جادوی کی2 ، مسیر شمال غربی
در رخ جنوبی لوتسه بود که کریستوف پرافیت را شناختم. در اکتبر 1990، ما در حال زندگی در یک دیواره ممنوعه در طول یک ماجراجویی از جنسی که دوست داشتیم بودیم: یک تیم ساده برای روزها و روزها بدون حمایت تدارکاتی تلاش می کرد تا به قله برسد، یک هدف با معنای واقعی. هدف از استفاده از دهها کوهنورد و صدها متر طناب ثابت برای صعود یک مسیر چی می تواند باشد؟ امروزه در حالی که فناوری به ما اجازه می دهد تا فضا را درنوردیم، صعود به دیواره های بلند در سیاره خودمان تنها با استفاده بهینه از ابزار است که جذاب خواهد ماند.
به سوی کی2
آخرین ژوئن، هر دوی ما در یخچال بالترو بودیم، زیباترین یخچال جهان، به همراه دو دوست دکترمان، آلین پرارد و رافایل بریوت. آنها کوهنورد نبودند، اما حضورشان چیزی بیش از خوشآمد گویی در شرایط سخت بود.
بیشتر اکسپدیشن هایی که قصد تلاش روی کی2 داشتند به دلیل جنگ خلیج فارس کنسل شده بودند. چه افتخاری که کوه کوهها برای خودت باشد! روییای که در مورد برادر بزرگتر اما آسانتر کی2 یعنی اورست همیشه داشتم.
در پایان دوره گریز ناپذیر هم هوایی در طول جولای، برنامه ما به صورت عملی در تاریخ 8 آگوست شروع شد. در میانه شب ما چادر بیواکمان را در ارتفاع 6900 متری در روی یک بلندی در مسیر شمال غربی کی2 ترک کردیم.
دستهبندیهای محبوب موجکوه
به سمت غرب ، ستاره ها ناپدید شده بودند. یک چاله سیاه ، که از خود شب نگران کننده تر بود داشت در آسمان جولان می داد و می تاخت. در افق یک طوفان بادبان کشیده و به این روی حرکت می کرد. ناگهان، در میان تارکی نور از چراغی در دامنه های نانگاپاربات در 150 کیلومتری ما درخشید. تغییرات زیاد فشار سنج ما نشانه خوبی نبود. فشار هوا به سرعت کم میشد و این یعنی طوفان. بدون لحظه ای درنگ به پناهگاهمان بازگشتیم.
درست پس از رسیدن ما، باد شروع به غریدن کرد. با خشونتی مثالزدنی، بر کوه می کوفت و در میان گرده های آن بالا می رفت. ما کیسه خوابها را پهن کردیم، در حالی که لباسمانمان را هم کامل به تن داشتیم تا در صورت لزوم به سرعت محل را ترک کنیم. تندباد به قدری قدرتمند بود که ما نگران چادرمان شده بودیم. هر لحظه گویی امکان این بود که به پرواز درآییم. شلاق باد تندتر و قوی تر هم شده بود و طوری چادر را تکان می داد انگار صدای رگبار در هوا می شنوی. ما خودمان را به سمت باد انداخته بودیم تا با تنه بدنمان از چادر در برابر فشار حمایت کنیم و حتی عضلات خودمان هم در حال خم شدن بود.
در صبح روز دوم، پس از جمع کردن چادر به سرعت راه افتادیم. دید محدود بود پس گه گاهی می ایستادیم تا مسیر به سمت پایین را بیابیم. در حال پایین رفتن، به یاد آوردم که از ابتدای جولای شش بار به حدود 7000 متری سرک کشیده بودم. هر بار هوا باعث بازگشت ما شده بود. نتیجه آن هم رخوت و البته مقدار کمی کاهش وزن بود. این ماجراجویی تبدیل به یک جنگ فرسایشی شده بود. ما توافق داشتیم که تنها تا پایان آگوست فرصت داریم که به قله برسیم.کریستوف گفت:”نمیشود زمستان را اینجا سرکرد”

در 14 آگوست، دو روز پس از ماه جدید، بالاخره از مانع 7000 متر رد شدیم. به نظر میرسد که هوا پایدار باقی بماند. یک باد شمالی نه چندان تند، ابرهایی بی تحرک و افقی غبارآلوده به نظر نشانه هایی مثبت بودند. در حدود 10 ساعت ما 1000 متر صعود کرده بودیم. به طور همزمان صعود می کردیم،. حمایت کردن زمان زیاد می گرفت. در قسمت های سنگی ، جنس سنگ ها پوسیده بود طوری که به شکل شیب عمودی از سنگریزه به نظر میرسید. بالاتر از 7800 متری صعود سختتر شده بود! از اینجا، مسیر شمال غربی به مسیر تیغه شمالی پیوند می خورد، که کلا در قلمروی چین قرار داشت. از آن مسیر تنها 4 بار صعود شده بود که گواه آنهم طنابهای پوسیده و رنگ رو رفته در زیر آفتاب و برف.. بودند.
