موستاق تاور ، صعود تیغه شمال غربی ، قراقوروم ، پاکستان. نوشته: دمیتری گلوچنکو، سال صعود:۲۰۱۲
موستاق تاور
عکاس پیشگام ویتوریو سلا عکس معروفش از موستاق تاور را در سال ۱۹۰۹ گرفت. از آن زمان تنها ۵ صعود روی یکی یا هر دو قله کوه انجام شده است. (قله شرقی به عنوان قله اصلی و قله غربی با چند متر ارتفاع کمتر. کوهنوردان بریتانیا و فرانسه در سال ۱۹۵۶، بریتانیا ۱۹۸۴، سوئد ۱۹۹۰ و تیم روسی ما در ۲۰۱۲).
برای یافتن یک مسیر ، من با وادیم گشکنبین صحبت کردم که در سال ۱۹۹۴ آنجا بوده است. او به من اطلاعات جالبی راجع به سمت جنوبی کوه داد و توصیه کرد که بروس نورماند که در سال ۲۰۰۵ از گرده های شمالی کوه دیدن کرده صبحت کنم. او کسی بود که قبلا پاول کوزجک قبل از اکسپدیشن سال ۲۰۰۸ با وی مشورت کرده بود.
پس از ۵ روز پیاده روی از اسکوله ، سرگی کوتاچکوف ، آلکساندر لانگ ، سرگی نیلوف و من به بیس کمپ موستاق تاور در ۴۶۰۰ متری رسیدیم. با ایجاد بیس کمپ به بررسی رخ شمال شرقی ۲۰۰۰ متری کوه پرداختیم. این مسیر در ابتدا آسان بود، اما بعدا مشخص شد که به دلیل شکافهای پیچ در پیچ یانگ هازبند سخت تر از تصور ما بود. برای یک دید بهتر از این جبهه کوه، ما تا ۵۵۰۰ متری توده اسکیلبورم در روبروی قله بالا رفتیم. ما یک غافلگیری خوش آیند داشتیم. هیچ بهمن یا یخشاری در مدت ۲۰ ساعتی که آنجا بودیم مشاهده نشد. تیغه شمال شرقی ، که بروس پیشنهاد داده بود، ایمن و زیبا به نظر می رسید. ما به خاطر شکلش نام “ساو” به معنای اره را روی آن گذاشتیم.

سپس به مانی لا(۵۵۶۶ متر) در بالای یخچال رفته و مسیر شمالی را بررسی کردیم که در بالای ما قد برافراشته بود. ما همچنین مسیر بریتانیا در شمال غربی کوه را به دنبال مسیری برای فرود بررسی کردیم. مسیر شمالی سخت تر از چیزی بود که در عکسها به نظر می آمد. این مسیر همچنین به طور قابل ملاحظه ای از تیغه شمال شرقی خطرناکتر بود. مسیر بریتانیا به طور کلی طولانی و اصولا آسان نبود. ما یک شب را در گذرگاه مانی سپری کردیمو سپس به بیس کمپ بازگشتیم، جایی که یک هفته را با اسلک لاین، دومینو و شستشو گذراندیم.
مرتبط : بالاکشی در دیواره نوردی ، صعود ترکیبی ، سبک آلپی
شروع صعود
در ۹ آگوست ، آلکس ، سرگی نیلوف ، و من از حوزه برفی زیر تیغه در ارتفاع ۵۲۵۰ متری گذر کردیم، در حالی که دو کوله و یک کیسه بار ۷۰ لیتری پر از غذا و گاز به همراه داشتیم. ما پیش بینی کرده بودیم که ۱۴ روز در کوه خواهیم بود. در ابتدا از شیب های برفی ۵۰ تا ۶۰ در جه در راست تیغه صعود کردیم. من و آلکس سرطناب می رفتیم و سرگی را برای پیشانی دیواره نگه داشته بودیم. در روز اول آفتاب قوی بود و برف خیس شده بود، با کوله ای سنگین و تشنگی برای قدری ابری دست دعا برداشته بودیم. دعای ما هم برآورده شد! روز بعد بارش برف آغاز گردید و برای یک هفته ادامه داشت. در طول این مدت ما به آرامی به ۶۲۰۰ متری صعود کرده و سپس برای دو روز در چادر ماندیم.

هوا نهایتا در ۱۷ آگوست صاف شد. پس از خشک کردن تجهیزات ما به سمت پیشانی دیواره به راه افتادیم. در جایی که شکل برف به نوعی جالب شده بود. جایی که بادهای گرم جنوبی باعث دم کردن یخ و برف مسیر در سمت شمالی کوه شده بودند. این به نظر خطرناک بود ، بنابراین ما تصمیم گرفتیم که به سمت شمال – شمال شرقی یک تراورس طولانی به سمت بالا انجام بدهیم. این کاری چالشی و زمان بر بود که کلا توسط نیلوف به عنوان سرطناب صورت گرفت. ۶۰۰ متر صعود با درجه ۶a/6b و یک طول مصنوعی با درجه A2 .
در ۲۳ آگوست یک روز قبل از رسیدن به لبه مسیر ، منابع غذایی ما به جز اندکی ته کشید. هوا هم رو به خراب شدن گذاشته بود. در صبح ۲۴ آگوست ته مانده گاز هم به پایان رسید. در بعد از ظهر ما ۳۰۰ متر از مسیر قله را طی کردیم . بادهای سخت باعث شده بود که یک شب را درون یک شکاف بگذرانیم. در ۱۷ امین روز پس از ترک بیس کمپ به قله رسیده بودیم.
مرتبط : فرود در سنگنوردی
فرود
برنامه ما این بودکه شیبهای برفی زیر تاج را تراورس کنیم تا به مسیر شمال غربی برسیم ، سپس به سمت شمال غربی رفته و از مسیر بریتانیا بازگردیم. اگرچه هوا بد بود و دید کم. همچنین در وسط روز متوجه شدیم که یک یخشار مسیر ما را بسته است. یا باید صعود می کردیم و مسیر دیگری می یافتیم یا اینکه مستقیم به سمت پایین فرود را ادامه میدادیم. با انتخاب گزینه دوم، ما به پایین رفتن ادامه داده و از مسیر خطرناک شمالی فرود رفتیم که پر از خطر بهمنهای مهیب بود. ما در طول شب هم ادامه داد تا هرچه زودتر از مهلکه فرار کنیم. پس از ۲۳ ساعت زمان از ترک قله حالا سالم روی یخچال یانگ هازبند ایستاده بودیم.

ما دو حلقه طناب صعود به علاوه دو حلقه طناب استاتیک داشتیم که گاها برای انتقال تجهیزات و بالاکشی مورد استفاده قرار می گرفت. ما همچنین یک مشتی داشتیم و حدود ده بولت هم در مسیر کارگذاشتیم. به جز اینها و البته خطوط به جای مانده از تبریخ و کرامپون چیز دیگری در پشت ما درکوه باقی نماند. نام مسیر هم Think Twice “دوباره فکرکن” گذاشته شد.
درجه سختی:
(۳,۴۰۰m of climbing, ED 6a A2 M6)
مرتبط : تمرین کوهنوردی در شوروی سابق ، پروژه پیروزی