دنیای کوهنوردی, کوهنوردی

کوهنوردان راه آزادی

کوهنوردان راه آزادی

0
(0)

کوهنوردان راه آزادی یا Freedom Climbers نام کتابیست که در سال 2011 برنده جایزه برودمن تاسکر و جایزه بزرگ جشنواره کتاب کوه بنف شد. این کتاب داستان کوهنوردان فوق العاده لهستانی در ارتفاعات است که از ظلم و ستم جنگ جهانی دوم بیرون آمدند و شاید به بزرگترین کوهنوردان هیمالیا تبدیل شدند.
در این گزیده از کوهنوردان راه آزادی، نویسنده برنادت مک‌دونالد، سه شخصیت اصلی کتاب، واندا روتکیوویچ، یرزی «ژورک» کوکوچکا و ویتک کورتیکا را که در سال 1982 به بیس کمپ کی2 نزدیک می‌شوند، معرفی می‌کند.

واندا اولین زنی بود که کی2 را صعود کرد در نهایت هشت قله از چهارده قله 8000 متری را تکمیل کنید. یورک دومین کوهنوردی بود که تمام چهارده قله 8000 متری را صعود کرد (پس از راینهولد مسنر)، که تنها هشت سال برای تکمیل این شاهکار و ایجاد ده مسیر جدید در این فرآیند و صعود به چهار قله در زمستان زمان صرف کرد. ویتک کورتیکا قبل از تبدیل شدن به یکی از پیشگامان روش سبکبار”آلپاین” برای صعود از جبهه های دشوار در بلندترین قله ها، در چندین اکسپدیشن هیمالیا شرکت کرد.

از عصا به کرامپون

مسیر ناهموار بود. تخته سنگ هایی با اندازه های مختلف زیر پا تکان می خورد و تکه های یخی زیر لایه نازکی از ماسه ناپایدار کمین کرده بودند. زمین از غرش رودخانه کدر برالدو، در پایین دست، می لرزید. زنی لاغر و با گونه‌های توخالی از راه می‌رفت و درد چشم‌های تیره‌اش را کدر می‌کرد. ایستاد و به دیوار سنگی در حال فرو ریختن تکیه داد. دستش را در جیبش برد، دو مسکن پیدا کرد و آنها را در دهان خشک شده اش انداخت.

سال 1982 بود. وندا روتکوویچ مشهورترین هیمالیا نورد زن در جهان به شمار می رفت. تخصص او تشکیل تیم هایی بود که همگی زن بودند. این قرار بود تابستان طلایی وندا باشد: او گروهی متشکل از 12 زن را گرد هم آورده بود که همه کوهنوردان برتر و همنوردان قبلی وی بودند. هدف آنها این بود که به کی2 صعود کنند. فقط یک مشکل وجود داشت – واندا با عصا راه می رفت. او یک سال قبل در کوه‌های قفقاز روسیه استخوان ران خود را شکسته بود و این موضوع عوارضی برایش پیش آورد.

اکثر مردم ایده ورود به کی2 را با عصا کنار می گذاشتند، اما واندا، مانند بسیاری از کوهنوردان لهستانی، به سطح غیرقابل تصوری از صلابت و قاطعیت دست یافته بود. کی2 رویای واندا بود، و او می‌خواست آن را حداقل در کمپ اصلی ببیند.

او با چهره ای عبوس و با اراده، در طول راهپیمایی نزدیک به 150 کیلومتر لنگان لنگان لنگان رفت و سعی کرد از دیگران عقب نماند. عصاهای زیر بغلش روی صخره های آویزان در حالی که تعادلش را روی دنباله نازک مدادی حفظ می کرد، می چرخید. ساعت به ساعت روز از نو. روستاییان وقتی او را دیدند – این زن فوق‌العاده زیبا و نسبتاً کوچک – که با عصا در دره برالدو پیش می‌رفت، مات شدند. باربران محلی، که او را از سفرهای قبلی می شناختند، چنان از شجاعت او در شگفت بودند که شروع به نوشتن پیام هایی بر روی صخره ها کردند: “زنده باد واندا. ویوا واندا.”

پس از چند روز او به یخچال بالتورو رسید، جایی که مسیر بدتر شد.

سنگریزه ها و تخته سنگ ها جای خود را به توده های سنگی بزرگ دادند. همانطور که هر جفت عصا می شکست، او یک جفت عصای جدید را بیرون می آورد. دست هایش با تکه های پوست تاول زده آویزان بود و زیر بغلش به دلیل فشار عصا له شده بود.

