زیارت نانگاپاربات : داستان اولین صعود قله عریان
نانگاپاربات برای اولین بار در سال 1953 توسط کوهنورد اتریشی هرمان بول به عنوان بخشی از یک اکسپدیشن آلمانی به سرپرستی دکتر کارل هرلیخ کوفر صعود شد. اولین صعود به این کوه از جناح راخیوت یال شرقی در 3 ژوئیه انجام گرفت. سایر اعضای اکسپدیشن شامل والتر فراونبرگر، پیتر اشنبرنر، فریتز اومان، آلبرت بیترلینگ، کونو راینر، اتو کمپتر، هرمان کولنسپگر، هانس ارتل بودند.
هرمان بول در روز صعود به تنهایی عازم قله شد، وی همچنین در رسیدن به قله از اکسیژن کمکی استفاده نکرد. نانگاپاربات در پاکستان در منتهی الیه غربی هیمالیا واقع شده است. این نهمین کوه مرتفا جهان است و سومین هشت هزارمتری بود که پس از آناپورنا و اورست برای اولین بار صعود شد.
این اکسپدیشن توسط کارل هرلیخ کوفر رهبری می شد و از نه کوهنورد دیگر از آلمان و اتریش(از جمله عکاس و فیلمساز هانس ارتل که در آن زمان در بولیوی ساکن بود) تشکیل شده بود. کوهنوردان همچنین توسط تیمی از باربران منطقه هونزا حمایت می شدند. علاوه بر این مقدمات پیوستن پنج شرپا به اکسپدیشن از طریق هند فراهم شده بود. اما آنها در مرز هند و پاکستان بازگردانده شدند. کمبود باربران در ارتفاعات بالا و بی تجربگی باربران هونزا، منجر به مشکلات جدی در تامین کمپ های بالاتر و پیشروی برنامه گردید.

فهرست مطالب
Toggleشروع اکسپدیشن
هیات اعزامی از شمال شروع به نزدیک شدن به کوه کرد. این مسیر برای اولین بار توسط یک اکسپدیشن آلمانی در سال 1932 کاوش شده بود. به طور کلی تصور می شد که با وجود برخی اکتشافات اولیه در سمت دیامیر این سمت تنها خط صعود امکان پذیر را دارد.
دستهبندیهای محبوب موجکوه
از کمپ اصلی به ارتفاع دقیقا زیر 4000 متری در کنار یخچال راخیوت، مسیر از طریق جناح شمال شرقی کوه، زیر دیواره بهمن خیز راخیوت عبور کرده تا به خط الراس شرقی به نام Moor’s Head دست یابد. از اینجا راه از خط الراس شرقی، بر فراز سیلبرساتل و فلات نقره ای تا قله فرعی 7850 متری و سپس از طریق شکاف باژین به قله اصلی اصلی نانگاپاربات می رسد.
این مسیری طولانی و پیچیده است که مسافت 18 کیلومتر را با افزایش ارتفاع 4625 متر طی می کند. بالاترین نقطه ای که قبلا روی کوه صعود شده بود، نقطه ای درست زیر قله فرعی بود که پیتر اشنبرنر و اروین اشنایدر به آن در سال 1934 رسیده بودند.
سپس طوفانی رخ داد و گروهی از کوهنوردان مستقر در کمپ بالا تصمیم به عقب نشینی گرفتند. سه کوهنورد آلمانی و شش شرپا در حین فرود جان باختند. اشنبرنر از نجات یافتگان آن تیم بود که به عنوان سرپرست صعود سال 1953 حضور داشت.
یکی از کسانی که در سال 1934 درگذشت، ویلی مرکل سرپرست اکسپدیشن و برادر ناتنی کارل هرلیخ کوفر بود که در آن زمان در سن 17 سالگی به سر می برد. این موضوع باعث شد که کوفر که پزشک بود به سمت آغاز سفر 1953 سوق داده شود.

آب و هوای بد و محدودیت باربران
آب و هوای بد و دسترسی محدود به باربران باعث شد کار اکسپدیشن 1953 در ایجاد زنجیره ای از کمپ ها در سراسر جبهه شمال شرقی به کندی پیش رود. در 10 ژوئن بول، کولنسپگر و گروهی از باربران، کمپ 3 را در تراس بالای یخچال راخیوت در حدود ارتفاع 6200 متری برپا کردند. این نقطه پایان حرکت طولانی اکسپدیشن از راست به چپ در جبهه شمال شرقی کوه بود. از اینجا مسیر به سمت راست می چرخید و از روی قله راخیوت عبور می کرد تا به خط الراس شرقی نانگاپاربات برسد.
