از سال ۱۹۷۷، جبهه جنوبی ۴۱۰۰ متری دائولاگیری، کوهنوردان بزرگی را به چالش کشیده است. این جبهه یکی از آخرین مشکلات بزرگ و حل نشده در قلههای ۸۰۰۰ متری به شمار می رود.
تا پایان سال ۲۰۲۳، ۴۱۷ گروه برای صعود به دائولاگیری تلاش کردهاند. در میان این گروهها، تنها پنج گروه جبهه جنوبی “کوه سفید” را هدف قرار دادند. این دیواره عظیم و زیبا با بخشهای مقعر فریبنده، یخچالهای شکسته (سراك) و بهمنهای هراس آور، دارای چند مسیر نیمه باز است. اما تاکنون هیچکس موفق به تکمیل صعود این دیواره تا قله نشده است.
فهرست مطالب
Toggleتیم مسنر، ۱۹۷۷
در سال ۱۹۷۷، دو گروه برای صعود به دائولاگیری اعزام شدند. گروهی در بهار و گروه دیگر در پاییز به آنجا رسیدند. تیم بهاره، اولین گروهی بود که بر روی جبهه جنوبی تمرکز کرد. این تیم متشکل از رینهولد مسنر ایتالیایی (سرپرست)، پیتر هابلر اتریشی، اتو ویدمایر آلمانی و مایکل ام. کاویینگتون آمریکایی بود. این گروه همچنین شامل پنج شرپا، یک گروه فیلمبرداری و چندین کارمند آشپزخانه بودند. به جز پمبا تسِرینگ، نام شرپاها در گزارشهای رسمی صعود ثبت نشده است.
این تیم در دوم آوریل از طریق منطقهی پیش از آن کاوش نشدهی “تولا خولا” به کمپ اصلی ۴۰۰۰ متری رسیدند. چند روز بعد، کوهنوردان مسیر خود را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که مسیر برنامهریزی شدهی آنها (سمت چپ مرکز جبههی اصلی) بیش از حد خطرناک است. در عوض، طبق گزارش کاویینگتون برای مجلهی آمریکایی آلپاین، آنها تصمیم گرفتند کمپ دیگری را زیر ستون جنوبی در لبهی انتهای چپ جبهه برپا کنند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
گتر ساق بلند حرفه ای g4001 برند brownbear - زیپ و چسب ykk - پارچه کوردورا اصل
نمره 5.00 از 5۱.۲۷۵.۰۰۰ تومان
پیشرفت آهسته
با این حال، آنها به دلیل مشکلات مسیر زیر یخچالهای معلق ناپایدار، در ستون جنوبی پیشرفت زیادی نکردند. آن بهار برف زیادی باریده بود و بهمنها دائماً آنها را تهدید میکرد. در ۱۹ آوریل، مسنر و هابلر بدون استفاده از اکسیژن کمکی به ارتفاع ۶۱۵۰ متری رسیدند و سپس متوقف شدند.
کاویینگتون در گزارش خود نتیجهگیری کرد: «تقریباً تمام احتمالات روی این جبههی عظیم ۴۱۱۵ متری، به طرز غیرقابل توجیهی خطرناک به نظر میرسید. هر مسیر قابل عبوری با نوعی خطر عینی، چه در مسیر و چه در دسترسی به آن، تهدید میشد.»
تلاش جسورانهی اسلوونیاییها در سال ۱۹۸۱
چهار سال بعد، در ۲۳ سپتامبر ۱۹۸۱، گروه اسلوونیایی به کمپ اصلی واقع در زیر جبهه جنوبی رسیدند. این تیم تحت رهبری استانه بلک و با حضور سِنه برچیچ، یانز سوبولک، راک کولار، امیل تراتنیک و یوزه زوپان، هیچ شرپایی نداشت و از کپسولهای اکسیژن هم استفاده نمیکرد.
نقشه اولیهی گروه صعود از بخش چپ جبهه بود، اما بهمنهای بزرگ و ریزش یخچالهای شکسته و برج های یخی (سراك) این مسیر را غیرممکن ساخت. آنها پس از چند روز با هوای بد که طی آن مسیر را بررسی میکردند، متوجه شدند که هم هوایی با ارتفاع بر روی خود جبهه غیرممکن است. در عوض، برای سازگاری با ارتفاع ۶۴۰۰ متری به تپهای در نزدیکی رفتند. بعد از آن، گروه جبهه جنوبی سمت راست را برای صعود خود انتخاب کردند. بلک، برچیچ و تراتنیک در ۱۶ اکتبر از کمپ اصلی حرکت کردند. روز بعد، به دلیل ریزش شدید سنگ در ارتفاع ۵۵۵۰ متری، هفت ساعت توقف کردند. پس از متوقف شدن ریزش سنگ، به سمت ارتفاع ۵۷۰۰ متری ادامه دادند.