واندا هنوز چند ساعت از کمپ اصلی فاصله داشت که خستگی او را فرا گرفت. غافل از دیوارهای گرانیتی باشکوه اطرافش، روی سنگی افتاد، پای آسیب دیده اش را ماساژ داد و بی صدا شروع به گریه کرد. اینگونه بود که کوهنوردان لهستانی ، کوکوچکا و ویتک کورتیکا، او را در حالی که به کمپ اصلی کی2 می‌رفت، پیدا کردند.

کوکوچکای بزرگ که همه او را به نام “ژورک” می شناسند، نتوانست جلوی خود را بگیرد: او را گرفت و شروع به حملش کرد. ویتک باریک اندام ، عصای زیر بغلش را گرفت. آن دو به وندا کمک کردند تا ادامه مسیر به بیس کمپ را طی کند.

در حقیقت، کوکوچکا زیاد به اکسپدیشن های زنان فکر نمی کرد، حتی اگر واندا را تحسین می نمود. او تصور می کرد که وندا به کوهنوردی به عنوان یک ورزش رقابتی نگاه می کرد، به همین دلیل اصرار داشت که با زنان دیگر کوهنوردی کند و با آنها مقایسه شود. کوکوچکا فقط می خواست کوهنوردی کند. اکثر همتایان مرد او نیز همین احساس را داشتند. با این وجود، واندا ارتباطات خوب داشت و موفق به دریافت مجوز صعود برای K2 شده بود. همکاری ویتک و کوکوچکا باعث می شد از افتخار وی برای صعود کم شود.

از آنجایی که ویتک او را بهتر می‌شناخت، با وندا درباره مجوز مذاکره کرده بود. او قول داد که سر راه آنها قرار نخواهند گرفت، یا از مسیر او صعود نخواهند کرد. او می‌دانست که برای واندا مهم است که اکسپدیشن‌های تماماً زنانه‌اش حداقل توسط مردان مورد حمایت قرار نگیرد. تا آنجا که مقامات پاکستانی می دانستند، او و یورک به عنوان عکاس و گزارشگر رسمی و همچنین برای محافظت از بانوان در یک کشور مسلمان حضور داشتند.

او خواسته های واندا را درک کرد و به آنها احترام گذاشت. این ویژگی ویتک بود. برخلاف برخی از کوهنوردان ساده تر، او متفکر و مراقب حرفهایش بود. قدرت مشاهده او، نه فقط از نظر حقایق، بلکه از نظر نکات ظریف و نگرش و احساس، چشمگیر بود. او که به عنوان کوهنورد “مرد متفکر” شناخته می شود، از یک پیشینه تحصیل کرده و فرهیخته می آمد و توانست کنجکاوی قابل توجه خود را به تعدادی از زبان ها نشان دهد.

اکنون در اوایل سی سالگی، ویتک از روستای کوچک اسکرزینکا در غرب لهستان، در جایی که قبلاً قلمرو آلمان بود، آمده بود. در آنجا، او سال های اولیه زندگی خود را در محاصره طبیعت گذراند. نقل مکان به شهر ویران شده از جنگ وروسلاو در سن 10 سالگی، ویتک را در افسردگی دوران کودکی فرو برد. تحصیل در رشته مهندسی برق در دانشگاه کمک چندانی به بهبود روحیه او نکرد. سپس با صخره نوردی مواجه شد. استعداد طبیعی او برای بالا رفتن از صخره، نام مستعار zwierz یا “حیوان” را برای او به ارمغان آورد. او بلافاصله متوجه شد که کوهنوردی برای او نوعی اعتیاد است. او نمی دانست که اعتیاد چقدر می تواند به یک دام جدی تبدیل شود.

یرزی کوکوچکا یک سال جوانتر از دوست خود، محکم و تنومند ساخته شده بود، در حالی که ویتک باریک مانند فنر می نمود. یورک مرد کم حرفی بود. اگر چیزی توجه کسی را جلب می کرد، چشمان او بود. چشم های یرزی صمیمی بودند و فقط یک لبخند داشتند. یورک که در سال 1948 متولد شد، مانند بسیاری از کوهنوردان برجسته لهستان، در رشته مهندسی برق در دانشگاه تحصیل کرد. این امر او را برای کار در صنعت معدن زغال سنگ که بر منطقه کاتوویتس در جنوب غربی لهستان تسلط داشت، آماده می کرد. اما زندگی او کوهنوردی بود. از اولین باری که در سن 17 سالگی صخره را لمس کرد، موجی از قدرت را احساس کرد که در نهایت او را به بالاترین قله های جهان سوق داد. و در کوهستان، او توقف ناپذیر می نمود.