در 18 ژوئن رینر، فرانبرگر، بول و کمپتر به محل کمپ 4 در حدود ارتفاع 6200 متری و زیر قله راخیوت رسیدند. آنها یک غار برفی برای کمپ حفر کردند و سپس به کمپ 3 بازگشتند. بول و کمپتر روز بعد در کمپ باقی ماندند. بالاتر از کمپ، مسیر از دیواره یخی عبور می کرد که سخت تر از آنی بود که باربران بی تجربه بتوانند با آن مقابله کنند.
بول و کمپتر در 20 ژوئن بدون باربر از این قسمت عبور کردند و طناب هایی را در سراسر آن ثابت نمودند. آنها به منطقه head moore رسیدند و بول از یک سوزنی صخره ای 20 متری – سوزنی راخیوت – در نزدیکی قله راخیوت بالا رفت. آن شب آنها به کمپ 4 بازگشتند.
آب و هوای بد و بیماری در بین باربرها، همراه با سختی فیس یخی راخیوت، مانع از پیشرفت بیشتر شد. تا اوایل ژوئیه، اکسپدیشن هنوز یک کمپ در خط الراس شرقی ایجاد نکرده بود که برای تلاش اصلی ضروری می نمود.
بادهای موسمی قریب الوقوع به نظر می رسید، اگر چه تاثیر آن بر نانگاپاربات به اندازه هیمالیای نپال تعیین کننده نیست و متعاقبا صعودهای موفقیت آمیزی در ماههای جولای و آگوست انجام شده است.
مشکل دیگر این بود که پیتر اشنبرنر، سرپرست صعود قرار بود به خانه بازگردد. در قرارداد وی ذکر شده بود که او درابتدای جولای اجازه این کار را خواهد داشت. سرپرستی صعود به والتر فراونبرگر واگذار شد.
در 28 ژوئن، والتر فراونبرگر، هرمان کولنسپگر، هرمان بول و اتو کمپتر ازکمپ 4 به سمت مورز هد حرکت کردند. طبق گزارش کولنسپگر کوهنوردان حرکت خود را به تاخیر انداختند به این امید که باربرها از پایین برسند. هیچ کدام از باربرها بالا نرفتند و بنابراین حوالی ظهر حرکت آغاز شد و فقط تجهیزات کافی برای بول و کمپتر را با خود بردند. قرار بود یک غار برفی برای آنها در محل کمپ 5 ایجاد شود، سپس فراونبرگر و کمپتر فرود می آیند و بول و کمپتر را تنها می گذارند تا تلاشی روی قله داشته باشند. طبق گزارشی که در زندگی نامه بول آمده است، تیم فقط برای تجهیزات حمل می کرد. او قرار بود به تنهایی روی قله تلاش کند.
با بالا رفتن چهارنفر هوا بدتر شد و مه و بارش برف سنگین به همراه داشت. گزارش های کولنسپگر و بول هر دو توافق دارند که این کمپتر بود که در نهایت پیشنهاد کرد که صعود متوقف شود و این توسط همه پذیرفته شد، هر چند که هرمان بول از پذیرش آن اکراه داشت. وقتی آنها به کمپ 4 رسیدند هوا تاریک بود.
روز بعد هوای بد ادامه داشت و تیم به کمپ 3 فرود آمد. در روز 30 ژوئن هوای صاف غیرمنتظره پدیدار شد. تقریبا همه افراد حاضر در سفر از جمله بول به این نتیجه رسیده بودند که فصل موسمی امکان دارد در هر لحظه باعث تعطیلی کل برنامه شود. کارل هرلیخ کوفر می گوید:”هیچ کدام از ما در خواب هم نمی دیدیم که این هوای عالی برای یکی دو هفته تمام طول بکشد.”
از کمپ اصلی به کمپ 3 دستور میرسد که کوهنورد به پایین بازگردند. این نگرانی وجود داشت که کوهنوردان کمپ های بالایی به استراحت نیاز داشته باشند. البته اعتقاد بول این بود که کوفر قصد پایان دادن به برنامه را دارد.
