گزارش پیمایش توچال به دماوند
گزارش پیمایش توچال به دماوند توسط پویان تفرشی برای موج کوه ارسال گردید. آخرین مطالب مرتبط با اخبار کوهنوردی را در موج کوه دنبال کنید:
«من در این گزارش سعی میکنم تمام نقاط ضعف و قوت رو بی هیچ کم و کاستی بنویسم و امیدوارم تا حدودی مورد قبول اساتید کوهنوردی واقع بشه»
فهرست مطالب
Toggleروز اول و دوم: شروع از دربند
پس از ماه ها تمرین جهت آماده سازی جسمانی، بالاخره در تاریخ چهاردهم مرداد ماه در ساعت ۱۸ عصر از میدان مجسمه ی دربند به همراه مردی سرشار از اراده و پشتکار “امیر رزجی” و محمود ابراهیمی عزیز که تا دیزین مارو همراهی کرد، با توکل به خدا برنامه را آغاز کردیم. کوله ها قبل از برنامه تقریبا ۱۴ کیلوگرم وزن داشتند. تا شیرپلا با نیم لیتر آب و سپس از چشمه ی زیر شیرپلا نفری ۴ لیتر آب برداشتیم و وزن کوله هامون تقریبا به ۱۸ کیلوگرم رسید. ساعت ۱۱ شب رسیدیم ” قله ی توچال“و شب رو در جانپناه اردلان سپری کردیم.
ساعت ۶ صبح با طلوع آفتاب نگاهی به دماوند زیبا انداختیم و حرکت خود را آغاز کردیم. پس از ۱ساعت پیمایش و کم کردن ارتفاع، به قله ی قزقونچال رسیدیم و سپس به سمت آهاربشم و قلعه دختر راهی شدیم.از قزقونچال تا پای یال قلعه دختر تقریبا ۲ الی۳ساعتی زمان میبره. چشمه ی آب زیر یال قله با فاصله ی ۱۰ دقیقه ای به سمت آهار کنار یک درخت وجود دارد. قلعه دختر یک یال پر شیب که از اواسط مسیر شن اسکی میشود و در کل یال نفس گیری دارد.روی قله قلعه دختر آنتن وجود داردبعد صعود ” قله ی قلعه دختر” یک فرود طولانی داشتیم و سپس به سمت قله زرد حرکت کردیم.با صعود به قله زرد و پس از صرف یک لیوان قهوه، خودمان رو برای صعود و فرودهای ممتد تا سی چال آماده کردیم.ابتدا “قله ی الله بند سنگی را صعود کردیم. سپس بعد از فرود از الله بند از مسیر سمت چپ که دارای پاکوب خوبی هست به سمت سی چال حرکت کردیم که تقریبا ۱ ساعتی فاصله دارد. و بعد از صعود “قله ی سی چال” در ساعت ۱۹ روانه به سمت پارکینگ دیزین شدیم. با آمدن و دیدن برادر عزیزم حامد هم انرژی مضاعفی گرفتیم و هم با محمود عزیز خداحافظی کردیم.شب را در کنار برج مخابرات دیزین که ابتدای مسیر کلون بستک هست سپری کردیم.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
نمره 4.75 از 5۳.۴۵۶.۰۰۰ تومان
مینی هیتر – بخاری چادری Ultimate مدل RK-5201
کفش اسیکس سوپربلست 2 پاریس ASICS Superblast
- نوع کفش: تمرینی و مسابقهای
- کاربرد: دویدن جادهای، تمرین روزانه، مسابقات، ماراتن
- پشتیبانی از قوس پا: خنثی (مناسب برای افراد با قوس پای نرمال تا بالا)
- وزن: 252 گرم (8.9 اونس)
- افت پاشنه تا پنجه (Drop): 8.2 میلیمتر
- ارتفاع پاشنه: 42.8 میلیمتر
- ارتفاع پنجه: 34.6 میلیمتر
- فوم میانی اصلی: FF Turbo+ (پرجنبوجوش و سبک)
- لایه دوم فوم میانی: FF Blast+ ECO (دوام بالا، بهبود ثبات)
- راکر: دارد (جهت انتقال انرژی بهتر در دویدن)
- جنس رویه: مش با قابلیت تنفس بالا
- عرض پنجه: متوسط (94.7 میلیمتر در پهنترین قسمت)
