ترکیبی نادر از ارتفاع، سختی و سرما. یک خط مستقیم روی دیواره شمالی خانتنگری که هرگز توسط کوهنوردان غربی صعودی به خود ندیده است. حتی برای کوهنوردان کارکشته قزاق هم یک چالش جدی به شمار میرفت. شاید شما هم مثل ما آرزو داشته باشید چنین مسیری را امتحان کنید. پس در ادامه به توضیحات پیرامون این صعود می پردازیم. قطعا مطالعه صعودهایی از این دست باعث گسترش دیدگاهمان خواهد شد.
فهرست مطالب
Toggleخلاصه صعود
کوهنوردان قراق، واسیلی پیوتسف، الکساندر سوفریگین و ایلدار گاباسوف صعود خود را در 12 اوت 2012 در ساعت 3:30 دقیقه بامداد از بیس کمپ در ارتفاع حدود 4000 متری آغاز کرده و در 20 اوت حدود ساعت 10 صبح به قله خانتگری رسیدند. پس از سال 2005 این اولین صعود موفقیت آمیز دیواره شمالی خانتنگری محسوب می شود.
این تیم در طول صعود 7 کمپ برپا کرد که اولین آن در ارتفاع 5000 متری و آخرین کمپ در ارتفاع 6950 متری درست قبل از قله قرار داشت.
هوای بد آنها را به مدت یک روز و دو شب در کمپ دوم (5350 متری) گیر انداخت. در مجموع کوهنوردان قزاق هشت روز را روی دیواره سپری کردند که در چارچوب برنامه اولیه آنها (7 تا 10 روز) بود.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
دستکش کوهنوردی دوپوش گورتکس نورث فیس
نمره 4.00 از 5۵۹۴.۰۰۰ تومان
واسیلی “واسو” پیوتسف سرپرستی تیم و صعود سرطناب بیشتر طولها را انجام داد که برای او معمولی است. این کوهنوردان متعلق به CSKA (باشگاه مرکزی ورزشی ارتش قزاقستان) به مربیگری اروند ایلجینسکی هستند.
بررسی تاریخی
رجوع سریع به آمار کلیه صعودهای موفق رخ شمالی قله خان تنگری حاکی از آن است که برای تیم سه نفره، هشت روز زمان مناسبی برای صعود بوده است، با توجه به اینکه بهترین زمان (پنج روز) توسط تیم پنج نفره در سال 1990 ثبت شده بود.
این دیواره همچنین توسط یک تیم سه نفره (که 12 روز را بر روی دیوار گذراندند) در سال 2000 صعود شد. در آگوست 2005 این جبهه کوهستانی توسط دو نفر به نام های الیاس توخواتولین و پاول شابالین (هر دو صعود کننده رخ غربی کی2 در سال 2007) صعود شد. ) که در 10 روز این صعود برجسته را به انجام رساندند. این صعود قیمت خودش را داشت، چندین انگشتش پاول یخ زد و بعداً قطع شد.
تا آنجا که مشخص است، تا به امروز تنها یک گزارش تایید شده از یک برنامه جدی برای صعود انفرادی جبهه شمالی وجود داشته است.
والری خریشچاتی، کوهنورد متمایز و فوقالعاده قوی (حتی طبق استانداردهای قزاقها در ارتفاعات بالا) در فصل تابستان سال 1993 خود را برای صعود انفرادی رخ شمالی کوه آماده می کرد. متأسفانه، والری در 3 آگوست 1993 در اثر بهمن برف و یخ عظیم هنگام راهنمایی صعودکننده ها در مسیرعادی خانتنگری در گذشت.
گفتن قطعی دشوار است، اما به نظر میرسد که هیچ کوهنورد خارجی (یعنی از خارج از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق/ شوروی سابق) از طریق خط مستقیم نورث فیس به قله خانتنگری نرسیدهاند.
باشگاه ورزشی موج
در مورد اکسپدیشن 2012 قزاقستان، بدیهی است که آنها از تجربیات خوب خود از اکسپدیشن های موفق قبلی در این دیواره جدی استفاده کردند.