در حدود ظهر ما به آشیانه عقاب(نام محل کمپ) در آسمانی صاف رسیدیم. قله هنوز خیلی دور بود، و با شیبهای برفی از ما جدا افتاده بود. در طول صبح و با ارتفاع گرفتن منظوره ما هم گسترده شده بود و می توانستیم قسمتی از قلمروی چین را ببینیم.
صبح روز بعد در حدود ساعت 7 صبح، با فراغ بال شروع به حرکت کردیم. بار کمی حمل می کردیم: هر نفر یک هدلامپ، دستکش پر، دستکش اضافی، یک پتوی نجات و یک اجاق. در 8100 متری مجبور شدیم یک تراورس طولانی 200 متری قبل از رسیدن به سمت راست دهلیز بزرگ که تا قله کشیده شده بود انجام دهیم. در بالای سرما یک نقاب بزرگ ناپایدار بود که امکان شکستن داشت. چاره ای نبود: یا باید رد می شدیم و یا خداحافظ کی2. من جلو رفتم. هر کدام از قدمهای من در برف عمیق فرو میرفت و بدون اینکه بخواهم در حال پانچ کردن برف بودم. این کار باعث خستگی ذهنی من شد، ترس از اینکه هر لحظه ممکن بود این نقاب تبدیل به بهمن شود. کریستوف من را دنبال می کرد، و پایش را دقیقا جای پای من می گذاشت تا کمترین آسیب ممکن به پروفیل برف بخورد. زمان به سختی در این قسمت می گذشت. در حدود ظهر ما از حوزه برفی گذر کردیم که به معنای شروع دهلیز بود، که با شیب 50 درجه بالا میرفت.

به سمت صخره ها در لبه دهلیز رفتم ، اما با بالاتر رفتن برف هم عمیق تر شد و تا ران در برف فرو می رفتم و هر دو قدم مجبور بودم توقف کنم. چند متر پایین تر کریستوف سعی کرد تا شانسش را در وسط دهلیز بیازماید، جایی که قدری یخ زده بود. او با گام خوبی صعود می کرد و تنها هر ده قدم متوقف می شد. او کلید را پیدا کرده بود. اگرچه بعد از 200 متر برف بهتر شد. در ساعت 2 عصر، ما در میانه دهلیز بودیم. اما شرایط بدتر می شد، سایه یخی روی شیب افتاده بود و گام ما هم کندتر می شد. نگرانی بزرگ من انگشتانم بودند که داشتند تحرکاشان را از دست می دادند. ما مردد و ناامید شده بودیم.
من دستکشهای دو انگشتی پر را بیرون کشیده و آنها را روی دستکشهای نازکتر کشیدم. پس از چند دقیقه دستم گرم شد و نیرویم بازگشت. در 8500 متری شیب رفته رفته کمتر میشد. با حس کمبود اکسیژن گام به گام به پیش مییرفتیم. ناگهان شیب ها تمام شد و دیگر جایی برای بالا رفتن نبود. ساعت من 10 دقیقه به هفت را نشان می داد. همدیگر را در آغوش کشیدیم.
در حالی که شیب های سخت قراقوروم در تاریکی فرو می رفتند ما را به سوی خود جذب می کردند. بر خلاف ابهامی که در فرود وجود داشت یک حس آسایش مرا در برگرفته بود. ما آنجا بودیم. بی توجه به خودمان. سپس وظایف روتین: تماس رادیویی با آلین و رافائل، عکس های قله و روشن کردن هدلامپ.
20 دقیقه گذشته بود. سرمایی کشنده در منفی 35 درجه ما را فراری داد، کم کردن ارتفاع با حداکثر سرعت ممکن. کورکورانه در زیر نور هدلامپ، دهلیز را پیدا کردیم. ما در چاهی سیاه و تاریک قرار گرفتیم. ساعت پشت ساعت می گذشت. بدون توقف ، بدون سختی ، با خستگی و بدون توجه به سرما و زمان و فضا.
