایش دادند. آزمایش تجهیزات اکسیژن هم در کلبه کلامیبر کلاب واقع در هلیگ در نزدیکی کاپل کوریگ انجام گرفت.
شروع حرکت
تیم حرکت خود را از بندر تیلبری انگلستان با کشتی استراثدن به مقصد بمبئی در 12 فوریه شروع کرد. ایوانز و آلفرد گریگوری در 20 فوریه به عنوان گروه پیشرو به کاتماندو پرواز کرده بودند. هیلاری و لووه از نیوزلند خودشان را به نپال رساندند.
هانت بعدا اینطور گفت که انتخاب مسیر دریایی به جای پرواز به این دلیل بوده که اعضای تیم وقت کافی برای هماهنگ شدن و شناخت بیشتر یکدیگر داشته باشند. در کاتماندو نیز، سفیر بریتانیا، کریستوفر سارهایس، از اعضای تیم مراقبت می کرد. آنها اتاقهایی در سفارت برای تیم کوهنوردان آماده کرده بودند.
در اوایل ماه مارس، 20 شرپا که توسط باشگاه هیمالیا انتخاب شده بودند به کاتماندو رسیدند تا به حمل بار به کم غربی و سپس گردنه جنوبی کمک کنند. سردار این شرپاها تنزینگ نورگی بود که برای ششمین بار روی اورست تلاش می کرد. او در آن زمان مشهورترین شرپا به شمار می رفت.
در اینجا هم یک حاشیه دیگر رخ داد. برای تنزینگ نورگی یک تخت داخل سفارت در نظر گرفته شده بود اما از دیگر شرپاها خواستند که در کف گاراژ سفارت بخوابند، آنها هم روز بعد به نشانه اعتراض به خاطر عدم احترام جلوی درب سفارت ادرار کردند.
این برنامه از تجهیزات به کار رفته در طول جنگ جهانی دوم به طور گسترده ای استفاده کرد. نایلون برای لباس و چادر، کفش های عایق بندی شده و تجهیزات آلومنیومی، بیسیم سبک و بسته بندی جیره های غذایی فشرده و مقوی. لباس های پر و سیستم های اکسیژن هم به طور گسترده ای بهبود یافته بودند.
حرکت از کاتماندو
گروه اول تیم در تاریخ 10 مارس همراه با 150 باربر کاتماندو را به مقصد اورست ترک کردند و پس از آن هم گروه دوم به همراه 200 باربر در تاریخ 11 مارس به راه افتاد. آنان متعاقبا در 26 و 27 مارس به تنگبوچه رسیدند و از 26 مارس تا 17 آوریل مراحل هم هوایی خود را انجام دادند.
سه تلاش برای صعود قله از طرف جان هانت برنامه ریزی شده بود که در صورت شکست هر تلاش، تیم بعدی روی رسیدن به قله کار کند. اولین گروه شامل تام بوردیلون و چارلز ایوانز می شد و گروه دوم هم از بهترین نفرات تیم یعنی ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی بود. در صورت عدم موفقیت این نفرات هم تیم سوم یعنی ویلف نویس و مایک وارد عمل می شدند.
اکسپدیشن هانت شامل یک تیم بیش از ۴۰۰ ، ۳۶۲ باربر ، ۲۰ شرپا و ۴۵۰۰ کیلوگرم تجهیزات بود. لووه در این صعود آماده سازی لوتسه فیس را بر عهده داشت. هیلاری هم مسئول آماده سازی یخشار خمبو شده بود.
یک پلان بی دیگر هم وجود داشت. در صورتی که تیم در بهار شکست می خورد، یک تلاش پاییزی بعد از بارشهای موسمی انجام می گرفت چرا که مجوز برای کل سال بود. سوییسی ها هم در سال قبل همین کار را انجام داده بودند.
گروه آبشار یخی در 12 آوریل 1953 به بیس کمپ رسید و طی برنامه ریزی انجام شده چند روزی به باز کردن مسیر آبشار خمبو پرداخت. پس از گشایش مسیر خمبو تیم های شرپا به انتقال بار به کمپ های بالاتر مشغول شدند.