- انعطافپذیری: متعادل (بدون صفحه کربنی اما با بازگشت انرژی بالا)
- پایداری: بالا (پهنای بیشتر در قسمت میانی و پاشنه)
- جنس زیره: ASICSGRIP (چسبندگی بیشتر، دوام بهتر)
- ضخامت زیره خارجی: 3.1 میلیمتر
- تولید ویتنام با ضمانت کیفیت
- یونیسکس: مناسب آقایان و خانم ها
کیسه خواب کلمبیا 800 مدل MUMMY
- بهترین استفاده به عنوان کیسه خواب کوهنوردی و کمپینگ و سفر
- دمای آسایش یا کامفورت: 5- درجه سانتیگراد
- دمای لیمیت یا حداقل راحتی: 10- درجه سانتیگراد
- دمای اکستریم: 20- درجه سانتیگراد
- ابعاد: طول 220 سانتی متر/ عرض شانه 80 سانتی متر/ عرض پایین 50 سانتی متر
- وزن پر: 800 گرم
- نسبت پر به ساقه 10/90
- لایه خارجی: 400T 20D
- لایه داخلی: 400T 20D Nylon
- زیپ: YKK
- وزن کیسه خواب: 1300 گرم
- فیل پاور یا پف شوندگی یا تراکم پر 450
کوله 45-70 لیتری مدل ماکالو (آلپی) برند SIMOND
- حجم متغیر 45 تا 70 لیتر
- سبک وزن (وزن کوله 1200 گرم، قابل کاهش تا 850 گرم)
- طراحی فنی
- ابعاد
- حداقل 45 لیتر: 55×33×30
- حداکثر 70 لیتر: 83×33×30 سانتیمتر
- پارچه اصلی 100% پلی آمید، آستر 80% پلی استر، 20% پلی آمید، پوشش 100% پلی اورتان، تسمه 90% پلی پروپیلن، 10% پلی اورتان ترموپلاستیک
- فوم پشتی ترموفرم
- تایید شده توسط تیم کوهنوردان و سنگنوردان سیموند
- امکان حمل دو کلنگ کوهنوردی
- سیستم حمل اسکی قابل تنظیم
- بند بالایی قابل تنظیم
- تسمه های فشرده سازی در طرفین
- قابل استفاده با کمل بک
- جیب بالایی زیپ دار 25 در 25 سانتیمتر
- جیب داخلی مشبک 21 در 25 سانتیمتر
- جیب 29 در 21 سانتیمتر زیپ دار در جلوی کوله
- جیب زیپ دار مشبک زیر درب کوله
- زیپ جانبی برای دسترسی سریع به داخل کوله
- تسمه دیزی روی بدنه برای حمل تجهیزات فنی
- محصول اصل از شرکت سیموند
- با ضمانت بهترین کیفیت
کیت کمک های اولیه بلک دیر 25 تکه 87 پارچه
-
- همراهی ایدهآل برای: کوهنوردی، پیادهروی، دوچرخهسواری، کمپینگ و ...
- 25 تکه در 87 پارچه
- شامل: لوازم ضروری برای درمان آسیبهای جزئی
- جمع و جور و سبک: حمل آسان در کوله پشتی یا جیب
- مقرون به صرفه: قیمتی مناسب برای همه
- همیشه همراهتان باشد: در سفر، تفریح و فعالیتهای روزمره
- 17.5 در 13.5 سانتی متر و ارتفاع 5 سانتی متر
کوله-جلیقه 5 لیتری INOXTO دارای کیف موبایل
- ظرفیت 5 لیتر: مناسب برای نگهداری وسایل ضروری در ورزشهای مختلف.
- ابعاد جمعوجور: 20.5 * 5 * 41.5 سانتیمتر، طراحی سبک و راحت.
- جنس نایلون ضد آب: مقاوم در برابر رطوبت و شرایط جوی مختلف.
- پشتی تنفسی: جلوگیری از تعریق و افزایش راحتی در فعالیتهای طولانی.
- محفظههای متعدد: دارای محفظه زیپدار اصلی و جیبهای چسبدار برای نظم بهتر.
- بند سینه با سوت ایمنی: مناسب برای شرایط اضطراری.
- قابلیت استفاده با کمل بک: دسترسی آسان به نوشیدنیها در حین ورزش.
- طراحی ارگونومیک: توزیع فشار به طور مساوی و جلوگیری از خستگی.
- مناسب برای ورزشهای سرعتی: ایدهآل برای دویدن، دوچرخهسواری و کوهنوردی.
- مقاوم و سبک: طراحی شیک با رنگهای متنوع و ضدخش.