در تراورس بزرگ ، رد پایمان به کلی ناپدید شده بود. تنها نشانه های کمی وجود داشت. که البته کافی بود. دوباره در برف فرو می رفتیم. کمی قبل از نیمه شب، قبل از چادر دیگر خمیده شده بودیم. برای 16 ساعت بود تقریبی هیچ چیز نخورده ایم.
صبح فردا، روی قسمت سنگی نشسته بودم و حس خوبی داشتم. به خاطر آمادگی جسمانی خوب ، تنها مدت کوتاهی کمبود اکسیژن به ما فشار آورده بود. الهه های کوهستان به ما اجازه دادند که بازگردیم و دو روز بعد در بیس کمپ بودیم. سختی های کوه انگار با جادوی خود آن از بین رفته بودند. جادوی کی2! در آنجا حسی از تعادل روحی یافته بودم. حسی از خوشبختی. حالا دیگر باید به زندگی روزانه در فرانسه باز می گشتیم. تا رویاهایی جدید بسازیم.

خلاصه
کی2، از طریق مسیر شمال غربی و رخ شمالی ، صعود به قله در 15 آگوست 1991. پیر بگین، کریستوف پرافیت.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
مهدی جباریان
هدلامپ زومدار باتری خور TK27 High Power
- مدل: TK27 High Power Zoom Headlamp
- نوع: چراغ پیشانی زومدار با بند قابل تنظیم
- منبع نور: LED قدرتمند نوع CREE Xlamp
- برد نور: تا ۱۰۰ متر قدرت 160 لومن
- تعداد حالتهای نور: ۳ حالت (قوی، ضعیف، چشمکزن)
- زاویه قابل تنظیم: تا ۱۸۰ درجه
- منبع تغذیه: ۳ عدد باتری AAA (در بسته موجود نیست)
- مدت زمان کارکرد: حدود 20 ساعت
- بدنه: پلاستیک مقاوم در برابر ضربه
- قابلیت زوم اپتیکی: دارد
- ابعاد چراغ: ۸ × ۶ × ۱۶ سانتیمتر
- وزن: حدود ۸۱ گرم
- رنگ بدنه: مشکی مات
- کاربرد: کوهنوردی، کمپینگ، دوچرخهسواری، تعمیرات، شکار، استفاده خانگی
- ساخت: چین
کاپشن گورتکس GORE-TEX PRO بلک دیر 8861
- جنس رویه: N100d Most Rugged 3L GORE-TEX PRO (ضد آب و تنفسپذیر)
- شاخص ضد آب: 20mmH30000
- تهویه: دارای زیپهای تهویه زیر بغل
- برش سهبعدی: تنخور راحت و شیک
- کلاه ارگونومیک: قابل استفاده با هلمت و تنظیمپذیر از کنار و پشت
- دوخت و زیپهای آببندی شده: با چسب 2Pro Bemis
- جیب داخلی: یک جیب زیپدار ضد آب
- زیپهای آببندی شده: برای جلوگیری از نفوذ آب
- خاصیت آنتیاستاتیک: جلوگیری از تجمع بار الکتریکی
- رنگبندی: موجود در 3 رنگ
- سایزبندی: 4 سایز استاندارد
- مناسب برای: برنامههای حرفهای مانند کوهنوردی، اسکی، کمپینگ، و صخرهنوردی
کمربند نایلونی با سگک Flip Buckle
- جنس کمربند: نایلون بافتهشده (Nylon Woven Fabric)
- جنس سگک: فلز روی (Zinc Metal) با خاصیت ضد زنگ
- نوع سگک: Flip Buckle با قفل خودکار (Automatic Push Lock)
- طول کمربند: ۴۸ اینچ (حدود ۱۲۲ سانتیمتر) – قابلیت برش و تنظیم اندازه
- عرض کمربند: استاندارد، مناسب برای شلوارهای رسمی و کژوال
- رنگ: متنوع (بسته به مدلهای موجود)
- وزن: ۱۳۰ گرم – سبک و راحت
- ابعاد بستهبندی: ۱۶ × ۱۲ × ۵ سانتیمتر
- نوع کاربرد: مناسب برای ورزشی، کوهنوردی و سفر و استایل روزمره
دستکش پشمی گولوجوی مدل DZ118
کارابین پیچی Ergodyne
- نام محصول: کارابین پیچی Ergodyne
- جنس بدنه: آلومینیوم سبک و مقاوم