به گفته بول، کوهنوردان در کمپ 3 از طریق بیسیم به کمپ اصلی اعلام کردند که قصد دارند با یا بدون تایید تلاش صعود قله را انجام دهند. اما در نهایت پس از یک سری مکالمات صعود تایید شد. والتر فراونبرگر خود را وقف راهنمایی باربرها برای آماده شدن به منظور عبور از رخ راخیوت کرد که هیچ یک از آنها برای مقابله با آن آمادگی نداشتند.

2 جولای
در 2 جولای، هانس ارتل، والتر فراونبرگر، هرمان بول، اتو کمپتر و سه باربر-علی مدد، حاج بیگ و هدایا خان- به خط الراس شرقی نزدیک مورز هد رسیدند. باربر چهارم -مادی- نتوانست صعود کند زیرا هیچ کرامپونی که به اندازه پای وی بزرگ باشد پیدا نشد. بار او در عوض توسط فراونبرگر حمل شد. ارتل، فراونبرگر و بابران پس از رسیدن به کمپ 5 به سمت کمپ 4 فرود آمدند. بول و کمپتر در کمپ 5 باقی ماندند.
مشکل پیش روی آنها قابل توجه بود. کمپ آنان در ارتفاع 6900 متری واقع شده بود. اکسپدیشن سال 1934 یک کمپ در همان موقعیت و یک کمپ دیگر هم در فلات نقره ای در ارتفاع 7480 متری برقرار کرده بود که به قله بسیار نزدیک تر بود.
کمپتر و بول برای رسیدن به قله 6 کیلومتر مسافت در پیش داشتند. آنها 1125 متر ارتفاع عمودی را باید طی می کردند که با در نظر گرفتن فرود به شکاف باژین و صعود مجدد بعدی در مجموع شاید 1225 متر ارتفاع برای صعود پیش رو بود.
هرمان بول ظاهرا هنوز سرحال بود. اتو کمپتر اما آمادگی کمتری داشت. وی تمام مسیر را از کمپ 3 آمده بود در حالی که بقیه از کمپ 4 حرکت کرده بودند.
حرکت به سوی قله
بول در ساعت 2 بامداد روز 3 جولای ازخواب بیدار شد و شروع به آماده شدن برای صعود کرد. کمپتر را نمی توان بیدار کرد. حدود ساعت 2:30 دقیقه بول به سمت قله حرکت کرده و کمپتر بعدا شروع به صعود می نماید. به نظر اینطور می آید که وظیفه باز شدن مسیر به شکلی عمدی یا غیر عمد به بول واگذار شده بود.
ساعت 5 صبح بود. بول در حال بالا رفتن از خط الراس شرقی بود که هنوز هم پایین تر از سیلبرساتل قرار داشت. کمپتر هم شاید یک ساعتی از او عقب بود. کمی مکث کرد تا یک نوشیدنی بنوشد، سپس در سراسر میدان برفی هموار فلات نقره ای حرکت کرد. کمپتر حدود ساعت 8 به سیلبرساتل رسید و به سمت فلات نقره ای ادامه داد. او به طرز وحشتناکی احساس ضعف می کرد. سپس استراحت کرد و مقداری نوشیدنی خورد و سپس به خواب رفت. حدود ساعت 9 صبح دوباره بیدار شد و حالش بهتر نشد. بول در ان زمان از دیدرس ناپدید شده بود. کمپتر تمام روز را در فلات منتظر ماند و سپس به کمپ 5 بازگشت.
حدود ساعت 10 صبح، با نزدیک شدن به قله فرعی بول تصمیم گرفت که نمی تواند سریعتر حرکت کند، مگر اینکه بار خود را سبک کند. او کوله پشتی خود را در یک گودی گذاشت و ادامه داد. همچنین برخی وسایل ضروری را در جیب خود جا داده بود. خواب هم امانش را بریده بود و مدام می خواست بخوابد. در عوض با کمی سختی راهی به شکاف باژین پیدا کرد. ….به نحوی حال خود را بهبود داده و حرکت را ادامه می دهد.
خط الراس آنسوی شکاف باژین دشوارتر از آنچه انتظار می رفت بود. در یک نقطه مسیر اطراف یک تیغه ژاندارم شامل مشکلاتی بود که بول آن را با درجه سختی IV یا V تخمین زد.