بر این اساس، آنها قبل از تلاش خود هیچ اعلامیه ای صادر نکردند. و آنها قطعاً چیز جالبی در مورد سبک برنامه ریزی شده نگفتند، چیزی مانند تاکتیک سبک و سریع اکنون که به شکلی مد روز محسوب می شود. مربی E. Iljinsky در مورد اهداف آنها اظهار داشت: “ما به سادگی برنامه ریزی کردیم که مستقیماً به سبک آلپاین از دیواره شمالی صعود کنیم”.
واسو پیوتسف، رهبر تیم، هدف را از نظر معنایی پیچیده تر فرموله کرد: “هدف این بود که یک خط صعود تا حد امکان نزدیک به Directissima** مطابق با منطق زمین و به حداکثر رساندن زیبایی مسیر باشد.” .
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
تیشرت ورزشی مردانه نایک Dry fit
نمره 5.00 از 5۴۹۷.۰۰۰ تومان
با توجه به اینکه چندین مسیر مستقیم منطقی قبلاً روی دیوار صعود شده بود، تیم میتوانست تجربه قبلی را در نظر بگیرد و مسیر/خط (یا ترکیبی از خطوط) را انتخاب کند. یا یک خط جدید را امتحان کنید. دوباره – با توجه به شرایط موجود روی دیواره. و در فصل صعود آنان شرایط مطلوب نبود.
الکس سوفریگین می گوید:
“دیواره در تمام فصل سفید ماند، هرگز سیاه نشد، برف زیادی در کل منطقه باریده بود. دو تیم قوی تلاش خود را به دلیل برف زیاد در سمت جنوبی پوبدا در منطقه خانتنگری لغو کردند. فقط چهار کوهنورد در این فصل به قله پوبدا صعود کردند.
“حتی در مسیر عادی از سمت شمال خانتنگری، تلاشهای موفقیت آمیز کمی صورت گرفت. هوا به طور کلی سرد بود و برف زیادی می بارید.”
قسمت های مسیر
اول، قسمت پایین: یخ و ریزش سنگ (ارتفاع~4200-~5000)
الکس سوفریگین: «ریزش سنگهای بعد از ظهر، قسمت پایینی [دیوار] را آنقدر خطرناک کرد که احساس میکردیم لاکپشتهای کوچکی هستیم که سعی میکنند از زیر کوله پشتی و کلاه ایمنی از خود محافظت کنند. ما خیلی خیلی خوش شانس بودیم. انگار کسی “بسیار قدرتمند” انگشتان دست ما را در هم میکشد. از آنجایی که این سنگها نمیتوانند ما را از دست بدهند – آنقدر پرتکرار و متراکم بودند. فقط شانس ساده توسط نظریه احتمال در این مورد رد شده است.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
زیرباسنی کوهنوردی (زیر نشیمنی) فومی یک نفره
نمره 4.50 از 5۸۹.۰۰۰ تومان
تخمین الکس به روشی ریاضی تری بیان می شود: تراکم ریزش سنگ ها آنقدر زیاد بود که احتمال اجتناب از سنگ نزدیک به صفر بود.
قزاق ها برنامه اولیه خود را برای بالا رفتن از دیواره نزدیک مسیر استودنین به دلیل خطر ریزش سنگ بسیار زیاد در قسمت پایین آن مسیر تغییر دادند. در عوض آنها تصمیم گرفتند که صعود را از طریق خط میسلوفسکی شروع کنند***.
اگرچه ایمن تر به حساب می آمد، اما آشکار شد که حتی این خط نیز خطرناک بود. تیم قوی دیگری که سعی داشت همزمان از رخ شمالی صعود کند و از طریق خط سودنین شروع کرد،کمی پس از صعود دچار آسیب دیدگی شد.
لازم به ذکر است که راه از بیس کمپ تا پایین دیواره دیگر امن نیست. واسو پیوتسف خاطرنشان می کند: «اولین خطر [در مسیر] دو آبشار یخی بزرگ است که در جناح چپ و راست دیوار قرار دارند و در حالت آتش متقابل کار می کنند. با توجه به اینکه ریزش یخ می تواند هر زمان رخ دهد، یک کوهنورد در مسیر خود به سمت پایین دیوار در معرض خطر دائمی قرار دارد.