در ۱۷ اکتبر، کوهنوردان از یخچال ۵۰ درجه و سومین صخره مسیر بالا رفتند. پیشروی در چنین زمین خطرناکی حیرتانگیز بود، اما آنها برنگشتند و در ارتفاع ۶۱۰۰ متری بیواک کردند.
در ۱۸ اکتبر دومین بیواک خود را در ۶۴۰۰ متری برپا کردند. بیواک سومی نیز در ۱۹ اکتبر در ۶۹۳۵ متری انجام شد. روز بعد، به سمت مسیر ژاپنی تراورس کرده و در یک نوار صخره ای به یال جنوب شرقی پیوستند. این تیم در ارتفاع ۷۳۰۰ متری، طناب های ثابتی پیدا کرد. از این نقطه، پیشرفت آنها به طور قابل توجهی کند شد. در روزهای ۲۱ و ۲۲ اکتبر، تنها ۲۵۰ متر به صورت عمودی بالا رفتند. روز بعد، در ارتفاع ۷۸۰۳ متری به لبهی راست شیبهای برفی عظیم زیر قله رسیدند. به نظر میرسید سختترین بخش مسیر را پشت سر گذاشتهاند، اما در همین موقع هوا تغییر کرد. در نهایت در ۲۴ اکتبر به بالاترین نقطه خود در یال جنوب شرقی در ارتفاع ۷۹۵۰ متری رسیدند و در آنجا مقداری تجهیزات را رها کردند.
باشگاه ورزشی موج
فرود پیچیده
کوهنوردان فرود خود را از طریق یال شمال شرقی آغاز کردند، اما مجبور شدند در طول فرود باز هم بیواک بزنند. بیواک ۲۵ اکتبر به خصوص سخت بود، شبی بدون غذا یا پناهگاه در شرایط آب و هوایی وحشتناک. آنها روز بعد در شرایط سخت به پایین آمدند و به یک شکاف یخچالی در گردنه شمال شرقی در ارتفاع ۵۹۵۰ متری رسیدند.
آنها سرانجام با تاریکی مطلق و برف تازه، به انتهای صخره و یخچال در ارتفاع ۴۷۰۰ متری رسیدند. از آنجا، روستاهای دوردست را دیدند و به سمت تاک خولا حرکت کردند.
اما سختیها هنوز تمام نشده بود. در ۲۸ اکتبر، کوهنوردان ۱۲ ساعت را صرف تراورس یخچال خطرناک کردند. در انجا نیز مجبور به شبمانی دیگری شدند. در نهایت، طی شش روز آخر بدون غذا ماندند تا اینکه در ۲۹ اکتبر با چند کوهپیمای بلژیکی برخورد کردند که به آنها کمی غذا دادند. طبق گزارش فرانسی ساونک در مجله آمریکایی آلپاین، آنها یک روز بعد به دهکده رسیدند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
عینک جولبو اسپرت مدل MCLASSIC
نمره 3.33 از 5۳۹۳.۰۰۰ تومان
اسلوونیاییها در طول فرود دچار سرمازدگی شده بودند. الیزابت هاولی در پایگاه داده هیمالیا نوشت: «تراتنیک یخزدگی ندارد، استانه [بلک] کمی یخزدگی دارد، وینکو [برچیچ] در تمام دستها و پاهایش یخزدگی دارد.» اگرچه تیم این صعود را به عنوان اولین صعود جبهه جنوبی جشن گرفتند، اما آنها به طور کامل از این جبهه بالا نرفتند. با این حال، این یک تلاش جسورانه بود، بدون شرپا در بالاتر از کمپ اصلی و بدون اکسیژن کمکی. آنها در بادهای شدید و هوای وحشتناک صعود کردند و پنج بیواک بدون غذا را پشت سر گذاشتند. آنها جبهه جنوبی را بسیار شیب دار و یخی توصیف کردند.
تلاش لهستانیها در سال ۱۹۸۶
در ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۶، گروهی از لهستان به رهبری اوگنیوش چوپراک، کمپ اصلی را در ارتفاع ۳۸۰۰ متری روی یخچال شرقی تولا خولا برپا کردند. این تیم ۱۶ نفره شامل دو کانادایی بود. آنها صعود از جبهه جنوبی را نزدیک به نقطه شروع گروه مسنر آغاز کردند. اعضای گروه چوپراک نیز مانند گروه قبلی، از کمپ اصلی به بعد از هیچ شرپایی استفاده نکردند و از کپسولهای اکسیژن هم خبری نبود.