روز سوم
ساعت ۷ صبح پس از صرف یک لیوان قهوه و ۲ عدد خرما و کمی شکلات تلخ که صبحانه ی ما در طول این چند روز بود، حرکت به سمت “قله ی کلون بستک” را آغاز کردیم.و پس از یک ساعت و سی دقیقه به قله رسیدیم.آنجا بعد از کمی خوش و بش با یک کوهنورد قدیمی حرکت به سمت “قله ی انبارنو” و سرکچال ها را آغاز کردیم.نهار را در سرکچال ۳ میل کردیم(تمامی غذاهای ما غذای خشک انجمادی آف کوک محصول شرکت کوه ویسی بود که بیشتر راجبش صحبت خواهیم کرد)پس از صعود سرکچال ۳ فرود، و روانه به سمت هرزه کوه شدیم و از آنجا با کمی دست به سنگ “قله ی اصلی برج” را صعود کردیم. در همین ساعات آسمان ما را میهمان باران زیبایش کرد. و ما مصمم به سمت قله ی فرعی برج و صعود خلنو از مسیر تیغه ها شدیم. در نهایت در ساعت ۲۰:۱۵ با گرفتن عکس یادگاری در کنار “قله ی خلنو” و دیدن غروب آفتاب، در ارتفاع ۴۳۰۰ متری تصمیم به شب مانی گرفتیم.ما چون چادر نداشتیم و کیسه خوابمان هم سبک و تابستانی بود، شب سردی رو سپری کردیم…
روز چهارم و پنجم
شب سوم به خاطر سردی هوا و صدای شدید باد که گوش مارو پر کرده بود و لرزه بر اندام چادر نجات ما انداخته بود خوب نخوابیدیم و صبح طبق روال هر روز ساعت ۷ استارت برنامه رو زدیم. پس از کمی پیمایش میش چال هارو صعود کردیم و بعد از صعود پالوان به اولین بارگزاریمون که آب بود رسیدیم.بعد از سیراب شدن و پرکردن کوله ها از آب، سنگین تر شدیم اما این سنگینی حریف اراده ی ما در این مسیر نبود. با نزدیک شدن به قله ی پالون گردن با وجود آنتن مناسب پیامک های دوستان از جمله محمود ابراهیمی که زحمت پشتیبانی و هماهنگی های مارو به عهده داشت می رسید. بر فراز پالون گردن لحظه هارو ثبت کردیم و به سمت قله ی قبله روانه شدیم.هوای ابری، صعود و فرودهای متعدد و کوهستانی که ساز سکوت خود را بر دل های ما می نواخت تمام چیزی بود که بر ما می گذشت…به سینه زا که رسیدیم عقربه های ساعت ۱۹ را نشان میداد. دشت لار در سمت جنوب شرق ما کاملا نمایان بود.به یاد مرحوم شیخی افتادیم و نام نیکش را ستایش کردیم.با فاصله ی چند دقیقه ای به زیر قله محل شبمانی را برپا کردیم. غذاهای هر شب و روز ما از غذاهای سبک و خشک انجمادی آف کوک محصول شرکت کوهویسی بود و کار ما را از هر جهت راحت کرده بود. چادر نجات را به زیر کوله ها کشیدیم و استراحت خوبی کردیم.