ساعت 7 بعد از ظهر بود که بول به قله رسید. او تبریخ خود را به برف چسباند و با یک پرچم تیرولی که روی آن بود عکس گرفت. سپس پرچم تیرول را برداشت و پرچم پاکستان را جایگزین کرد.

بول چند عکس دیگر هم گرفت. سپس تبریخ و پرچم پاکستان را پشت سر گذاشت و به سمت پایین حرکت کرد. خط الراس صخره ای که در راه بالا دنبال کرده بود، در سرازیری بودن طناب، بسیار دشوارتر به نظر می رسید. او مسیری را به سمت پایین شیب یخی در سمت دیامیر در پیش گرفت. یک کرامپون جدا شد. کرامپون را پیدا کرد، اما بندش را نه. او چیزی نداشت که بتوان از آن تسمه دیگری درست کرد. وی باتوم به همراه داشت اما تبریخ نداشت تا بتواند کاری انجام دهد. به نحوی راه خود به خندق سنگی نزدیک خط الراس رساند و بعد هوا تاریک شد.
هیچ چشم اندازی برای حرکت بدون نور وجود نداشت و جایی برای دراز کشیدن یا حتی نشستن هم نبود. لباس اضافی او هم در کوله اش بود که پایینتر جاگذاشته بود. هیچ کیسه بیواکی هم به همراه نداشت. اما خوشبختانه شب بدون باد گذشت.
در بعد از ظهر 4 جولای زمانی که بول در حال تقلا برای بازگشت در طول فلات نقره ای بود، هانس ارتل و سه باربر با دستگاه اکسیژن در بارشان به کمپ 4 رسیدند. ملزومات لازم برای نجات اکنون در کمپ بود، اما کوهنوردان در کمپ 5 به این نتیجه رسیدند که برای جستجوی بول خیلی دیر شده است. این بدان معنا بود که اگر بول زنده بود اما قادر به فرود نبود باید برای دومین شب در فضای باز زنده می مانند.
در اوایل عصر همان روز، گروه در کمپ 5 مراسم کوتاهی را به یاد کسانی که در سال 1934 درگذشته بودند برگزار کردند و یک لوح یادبود در محل قرار داد. پس از آن اتو کمپتر که هنوز از تلاش روزهای قبل خسته شده بود با سه باربر به کمپ 4 فرود آمد.
سپس والتر فراونبرگر که هنوز سنگ گذاشتن روی بنای یادبود در ارتفاع نزدیک به 7000 متری را تمام نکرده بود، نقطه ای مشاهده کرد که از سیلبرساتل پایین می آید.

ساعت 7 بعد از ظهر، بول پس از 40 ساعت به کمپ رسید. به بول نوشیدنی گرم و اکسیژن داده شود. در 5 جولای بول، فراونبرگر و ارتل به کمپ 4 فرود آمدند و سپس به همراه اوتو و کمپتر به کمپ 3 پیوستند. بول هنوز بسیار ضعیف بود. روز بعد به فرود ادامه داده و نهایتا تیم در 7 جولای به کمپ اصلی رسید.
هرلیخ کوفر سرپرست و پزشک تیم پس از بررسی سرمازدگی پای بول به این نتیجه رسید که آسیب جدی تر از آن چیزی است که تصور می شد. اکسپدیشن سرانجام در 14 جولای، روزی که هوا خراب شد از کمپ اصلی خارج گردید.
بول به دلیل جراحات ناشی از سرمازدگی در بیمارستان ابتدا در گیلگیت و سپس در لاهور تحت مداوا قرار گرفت. در نهایت دو انگشتش را از دست داد.
از کوهنوردان در روستاهایی که از آنجا عبور می کردند تقدیر به عمل آمد و فریاد “آلمان زنده آباد” (“زنده باد آلمان”) بلند شد. در کراچی، رئیس جمهور پاکستان به تمامی اعضای اکسپدیشن مدال اهدا کرد.