در ۲۱ سپتامبر، گروه کمپ ۱ را در قسمت پایین برجستگی مشهور، درست در سمت چپ مرکز جبهه برپا کردند. این بخش اول برجستگی، یک دیوار صخرهای به ارتفاع ۱۲۰۰ متر بود. در قسمت بالایی آن، در ارتفاع ۵۸۰۰ متری، در ۴ اکتبر کمپ ۲ را برپا کردند.
طبق گزارش چوپراک، صخرههای سست و ریزشی، دشواری مداومی را برایشان ایجاد میکرد. او به یاد میآورد که «قسمتی از آن چنان سست بود که میتوانستیم با چند ضربه، جای میانی را روی آن ایجاد کنیم.»
بالاتر از این بخش، مسیر حتی دشوارتر میشد، زیرا مسیر به سمت یال یخی با شیب ۶۰ تا ۷۰ درجه و با گذرگاههایی تا ۸۵ درجه ادامه مییافت.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
دستکش گورتکس مدل ADVENTURE
نمره 3.75 از 5۴۸۸.۰۰۰ تومان
در ۲۶ اکتبر، کوهنوردان کمپ ۴ را در ارتفاع ۷۱۰۰ متری برپا کردند. آنها ۳۲۰۰ متر طناب ثابت کار گذاشتند، اگرچه ریزشهای سنگی چندین بار طناب ها را پاره کرد.
راهی به بالا نبود
در ۳۰ اکتبر، ماچی بربکا و میکولای چیشفسکی کمپ ۵ را در ۷۵۰۰ متری برپا کردند. اما بادهای شدید در طول شب، چادر آنها را پاره کرد.
صبح روز بعد، بربکا به تنهایی از یال جنوب غربی بالا رفت و به مسیر ژاپنیهای سال ۱۹۷۸ ملحق شد. از آنجا، مسیر تا قله کمی آسانتر به نظر میرسید، اما با خراب شدن هوا و پاره شدن چادرشان، آنها تسلیم شده و به کمپ اصلی فرود آمدند. بالاترین نقطهی آنها در ۱ نوامبر، ۷۵۵۰ متر بود.
تلاشهای انفرادی
در سال ۱۹۸۷، کوهنورد ژاپنی، هیروشی آوتا، به صورت انفرادی جبهه جنوبی را امتحان کرد. اما به دلیل شرایط بد بهمن، تلاش پاییزی خود را در ارتفاع ۴۳۰۰ متری، حتی قبل از شروع صعود از جبهه، رها کرد. آوتا نتیجهگیری کرد: «زمستان زمان بهتری برای تلاش برای صعود از این جبهه خواهد بود.»
آخرین تلاش برای صعود از جبهه جنوبی، ۲۵ سال پیش، در پاییز ۱۹۹۹، توسط کوهنورد اسلوونیایی توماژ هومار انجام شد. این صعود یکی از بزرگترین صعودهای انفرادی در تاریخ هیمالیا به شمار میرود. هومار به سبک آلپی، بدون شرپا یا اکسیژن کمکی، به تنهایی صعود کرد. یک گروه فیلمبرداری برای مستند کردن صعود او آمدند. در ۲۵ اکتبر، هومار حدود ساعت ۵ بعد از ظهر قدم به جبهه جنوبی دائولاگیری گذاشت. او تا ساعت ۲ بامداد صعود کرد و به ارتفاع ۴۶۰۰ متری رسید و در آنجا بیواک زد. او از این بیواک اول به بالای یک دیواره صخرهای رفت تا مسیر را شناسایی کند. سپس برای خواب به همان بیواک بازگشت.
مصدومیت با سقوط سنگ
در ۲۷ اکتبر، هومار از دیواره صخرهای بالا رفت و به یک شیب برفی رسید. او در ساعت ۴ بامداد روز بعد، در حدود ۵۷۰۰ متری، بیواک دوم خود را برپا کرد. در حال استراحت بود که، یک سنگ بزرگ در حال سقوط به پایش برخورد کرد. خوشبختانه هومار به طور جدی مصدوم نشد.
او در همان روز ساعت ۲ بعد از ظهر بیواک خود را ترک کرد و تا ساعت ۲ بامداد به انتهای پایینی یک یخچال شکسته (سراك) رسید. او شب را در ارتفاع ۶۳۰۰ متری گذراند. طبق گزارش او برای الیزابت هاولی، عبور از یک قسمت پوشیده از برف و یخ، تقریباً سه ساعت به طول انجامید تا تنها ۲۰ متر به صورت عمودی بالا برود.
