تجاری شدن کوهنوردی در ارتفاعات که سالها پیش در اورست اتفاق افتاد به بقیه 8000 متری ها نیز رسیده است و اثرات آن به ویژه روی کی2 می توان دید. در 22 ژوئیه، تقریباً 150 نفر یک خط به سبک اورست بین کمپ 4 و قله تشکیل دادند. با افزایش دما و افزایش ریزش سنگ و ناپایداری بیشتر یخ، برخی می گویند که تراژدی نشدن این ازدحام فقط از شانس بود. اما چه چیزی می توانیم از این فصل در K2 یاد بگیریم؟
فهرست مطالب
Toggleدرس شماره 1: مدیریت پسماند
سارا استراتن در مصاحبه ای گفته است که کمپ های 1 و 2 منزجر کننده هستند. این مشکل منحصر به K2 نیست و فقط در کمپ های ارتفاع بالا رخ نمی دهد.
یکی دیگر از مشکلات طنابهای ثابت رها شده هستند که هر جایی وجود دارد.
بسیاری از کوهنوردان وضعیت بد کل منطقه بالتورو و فقدان یک برنامه مدیریتی مناسب را محکوم کرده اند. برخی دیگر اشاره می کنند که کمپ های مرتفع در محبوب ترین قله های نپال به همان اندازه کثیف هستند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کوله پشتی 20 لیتری مرل MERRELL
نمره 3.67 از 5۱.۳۹۳.۰۰۰ تومان
سارا استراتن نوشت: “من فکر می کنم راه حل هایی برای رفع بسیاری از این مشکلات وجود دارد.” در واقع، پارک ملی قراقورام مرکزی در حال حاضر خدمات پاکسازی ارائه می دهد. امسال نیز گروهی از باربران را برای بازیابی زباله ها فرستاد. اما آنها قادر خواهند بود تنها کسری از آنچه را که سال ها انباشته شده است جمع آوری کنند.
کلید این مشکل فقط تمیز کردن نیست. در هوای رقیق، فقط خود کوهنوردان تصمیم می گیرند که آیا قرار است کاری در مورد زباله انجام دهند یا خیر. آینده این صنعت در خطر است. کوهنوردی در ارتفاعات با انگیزه درونی و شناسایی خارجی انجام می شود. اگر به جای تشویق، کوهنوردان به خاطر ترک کوه در چنین وضعیتی مورد انتقاد قرار گیرند، ممکن است در نهایت به این نتیجه برسند که ارزش پرداخت ده ها هزار دلار برای بالا رفتن از زباله را ندارد و دیدگاه خود را تغییر دهند.
به طور خاص، ریاکارانه است که کوهنوردان همه صداهای درست را در مورد تغییرات آب و هوا و پایداری ایجاد کنند، سپس به طور انتخابی نسبت به مشکلی که در حال بدتر شدن است چشم پوشی نمایند. یعنی مشکلی که خود کوهنوردان مسبب آن هستند.
درس شماره 2: استراتژی های صعود پایدار
مشتریان با تجربه کمتر به پشتیبانی شرپای بیشتری نیاز دارند. هرچه پشتیبانی بیشتر باشد، ردپای تیم و کوهنورد بزرگتر است – بطریهای اکسیژن خالی، بستهبندیهای غذایی بیشتر، ضایعات انسانی بیشتر. کوهنوردان برای چندین دهه بحث کرده اند که یک فرد چقدر باید برای رسیدن به یک قله 8000 متری آماده و ماهر باشد و آیا می توان آن را کنترل کرد.
همچنین، شرکتها برای ارائه لوکس در بیس کمپ و راحتی بالاتر با هم رقابت میکنند. پتانسیل بیشتری برای زباله در حالت ایده آل، وسایل و تجهیزات حمل شده به بالای کوه باید محدود باشد. در حالت ایدهآل، حتی میتوان اکسیژن را فقط برای مواقع اضطراری مجاز دانست، و در غیر این صورت فقط در مسیر پایین آمدن، نه در راه بالا استفاده کرد. اما، بله، می دانیم، جهان تا ایده آل فاصله زیادی دارد.