اکسپدیشن تقریباً بلافاصله درگیر جنجال شد و اعضای اکسپدیشن نظرات متناقضی در مورد صعود به رسانه ها ارائه کردند. هرمان بول در زندگینامه خود Achttausend Drüber und Drunter که در سال 1954 منتشر شد (و سپس به انگلیسی در سال 1956 با عنوان زیارت نانگاپاربات) به شدت از سازماندهی و رهبری اکسپدیشن انتقاد کرد.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 2
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
مهدی جباریان
دستکش گورتکس لاکی لونگ مدل LUCKYLOONG C-611
- مناسب برای بزرگسالان (خانمها و آقایان)
- دو سایز کاربردی: M–L (عرض دست حدود ۹ سانتیمتر) و L–XL (عرض دست حدود ۱۰ سانتیمتر)
- طراحی اسپرت و یونیسایز برای استفاده عمومی
- محدوده دمای مناسب: از ۰ تا °C ۲۰−
- لایه بیرونی پلیاستر ضدآب و بادگریز
- ممبران داخلی ضدنفوذ رطوبت
- کف دست و انگشتها با روکش ضدلغزش و ضدسایش
- عایق حرارتی سبک از جنس سینتپون
- آستر داخلی نرم و گرم از پلیاستر لطیف
- مچ کشبافت بلند برای جلوگیری از ورود سرما
- بند قابل تنظیم با سگک مقاوم برای فیت بهتر
- پد محافظتی پشت دست جهت دوام و ایمنی بیشتر
- قلاب اتصال برای جلوگیری از گم شدن
- قابل شستوشو با آب ولرم و شوینده ملایم
دستکشهای سهانگشتی مدل وینتر سولجر 3M
- طراحی:
- مدل سهانگشتی (لبستر) برای ترکیب دقت و گرما
- مناسب برای فعالیتهای حرفهای و روزمره
- مواد اولیه:
- پوسته بیرونی: نایلون ضدآب و باد
- لایه داخلی: پلیاستر + Thinsulate 40 گرمی
- پوشش کف دست: PU چرم ضدلغزش و مقاوم
- عایق: اکریلیک پنبهای و پلیاستر نرم
- لایه ضدآب: TPU برای جلوگیری از نفوذ آب و تنفسپذیری
- ویژگیهای حرارتی:
- حفظ گرما در دمای بسیار سرد
- جلوگیری از یخزدگی انگشتان و بهبود گردش خون
- ویژگیهای کاربردی:
- زیپ جیب: نگهداری کارت، کلید یا پول نقد
- دکمههای ضد گم شدن: اتصال دو دستکش به یکدیگر
- پارچه شست: پاک کردن عرق یا برف روی عینک
- کافهای بافتنی: جلوگیری از ورود باد و برف
- مقاومت در برابر شرایط محیطی:
- ضدآب و ضدباد
- مناسب برای تماس مستقیم با برف
- تنفسپذیری:
- دارای هواکشهای لاستیکی برای کاهش تعریق
عینک WAYADI مدل NORDIK
- ایده آل اسکی و کوهنوردی
- لنز منعطف
- سیستم تهویه هوایی
- لنز دو جداره
- آنتی رفلکس
- محصول اصل
- طراحی OTG با برش هایی در قاب TPU طراحی شده است که می تواند استفاده از عینک زیر عینک را برای شما راحت کند.
- تنفس فعال ACTIVE Ventilation
- کاملا قابل تنظیم و سازگار با کلاه ایمنی
- مناسب برای بزرگسالان / نوجوانان / بچه ها / مردان / زنان.
- سیستم قفل لنز پیشرفته
- آیتم: شامل عینک فقط
کیف عینک ضدخش طرح صدفی
جدیدترین مقالات
مقالات پیشین
کوله 28 لیتری ماموت مدل aurora
- مناسب کوهنوردی و طبیعت گردی یک روزه
- دارای سه جیب زیپ دار روی بدنه
- امکان استفاده با کمل بک
- درب زیپی
- کاور بارانی با محفظه جداگانه
- پشتی بالشتکی air speed
- بند سینه دارای سوت
- قابلیت حمل دو کلنگ یا باتوم
- جیب های جانبی برای بطری آب
- بند فشرده سازی در دو طرف
- ابعاد: 50 سانتی متر ارتفاع x 28 سانتی متر عرض x 20 سانتی متر عمق
- وزن: 550 گرم
دستکش دو انگشتی مدل Golovejoy SK34
- ضد آب و ضد باد برای محافظت در شرایط سخت آبوهوایی.
- قابلیت لمس صفحه نمایش (Touchscreen) در انگشت شست.
- عایقسازی با پنبه Thinsulate و الیاف پلیاستر برای گرمای بیشتر.
- کف دستکش با چرم PU ضد لغزش و مقاوم در برابر سایش.
- طراحی سبک و ارگونومیک برای راحتی در استفاده طولانیمدت.