یورک ، ویتک و واندا: سه افسانه کوهنوردی، همگی در پاکستان با یک هدف – صعود به قله ای که به عنوان سخت ترین قله از 14 قله ای که از ارتفاع جادویی 8000 متر فراتر می رود، حضور داشتند. اراده عظیم و انگیزه خستگی ناپذیر آنها این سه نفر را به جمعی از معتبرترین کوهنوردان جهان تبدیل کرده بود. با این حال هیچ چیز در مورد موقعیت آنها در جهان کوهنوردی تصادفی نبود. حرفه درخشان آنها به عنوان کوهنوردان با فروتنی آغاز شده بود. اما مانند بسیاری دیگر، آنها تحت تأثیر ویرانی های خشونت آمیزی که در آن متولد شدند شکل گرفتند – کشوری که گرفتار جنگ ها شد، سپس توسط دو ارباب سرسخت ساخته شد و تحت سلطه قرار گرفت: آلمان و روسیه. و اگرچه واندا، یورک و ویتک از جمله افراد خوش شانسی بودند که زنده ماندند، وحشت های جنگ به شکل گیری انعطاف پذیری و سرسختی آنها کمک کرد.

برای همه این کوهنوردان نخبه، داستان یکسان بود: تاریخ هم بدن و هم ذهن آنها را سخت کرده بود. آنها فقط کوهنورد نبودند. آنها کوهنوردان لهستانی بودند. آنها کوهنوردان راه آزادی بودند.

گزیده ای از کوهنوردان راه آزادی اثر برنادت مک دونالد. منبع: ukclimbing

چقدر این پست مفید بود؟

ستاره چپ بیشترین امتیاز

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

مهدی جباریان

*مهدی جباریان : شروع فعالیت کوهنوردی 1376 برخی صعودهای شاخص: • گشایش مسیر در دیواره پاتخت ، زمستانی ، سبک آلپی • رکورد صعود چهارجبهه دماوند در 25 ساعت و سی دقیقه:شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، غربی، شمالی، شمال شرقی، پایان در گوسفندسرا • صعود سه جبهه دماوند در 21 ساعت: شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، شمالی و شمال شرقی • رکورد صعود آزاد انفرادی دهلیز مرکزی یخار از معدن تا انتهای یخچال در 12 ساعت • صعود زمستانی دماوند 10 مرتبه: گرده شرقی(تیغه های یخار)، جنوبی، شمالی، یکروزه... • صعود دماوند مجموعا 104 مرتبه در فصول مختلف یالهای گوناگون. • صعود زمستانی گرده شرقی سرکچال به خلنو • صعود زمستانی قلل شاخک و علم کوه از مسیر سیاسنگا • رکورد صعود سرعتی آزاد انفرادی گرده آلمانها از ونداربن تا تنگ گلو در 7 ساعت و سی و سه دقیقه • تلاش برای صعود زمستانی آلپی ترکیبی دیواره علم کوه مسیر هاری رست، صعود برتر سال 96 • صعود به گرده آلمانها چهارده مرتبه در فصل بهار و تابستان و پاییز – صعود یکروزه گرده آلمانها • صعود یکروزه دیواره علم کوه، مسیر هاری رست از ونداربن به ونداربن بدون بارگذاری 21:33 ساعت • صعود دو مسیر هاری رست و فرانسوی های دیواره علم کوه در یک روز • رکورد عبور از البرز، شروع دربند توچال تا آزادکوه کلاک ، 102 کیلومتر، 9000 متر صعود در 46 ساعت رکورد صعود سرعتی زمستانی گرده آلمانها از ونداربن به ونداربن در 67 ساعت • رکورد صعود سرعتی خط الراس دوبرار در 17 ساعت و نه دقیقه • صعود سرعتی از پل خواب توچال کلک چال جمشیدیه در 15 ساعت و 20 دقیقه • صعود یکروزه از دربند توچال تا سرکچال سپیدستان در 23 ساعت و 50 دقیقه ، 65 کیلومتر، • صعود قله خان تنگری 7010 متر • تلاش برای صعود قله ماناسلو 8163 متر • صعود یخچالهای شمالی سبلان، کسری، یخار • صعود و تمرین سنگنوردی در دیواره های شروین، پلخواب، بیستون.... • گشایش مسیر در دیواره های کاسونک، شروین، اوسون ترکیبی ... • مربی کوهپیمایی درجه سه سایر: کمربند مشکی جودو دان یک کارشناس مهندسی معماری، دکتری مدیریت بازرگانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین مقالات

مقالات پیشین

سبد خرید
راهنمای خرید و ارسال
فروشگاه
وبلاگ
حساب من
0 مقايسه
0 مورد سبد خرید