کنگور طاق (۷۷۱۹ متر) در کوه های کاشغر در نزدیکی لبه شرقی پامیر قرار دارد. این منطقه در یکی از دورافتاده ترین مناطق چین، در منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ واقع شده است.
در سال ۱۹۸۱، تیمی از کوهنوردان مستعد بریتانیایی این کوه را به سبک آلپی صعود کردند. اما جو تاسکر، پیت بوردمن، آلن روس و کریس بانینگتون تنها گروهی نبود که روی کوه تلاش می کرد.
غول های کمتر شناخته شده
کوه های کاشغر اگرچه دور از جاده ابریشم باستانی نیستند، اما تا اواخر قرن نوزدهم برای غربی ها تا حد زیادی ناشناخته باقی ماندند. برخی از قله های عظیم در این منطقه عبارتند از کوکوداگ (۷۲۱۰ متر)، کنگور جیوبی (۷۵۳۰ متر)، جونگمانجار (۷۲۲۹ متر)، کارایالاک (۷۲۴۵ متر)، و قله نزدیک به ۸۰۰۰ متر کنگور طاق.
کاشفان اولیه
در پایان قرن نوزدهم، برخی از کاوشگران غربی برای اولین بار این منطقه را بررسی کردند. در سال ۱۸۶۸، جورج جوناس ویتاکر هیوارد، انگلیسی، قله بزرگی را بر روی نقشه در جنوب کاشغر ترسیم کرد. سپس در سال ۱۸۹۵، نی الیاس کاشف، جغرافیدان و دیپلمات انگلیسی از گذرگاه کاراتاش از صحرای تاکلاماکان عبور کرد. او اولین اروپایی بود که به دریاچه کاراکول در نزدیکی کنگور طاق رسید.
کنگور تاگ در اروپا تا سال ۱۹۰۰ که جغرافیدان مجارستانی اورل استاین اولین عکسهای خوب از این محدوده را که از دریاچه کاراکول گرفته شده بود به خانه آورد، کنگور تاگ در اروپا ناشناخته بود.
کوه های جدیدی برای صعود باز شد
در اواخر دهه ۱۹۷۰، چین هشت کوه را برای صعود باز کرد. در میان آنها کنگور طاق، بلندترین قله پامیر نیز قرار داشت، و هنوز صعود نشده بود.
در سال ۱۹۸۰، مایکل وارد، کریس بانینگتون، و آلن روس به همراه برخی از دانشمندان، یک سفر شناسایی به کنگور طاق انجام دادند. آنان اطلاعات زیادی در این باره نداشتند. جدیدترین اطلاعات موجود مقاله ای بود که سر کلارمونت اسکراین، سرکنسول در کاشغر بین سال های ۱۹۲۲ و ۱۹۲۴، تقریبا ۶۰ سال قبل، نوشت. چینیها که در آن نزدیکی کنگور جیوبیه”Kongur Jiubie” صعود کرده بودند، میتوانستند اطلاعات کمی درباره کنگور طاق داشته باشند. این کوه همیشه پشت قله های دیگر پنهان بود.
چینی ها توضیح دادند که آنها از کوه بالا نرفتند زیرا بسیار مبهم بود و آب و هوا همیشه تغییر می کرد. در اولین سفر، وارد و تیمش منطقه را کاوش کردند و مسیری را برای سال بعد برنامه ریزی نمودند.
رقابت دوستانه
در حالی که کوهنوردان بریتانیایی شروع به سازماندهی اکسپدیشن خود در سال ۱۹۸۱ کردند، یک گروه ژاپنی نیز می خواستند از سمت شمالی کنگور طاق را صعود کنند.
در اواخر ماه مه ۱۹۸۱، کوهنوردان انگلیسی، تعدادی از دانشمندان و یک فیلمبردار وارد منطقه شدند. چهار کوهنورد که یک تیم جادویی را تشکیل می دادند: جو تاسکر، پیت بوردمن، آلن روس و کریس بانینگتون. تیمی از کوهنوردان با استعداد فوق العاده
بریتانیایی ها کمپ اصلی را در نزدیکی یکی از یخچال ها ایجاد کردند، سپس یک کمپ پایه پیشرفته در نزدیکی گذرگاه کوکسل ایجاد نمودند که در خط الراس کنگور-موستاق در جنوب قله کارایالاک قرار داشت.