- نوع قفل: پیچی (Screw Lock)
- طراحی: ارگونومیک و خوشدست
- وزن تقریبی: حدود ۵۰ گرم
- طول کلی: حدود ۱۰ سانتیمتر
- رنگها: سبز، نارنجی، قرمز، مشکی
- سطح پوشش: آندایز ضدخوردگی و مقاوم در برابر خطوخش
- کاربری: عمومی، کمپینگ، اتصال ابزار و تجهیزات
- مقاومت بالا در برابر زنگزدگی و شرایط محیطی
- باز و بسته شدن نرم و ایمن
- مناسب برای استفاده روزمره، نه برای صعود یا کار فنی
کفش سنگنوردی لاوان مدل وی فور
جدیدترین مقالات
مقالات پیشین
صندل کین مدل نیوپورت رایا بلک H2
- نوع: صندل اسپرت
- مناسب برای: خانم ها و آقایان
- فعالیت ها: پیاده روی، قایق سواری، کمپینگ، استفاده روزمره، طبیعت گردی
- رویه: ترکیبی از چرم و پارچه مش (راحتی و تنفس پذیری)
- زیره: لاستیک با دوام (کشش و چسبندگی عالی)
- کفی: EVA (راحتی و پشتیبانی)
- مزایا: راحت، پشتیبان، چسبندگی عالی، محافظت از پا
- رنگ: مشکی (Raya Black)
- وزن جفت در سایز 40 حدود 680 گرم
- 3 ماه ضمانت کیفیت
چاقوی تاشو MR-1 Chaos Folder (قرمز–مشکی)
- مدل: MR-1 Chaos Folder
- جنس تیغه: فولاد ضدزنگ AUS-8 با پوشش مشکی مات
- جنس بدنه: آلومینیوم هواپیمایی 420J2 با جزئیات قرمز آندایز
- نوع قفل: Frame Lock (قفل فریم مقاوم)
- نوع باز شدن: سیستم شستی (Thumb Stud)
- طول باز: ۱۵ سانتیمتر
- طول بسته: ۹–۱۰ سانتیمتر
- طول تیغه: ۶٫۵ سانتیمتر
- وزن: حدود ۶۷–۷۰ گرم
- دارای کلیپ کمربند فلزی
- طراحی سوراخدار برای کاهش وزن و تهویه
- مناسب برای کمپ، کوهنوردی و استفاده روزمره
- رنگ: مشکی با جزئیات قرمز آندایز
- تولید چین
کفش هوکا اسکایوراد ایکس Hoka Skyward X
- دارای ترکیب فوم PEBA در لایه بالایی و فوم EVA سوپرکریتیکال در لایه پایینی
- استفاده از پلیت کربنی H-شکل برای افزایش تعادل و شتاب
- طراحی راکر برای حرکت روان پا و کاهش خستگی
- رویه مشبک و تنفسپذیر برای جریان هوای بهتر
- پاشنه ضخیم ۴۶.۳ میلیمتری و جلوی پا ۳۷.۱ میلیمتری برای جذب حداکثری ضربه
- پهنای بیشتر در قسمت میانی و پاشنه برای افزایش ثبات
- دارای Heel Counter دوگانه (لایه داخلی و خارجی) برای استحکام بیشتر
- مناسب برای دوندگان ماراتن و تمرینات طولانیمدت
- عمر بالا و تست موفقیتآمیز در بخش دوام رویه و پاشنه
- زیره لاستیکی نرم و مقاوم با چسبندگی بالا برای سطوح مختلف
- مناسب برای دویدنهای طولانی و استفادههای پرتکرار
- کاملاً مطابق با سایز استاندارد
- دراپ اعلامی شرکت 5 میلیمتر و دراپ آزمایشگاهی 9.2 میلیمتر
- عرض قسمت جلوی پا: کمی باریک، مناسب برای پاهای معمولی یا باریک
- دارای ارتفاع مناسب در قسمت پنجه برای آزادی حرکت انگشتان
- کفی قابل تعویض برای افرادی که از کفیهای طبی استفاده میکنند
- وزن: ۳۱۵ گرم (۱۱.۱ اونس) برای سایز مردانه
- مناسب برای دوندگان با ضربه پاشنه و سبک دویدن نرمال و دوندگان سنگین وزن
- عملکرد بالا در دویدنهای طولانی و تمرینات بازیابی و دویدن روزانه
- تولید ویتنام با ضمانت کیفیت
- رنگ موجود خاکستری طبق تصاویر