بعد از ظهر روز بعد، هومار به بالای یخچال شکسته رسید. او چهارمین بیواک خود را در آنجا، در ارتفاع ۶۸۰۰ متری برپا کرد. یک روز بعد، به ارتفاع ۷۱۰۰ متری رسید و پنجمین شب خود را روی دیواره گذراند. سپس شروع به تراورس به سمت یال جنوب شرقی (ژاپنی) کرد.
بعد از ظهر روز ۳۰ اکتبر، او در حدود ۷۳۰۰ متری با یک صخره عظیم در سراسر جبهه روبرو شد. هومار فهمید که دو یا سه روز طول میکشد تا به صورت مستقیم از روی این صخره بالا برود. در عوض، تصمیم گرفت به سمت شرق تراورس کند.
به سمت یال
در ۳۱ اکتبر، او تراورس ۱۰۰۰ متری را تکمیل کرد و از یک صخره کوچکتر در لبهی یال جنوب شرقی در ارتفاع ۷۳۰۰ متری بالا رفت. او شب ششم خود را در آنجا گذراند. روز بعد، برای اینکه سریعتر حرکت کند، تصمیم گرفت چادر، طناب، تقریباً تمام میخهای کار گذاشتهشده، تسمهها و دو پیچ یخ خود را در محل بیواک رها کند. او ساعت ۸ صبح حرکت به سمت یال جنوب شرقی را آغاز کرد و سپس به جبهه جنوبی بازگشت. در ارتفاع ۷۷۰۰ متری، برای هفتمین بار شبمانی کرد. در دوم نوامبر، هومار به سمت یال جنوب شرقی در ارتفاع ۷۹۰۰ متری ادامه مسیر داد. او برای رفتن به یال شمال شرقی، به طور خلاصه با بادهای بسیار شدید از جبهه شرقی عبور کرد. با این حال، شرایط آنقدر بد بود که میدانست برای زنده ماندن باید تلاش را متوقف کند و پایین بیاید.
یافتن جسد جینت هریسون در مسیر فرود
در مسیر فرود از یال شمال شرقی، هومار در ارتفاع ۷۳۰۰ متری به چادری برخورد کرد که یک کوهنورد آمریکایی برای او گذاشته بود. او قبل از ادامهی مسیر فرود، یک شب را در آنجا گذراند. همچنین جسد جینت هریسون از انگلستان را پیدا کرد که چند هفته قبل در بهمن جان خود را از دست داده بود.
او در نهایت در سوم نوامبر از طریق مسیر استاندارد یال شمال شرقی به کمپ ۱ در ارتفاع ۵۶۰۰ متری رسید. در آنجا منتظر آمدن بالگرد برای انتقال خود ماند. بالگرد روز بعد آمد و هومار را به پوخارا بازگرداند.
هومار مسیر صعود خود را مسیر موبیتل با درجه سختی (VI 5.10d AO M7+) نامگذاری کرد.
پس از این صعود، رینولد مسنر اعلام کرد که به نظر او جبهه جنوبی در نهایت فتح شده است. به گفتهی مسنر، رسیدن به قله در درجهی دوم اهمیت قرار داشت و مهمتر، تکمیل صعود از کل جبهه بود.
نیروانای هومار
در مصاحبهای جالب با آنتونلا چیکونیا که در سال ۲۰۰۰ در مجلهی آمریکایی آلپاین منتشر شد، هومار دربارهی آن صعود صحبت کرد.
«جبهه جنوبی همه چیز را دارد. این بلندترین جبهه در نپال است، دارای دیوارههای شیبدار و قوسدار است. این جبهه به طرزی عالی، بیش از ۴۰۰۰ متر صعود، رویای فوق العاده قدرتمند استراف [استانه بلک] بود. این ایده به لطف او متولد شد. من به همین دلیل آن را انتخاب کردم. این نیروانای من است.»
صعود هومار در کنار صعود قلهی بوبایه، از جسورانهترین صعودهای دوران حرفهای او بود. این کوهنورد مشهور اسلوونیایی در سال ۲۰۰۹ در لانگتانگ لیرونگ درگذشت.
چالش صعود کامل جبهه جنوبی دائولاگیری I تا قله همچنان باقیست. این یک مشکل وسوسهکننده برای کوهنوردان آینده است که برای این سطح از تعهد آمادگی دارند. سوال این است، چه کسی جرات میکند؟
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 3.7 / 5. تعداد آرا: 11
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
یک نظر در “جبهه جنوبی دائولاگیری: فتح نشده، رعب آور، باشکوه”
چقدر خفنه!
به نظرم چیزی از جبهه جنوبی لوتسه کم نداره.
ممنون از مطالب جذابی که میگذارید.