اولین تلاش قله
در ۲۳ ژوئن، آنها اولین تلاش خود را برای صعود از سمت جنوبی قله کارایالاک آغاز کردند. بانینگتون قصد داشت از خط الراس جنوبی جانکشن پیک(۷۳۵۰ متر) بالا برود، آن را طی کند و سپس از هرمی که از طریق یک فلات به قله کنگور طاق منتهی می شد صعود کند.
با این حال، چهار روز بعد، آنها با یک معضل بزرگ مواجه شدند. سوخت تیم تمام شد و غذا کم بود. آنها از قله دور نبودند، اما بانینگتون احساس کرد که نباید تیم را به خطر بیندازند. تخمین مسافت دشوار و مسیر نیز کاملاً ناآشنا بود.
بوردمن نظر مخالف داشت. او می خواست ادامه دهد. این تا حدی به این دلیل بود که برای بوردمن سوخت بیشتری باقی مانده بود، در حالی که بانینگتون بیش از آنچه باید مصرف کرده بود.
بحث داغی دنبال شد، اما در نهایت، گروه تصمیم گرفت به بیس کمپ عقب نشینی کند و عصبانیت ها فروکش کرد.
تلاش دوم
زمان علیه آنها بود. بریتانیایی ها آرزوی قله این کوه بزرگ پنهان را داشتند، اما تیم ژاپنی قبلاً در آن منطقه بود. ژاپنی ها فقط از ۱۴ ژوئیه اجازه رسیدن به کمپ پایه کنگور طاق را داشتند، اما آنها قبلاً به موستاق آتا صعود کرده بودند تا خود را هم هوا کنند. اکنون به سمت شمال کنگور طاق می رفتند.
تیم بانینگتون می دانست که هوا غیرقابل پیش بینی است و هرم نهایی قله بسیار دشوار خواهد بود. بانینگتون بعداً به یاد آورد: «آب و هوا بر هر کاری که انجام میدادیم غالب بود. «به نظر می رسید کنگور آب و هوای خود را تولید می کند، ابرها مانند یک کلاه روی آن نشسته اند و کل توده را در بر می گیرند.
در ۴ ژوئیه، گروه دوباره بیس کمپ را ترک کرد. آنها مسیر جدیدی را از طریق تیغه جنوب غربی و گردنه کنگور در ۷ ژوئیه امتحان کردند، آنها در دامنه رشته کوه غربی کنگور بودند. سپس آب و هوای بدی فراگیر شد و چهار کوهنورد مجبور شدند در شکاف های خط الراس غربی در ارتفاع ۷۳۴۰ متری پنهان شوند. بانینگتون در کتاب خود Kongur: China’s Elusive Summit، این شکاف ها را «تابوت های برفی» نامید.
هرم نهایی مانند ایگر بود. آنها به دلیل خستگی، زمین و بادهای شدید به سختی می توانستند پیشروی کنند. سرانجام در ۱۲ جولای به قله رسیدند. پس از یک فرود دشوار، آنها با خیال راحت به بیس کمپ بازگشتند.
بدشانسی در یال شمالی
اکسپدیشن ژاپنی چندان خوش شانس نبود. آنها به دو گروه تقسیم شدند تا از بیس کمپ های مختلف به سمت شمال حرکت کنند. یکی از گروه ها، یک تیم سه نفره، صعود به سبک آلپی یال شمالی را انتخاب کرد.
در ۱۶ ژوئیه، یوجی ترانیشی، میتسونوری شیگی و شین ماتسومی بیس کمپ را با غذا به مدت ۹ روز ترک کردند. آنها آخرین بار در ۲۳ جولای در ارتفاع ۶۵۰۰ متری دیده شدند. هوا تا ۳ آگوست بدتر شد. وقتی بالاخره بهبود یافت، هیچ اثری از کوهنوردان نبود. بانینگتون احتمال داد که پس از رسیدن به قله، احتمالاً در هنگام فرود توسط بهمن از بین رفته اند.
اولین صعود کنگر طاق یک دستاورد بزرگ بود و تعدادی از بزرگترین استعدادهای کوهنوردی آن زمان را گرد هم آورد. متأسفانه، بوردمن و تاسکر ۱۰ ماه بعد در خط الراس شمال شرقی اورست درگذشتند و آلن روس در K2 در سال ۱۹۸۶ درگذشت.