الکس سفریگین قسمت اول مسیر را اینگونه خلاصه می کند: «پس از صعود از 11 طول طناب* *یخ و 2 طناب سنگ (درجه 5c-6a) به ستون مرکزی جبهه شمالی رسیدیم. این ابتدای قسمت دوم مسیر بود.
سنگ های سیاه
قسمت دوم، وسط: (~5000 – ~6200)
الکس سفریگین: «هیچ گونه ریزش سنگی [مانند قسمت پایین] وجود نداشت، اما مشکل اصلی اینجا نبود مکانهای خوب [برای ما] برای کارگاه زدن/میانی های قابل اعتماد بود. این به دلیل ساختار خاص صخرهها در قسمت میانی جبهه شمالی بود که از سنگهای لایهای [نسبتاً] نرم (شل) تشکیل شده است که گاهی اوقات به سادگی در دستان شما میشکنند.
“علاوه بر این، صخره ها اغلب توسط برف و/یا یخ سطحی پوشیده شده بودند. در نتیجه ما مجبور شدیم زمان بیشتری را نسبت به معمول برای یافتن مکان های مناسب برای کارگاه زدن صرف کنیم.”
الکس و واسو هر دو گزارش دادند که اغلب میخ ها را نمیتوان به درستی به شکاف/درز کوبید، زیرا سنگها شکافته یا تکهتکه میشوند. لازم به ذکر است که این مشکل برای کوهنوردان در بخش صخره های سیاه جبهه شمالی خانتنگری شناخته شده است.
الکس سوفریگین: «معمولاً مکانهای مناسبی برای بیواک ها پیدا میکردیم، اما دو ساعت یا بیشتر را صرف چادر میکردیم. ما یک شب را در یک بیواک “نشسته” در ارتفاع 5800 متری گذراندیم.”
“به عنوان یک قاعده ما بسیار دیر شروع می کردیم، حدود ساعت 8-9 صبح، و حتی در آن زمان هنوز هوا بسیار سرد بود. ما بدون دستکش در نقاط کلیدی کار می کردیم بنابراین پیشرفت بسیار کند بود. سرعت ما معمولاً به سمت عصر افزایش می یافت.”
دودکش یا تنوره
سوم، قسمت بالایی: سنگ های زرد (~6200 – 7010)
الکس سوفریگین: “باند زرد متشکل از صخره هایی است که امکان کارگاه زدن/ایمنی سازماندهی بهتر و راحت تر را فراهم می کند، اما صعود دشوارتر است.”
“در ترکیب با ارتفاع بالاتر که به یک عامل بازدارنده خاص تبدیل می شود (حتی برای کوهنوردان مقاوم در ارتفاع)، کاهش قدرت (cachexy) به تدریج احساس می شود.”
به علاوه – پوتین ها، کیسهخوابها، دستکشها – همه این چیزها اکنون بهطور دائم خیس شدهاند. شرایط در مقایسه با ابتدای صعود بسیار سخت تر است.»
“به طور کلی، من تخمین می زنم که حدود 600 متر صخره نوردی دشوار (در مقیاس 5c-6a) در کل مسیر وجود داشته باشد.”
واسو پیوتسف: «صخره های زرد قطعا سخت ترین قسمت کل مسیر هستند. نه تنها به دلیل فاکتور واضح ارتفاع بالاتر، بلکه حتی بیشتر به دلیل اینکه صخره نوردی بسیار دشوار را در پیش است. به عبارت دیگر در دیواره 800 متری نهایی با سنگنوردی روبرو خواهید شد. در سال 2000، ما به سمت راست (از خط مستقیم) به دهلیز پیچیدیم و به طور قابل توجهی کل مسیر را ساده کردیم. خوشحالم که این بار آن را مستقیم انجام دادیم – مسیر زیباتر شد.»
- کوهنوردان در این صعود از طناب شصت متری استفاده کرده بودند.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.