- بندهای قابل تنظیم برای جلوگیری از ورود سرما و برف.
- قفل ضد گم شدن برای اتصال دو دستکش به یکدیگر.
- مناسب تا 15- درجه سانتیگراد در حرکت
- مواد سازنده:
- کف دستکش: چرم PU ضد لغزش و مقاوم.
- عایق: 65% پنبه Thinsulate + 35% پلیاستر.
تور صعود دماوند [2.5 روزه با مجرب ترین سرپرستان]
- صعود با راهنمای مجرب ترین کوهنوردان
- حمل و نقل از تهران به پلور و بازگشت به تهران
- حمل و نقل از پلور به گوسفندسرا با خودروی SUV
- 6 وعده غذایی اصلی در طول برنامه
- راهنمایی تهیه لوازم و آماده سازی جهت برنامه
- حمل 10 کیلوگرم بار برای هر نفر تا بارگاه سوم
- 2 شبمانی در کوهستان (در چادر یا پناهگاه)
- برای اطلاعات بیشتر تماس بگیرید.
کیف کمری بلک دیر مدل 1020
- جنس پارچه: 100٪ نایلون ضد آب و ضد خش
- رنگبندی: 6 رنگ متنوع
- ابعاد: 11×14×26 سانتیمتر
- وزن: 230 گرم
- نوع زیپ و سگکها: برند SBS
- جیبها: جیبهای متعدد زیپدار + زیپ جانبی برای افزایش حجم
- نحوه حمل: کمری، پایی، دستی
- بندهای قابل تنظیم: دور کمر (70 تا 125 سانتیمتر) و بند پا (48 تا 86 سانتیمتر)
- پدهای پشت کیف: ضد تعریق و راحت
- ویژگی خاص: مجهز به کارابین برای اتصال ابزارها
- طراحی: سبک، جادار و یونیسکس (مناسب برای مردان و زنان)
قمقمه سیلیکونی 750 میلی لیتری تاشو
- ظرفیت 750 میلی لیتر
- استفاده برای کوهنوردی، دویدن، باشگاه، محل کار و غیره
- استفاده از مواد سیلیکونی درجه یک
- فاقد ماده سمی BPA
- قابلیت جمع شدن آسان
- مجهز به کاور درب قفل شونده
- باز شدن درب توسط دکمه فشاری
- درزهای کاملا عایق
- دستگیره جهت آویزان کردن و حمل
- بند سیلیکونی برای جمع کردن قمقمه
- 25×7.5 سانتیمتر
- وزن 165 گرم
- تولید چین
عینک اوکلی ساترو لایت سویپ Oakley Sutro Lite Sweep
- نوع فریم: نیمه فریم (Half-Frame) بدون فریم پایینی، مناسب برای دید وسیع.
- لنز: لنزهای Prizm با تقویت کنتراست و وضوح تصویر، مناسب برای شرایط نوری مختلف.
- جنس فریم: ساخته شده از مواد O Matter، سبک، مقاوم و انعطافپذیر.
- پوشش لنز: دارای پوشش آبگریز (Hydrophobic) برای جلوگیری از جذب آب و عرق.
- سیستم تهویه: مجهز به ده سوراخ تهویه در قسمت بالایی لنز برای جریان هوای بهتر.
- مقاومت لنز: لنزها با مقاومت بالا در برابر ضربه و خط و خش، مناسب برای فعالیتهای ورزشی.
- پد بینی و بازوها: از مواد Unobtainium با قابلیت چسبندگی بالا حتی در شرایط مرطوب.
- ابعاد: عرض لنز 139 میلیمتر، ارتفاع لنز 60 میلیمتر، طول بازوها 138 میلیمتر.
- وزن: 28 گرم، سبک و مناسب برای استفاده طولانیمدت.
- رنگبندی: در سه رنگ مختلف قابل دسترس، با قابلیت انتخاب مدل تهویهدار و بدون تهویه.
- قابلیت تنظیم: لنزها و پد بینی قابل تعویض هستند، اما این نسخه (Sweep Vent) قابل سفارشیسازی نیست.
- کاربرد: مناسب برای دوچرخهسواری، دویدن، اسکی و استفاده روزمره.
- لوازم همراه: شامل جعبه سخت و نرم برای نگهداری و محافظت.
- سوپرکوالیتی با ضمانت کیفیت