ساعت ۶ صبح طبق روال هر روز بعد از ثبت تصاویر از دماوند و صرف صبحانه ای مختصر حرکت به سمت قله ی سفیداب رو آغاز کردیم.قله ای بکر دارای یک سنگ چین کوچک و مشرف به دشت لار. بعد از سفیداب ، یک فرود و صعود نسبتا طولانی رو در پیش داشتیم .ذخیره ی آبمان رو به اتمام بود.به سمت منطقه ی پلنگ واز در مسیر خط الراس حرکت کردیم و با دیدن یک رود کوچک ۳۰ دقیقه ای را به سمت رود آب فرود آمدیم و بعد از چند روز سر و صورت و پاهایمان را به آب زدیم و جانی دوباره گرفتیم و پر قدرت ادامه ی مسیر دادیم. بعد از دقایقی پیمایش، چند دقیقه ای کنار عشایر میهمان چای و مرام آنها بودیم. با گذر ازگردنه پلنگ واز به گردنه ی جیرک رسیدیم ،جایی که گردنه ی قو و خط الراس دوخواهرون از دور نمایان بود.هوا ابر بود و گاهی نم بارون پذیرای ما بود. حس خیلی خوبی داشتیم،دیدن مناظر اطراف و سیمای زیبای دماوند از یک طرف، شوق رسیدن و نزدیک شدن به بارگزاری و دماوند از طرفی دیگر آتش درونمان را شعله ور میکرد.به گردنه قو که رسیدیم بارگزاری ها را برداشتیم و پس از صرف نهار به سمت منطقه ی چپکرو حرکت کردیم .بیشترین چیزی که برای ما در طول برنامه تکرار می شد حمله ی سگ های گله و دوره کردن ما بود که با ایستادن و نگاه کردن بدون هیچ حرکتی به آنها بعد از چند دقیقه آرام میشدند و اجازه ی عبور به ما میدادند.ساعت ۱۹ بود به زیر قله ی چپکرو رسیدیم و تصمیم گرفتیم شب را همینجا سپری کنیم، یال چپکرو شن اسکی و صعود از آن وقت گیر بود.شب آرامی داشتیم …
روز ششم و هفتم
چند ساعتی از برنامه عقب بودیم و تصمیم گرفتیم صبح زودتر بیدار شیم و به سمت چپکرو حرکت کنیم.هدفمون این بود خودمون رو در روز پنجم به یال داغ که پای کار ما برای صعود دماوند بود برسونیم.پس از یک ساعت و نیم صعود در یال پرشیب چپکرو به قله رسیدیم و بعد از استراحتی کوتاه به سمت قله ی کهو که دارای مسیری سنگی و ناهموار است، حرکت کردیم.کماکان در منطقه خبری از آنتن تلفن همراه نبود.و ما پس از صعود کهو، روانه به سمت تخت خرس شدیم.در اینجا و در روی خط الراس در ارتفاع ۴هزار متری بر اثر سرریز شدن آب برفچالی کوچک، مقدار آب نوشیدیم وسپس با صعود یک یال کوچک به قله ی دوخواهرون غربی رسیدیم وبلافاصله سمت دوخواهرون شرقی و به سمت خط الراس زیبایش تا مخروطه سر روانه شدیم، از آنجا با فرودی کوتاه به قبل از قله ی تخت برفی ترجیح دادیم نهار را در ساعت ۱۳ صرف کنیم.تخت برفی که در مقابلمان بود را صعود کردیم و سپس به سمت سه سنگ ها راهی شدیم. دماوند مقابل چشمانمان دلنوازی میکرد و ما لحظه به لحظه به آن نزدیک تر میشدیم.با صعود سه سنگ و دیدن منظر زیبای زیر قله که منطقه ی پرتگاهی بود چند عکس یادگاری گرفتیم و از فرود از سه سنگ ها منصرف شدیم و با کمی برگشت از قسمت غربی آن فرود به سمت دشت سه سنگ را آغاز کردیم که مسیری پر شیب و طولانی تر بود. ساعت ۱۵:۳۰ بود و ما بی وقفه به سمت دشت سرداغ با عبور از یالهای پر پیچ و خم و در حال حرکت بودیم.و در نهایت در ساعت ۲۲ به محل مورد نظر برای استراحت یعنی دشت داغ رسیدیم و شب را میهمان عشایر مهربان بودیم.
مسیر صعود ما یال سرداغ بود که به خاطر برف تازه ای که درچند روز گذشته آمده بود و نداشتن تجهیزات ما ترجیح بر صعود قله از جبهه ی غربی شدیم و در ساعت ۸ صبح به سمت یال غربی حرکت کردیم. حدود ساعت ۱۰ در یال موازی پناهگاه سیمرغ بودیم. پس از صرف مختصر صبحانه ای، به سمت قله روانه شدیم.ذوق و عشق رسیدن، تمام خستگی روزهای گذشته را از تنمان در کرده بود. بالای ۵ هزار مسیر یخ زده بود و ما بی وقفه به سمت قله در یال پر شیب غربی صعود میکردیم.و در ساعت ۱۵ قدم به قله ی باصلابت دماوند گذاشتیم. حس خوب آن لحظه ها وصف نشدنیست…پس از عکس یادگاری به سمت بارگاه سوم حرکت کردیم و بعد از گذشت چند روز در سکوت و آرامش با سیل عظیمی از جمعیت برخورد کردیم. با دوستان و خانواده تماس برقرار کردیم و سپس به سمت مسجد و بعد از توقفی کوتاه روانه ی پارکینگ جنوبی پلور شدیم و در ساعت ۲۱:۴۵ برنامه ی ما در پارکینگ جنوبی پلور به اتمام رسید.
نفرات برنامه: پویان تفرشی، امیر رزجی
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا: 9
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.