در حالا حاضر برای صعود به اورست از 4 کمپ استفاده می شود اما در آن روزگار برای رسیدن قله 8 کمپ برپا گردید:
- کمپ 2 ارتفاع 5900 متری توسط هیلاری، بند و لووه در 15 آوریل
- کمپ 3 ارتفاع 6200 متری در بالای آبشاریخی خمبو در 22 آوریل
- کمپ 4 به عنوان بیس کمپ پیشرفته در ارتفاع 6400 متری توسط هانت، بوردیلون و ایوانز در تاریخ 1 مه
- کمپ 5 در ارتفاع 6700 متری تاریخ 3 مه
- کمپ 6 ارتفاع 7000 متری
- کمپ 7 در ارتفاع 7300 متری در تاریخ 17 مه توسط ویلفرد نویس و لووه
- کمپ 8 در ارتفاع 7900 متری توسط نویس و شرپا آنولو در تاریخ 21 مه
اولین تیم که شامل تام بوردیلون و چارلز ایوانز می شد در تاریخ 26 مه عازم قله شدند. آنها با سرعت 300 متر در ساعت صعود می کردند که به نسبت خوب بود و توانستند به قله جنوبی برسند. از قله جنوبی مسیر یال باریک و قسمت سنگی پیش رو مشخص بود. چند بار در طول مسیر سیستم اکسیژن ایوانز به مشکل خورد و برای بار دوم بود که دیگر نتوانستند آنرا تعمیر کنند. نهایتا هم اولین تیم در ساعت 1:20 دقیقه بعد از هر از قله جنوبی مجبور به بازگشت شد.
در 27 مه تیم دوم شامل ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی راهی قله شدند. نورگی قبلا هم در تیم سوییس به عنوان نفر پیشرو عمل کرده بود و به بالاترین ارتفاعی که این تیم رسیده بود دست یافت. آنها در ساعت 6 و نیم صبح حرکت خود را از کمپ 9 شروع کرده و در ساعت 9 صبح به قله جنوبی رسیدند. سپس قدمگاه هیلاری مانند سدی در مقابلشان ظاهر شد. در اینجا ادموند سرطناب صعود کرد و تنزینگ نیز به دنبال وی ادامه داد و نهایتا این دو نفر موفق شدند در ساعت 11:30 دقیقه 29 مه 1953 برای اولین بار به قله اورست صعود کنند. آنها تنها دقایقی برای عکس گرفتند در قله ماندند و سپس شروع به فرود کردند. ادموند هیلاری به دلیل عدم استفاده از اکسیژن کمکی در زمان عکاسی قدری دچار مشکل شده بود اما اتفاقی رخ نداد.
من دیدم که یک شکاف بین سنگ و برف در سمت شرق به چشم می خورد. لای آن خزیدم و خودم را به بالا کشاندم… تنزینگ به آرامی به من پیوست و مسیر را ادامه دادیم. ادموند هیلاری
یان موریس که با نام جیمز موریس نیز شناخته می شود به عنوان خبرنگار روزنامه تایمز در بیس کمپ حاضر بود و خبر صعود را در روز 30 می توسط یک دونده به نامچه بازار ارسال کرد. این پیام به صورت رمز نوشته شده بود: شرایط بد برف، پایگاه پیشرفته رها شده دیروز در انتظار بهبودی متوقف شد!. عبارت شرایط بد برف به معنای صعود موفقیت آمیز قله، ترکیب پایگاه پیشرفته رها شده به معنی ادموند هیلاری و در انتظار بهبود هم به معنای تنزینگ نورگی بود. این پیام در لندن دریافت شد و درست در روز تاجگذاری الیزابت دوم در رسانه ها منتشر گردید.
خبر اولین صعود اورست احتمالا آخرین خبر مهم دنیاست که توسط یک دونده ارسال شده است.
در بازگشت به کاتماندو، اعضای تیم متوجه شدند که ادموند هیلاری به خاطر تلاش هایش به عنوان شوالیه امپراتوری بریتانیا منصوب شده است. در 22 ژوئن نیز دولت نپال از اعضای اکسپدیشن پذیرایی کرد و یک کیف ده هزار روپیه ای به تنزینگ اهدا شد که ارزشش در آن زمان حدود 500 پوند می شد. سایر اعضای تیم نیز جعبه های جواهر نشان دریافت کردند. در همان روز دولت هند نیز یک جایزه جدید اعلام کرد که برای شجاعت غیرنظامی اعطا می شد. جان هانت، هیلاری و تنزینگ اولین دریافت کننده های این جایزه بودند.
تنزینگ نورگی هم مدال جورج را دریافت کرد که بعدا مورد انتقاد قرار گرفت چرا که قدری تبعیض در خود داشت. پیش از این بسیاری از هندی ها و نپالی ها نشان شوالیه دریافت کرده بودند. البته در بعضی منابع هم ذکر شده که جواهر لعل نهرو، نخست وزیر وقت هند، نشان شوالیه را رد کرده است. هانت در بازگشت به لندن نشان شوالیه دریافت کرد.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 3.2 / 5. تعداد آرا: 5
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.