درس شماره 3: منابع انسانی
مدیریت پرسنل یکی دیگر از نکات ظریف است. هر سال، برخی از کوهنوردان از عدم حرفه ای بودن باربران یا راهنمایان محلی خود، به ویژه در پاکستان، شکایت می کنند.
باشگاه ورزشی موج
دیگران استدلال می کنند که شما چیزی را که برای آن هزینه می کنید دریافت می کنید: باربرهای غیر ماهر به خوبی کارمندان کهنه کار که هزینه بیشتری دریافت می کنند، عمل نمی کنند. این چیز جدیدی نیست و مختص K2 نیست، اما فضای زیادی برای بهبود وجود دارد. برخلاف نپال، پاکستان مدارس کوهنوردی ندارد که راهنماهای جوان و بالقوه بتوانند حرفه خود را بیاموزند.
به همین ترتیب، پاکستان می تواند از خدمات امداد و نجات رسمی، نه تنها برای پرداخت پول به مشتریان، بلکه برای باربران و کوهنوردان محلی استفاده کند. هلی کوپتر در اینجا به اندازه نپال در دسترس نیست. علاوه بر این، قله های شیب دار قراقورام، به ویژه کی2، نجات خطوط طولانی را دشوار می کند. تیم های زمینی اغلب در دسترس نیستند.
همچنین، دورانی که تعداد انگشت شماری از کوهنوردان در مواقع اضطراری در کوه به میدان می رفتند به پایان رسیده است. دلیلش این نیست که الان بدتر هستیم. به طور عمده، اکثر مشتریان مهارت کافی برای کمک به دیگران را ندارند. مسئولیت اصلی راهنمایان آنها در قبال آنها است، بنابراین آنها نمی توانند تعهدات حرفه ای خود را برای راه اندازی امداد و نجات رها کنند. امسال در K2، دو کوهنورد در تصادف جان باختند، در حالی که کوهنورد افغانستانی علی اکبر سخی (احتمالاً به عنوان باربر کار می کرد) در اثر بیماری ارتفاع در نزدیکی کمپ 3 جان باخت.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کفش کوهنوردی ساق متوسط کلمبیا مدل X ULTRA
نمره 3.50 از 5۳.۷۶۸.۰۰۰ تومان
در نهایت، ناگفته نماند که باربران محلی مانند سایرین دارای حقوق هستند. در انجمن های اسپانیایی زبان، اخیراً بحث و جدل داغی بر سر اظهار نظرهای لینا کوسادا به وجود آمده است. او به خود می بالید که در 22 ژوئیه به تنهایی به K2 صعود کرده است، زیرا باربر او در ارتفاع 8300 متری توقف کرده است. او گفت که ظاهراً او احساس بیماری داشته و به همین دلیل از ادامه صعود منصرف شد.
علاوه بر بعید بودن تنها ماندن در میان تقریباً 150 کوهنورد دیگر که در آن روز به قله رسیدند، کوسادا با واکنش شدیدی مواجه شد، زمانی که گزارش داد که به باربر گفت که در ارتفاع 8300 متری منتظر او بماند تا زمانی که از قله برگردد، در صورتی که در طول این مدت به او نیاز داشت. ظاهراً باربر یک کپسول اکسیژن اضافی برای او حمل کرده است.
تماشاگران این کوهنورد را به بی اخلاقی متهم کردند که کارگر بیمار را ساعت ها در منطقه مرگ منتظر گذاشته است. او سعی کرد با این ادعا که باربر در واقع بیمار نیست و فقط تظاهر می کند تا پول بیشتری بگیرد، با این حملات مقابله کند، که خوانندگان را عصبانی تر کرد. سپس کوسادا پست های خود را در این موضوع حذف نمود.
درس واضح: با همه، از جمله آنهایی که برای شما کار می کنند، به جای دارایی های دور ریختنی، مانند یک انسان رفتار کنید. و سعی کنید با آژانسهای معتبری که کارمندان بهتری دارند صعود نمایید.
درس شماره 4: بازاریابی – فقط برای گردشگران و قهرمانان محلی
بلاگرها رسانههای اجتماعی را با پیامهای بزرگ درباره قهرمانان، سابقه، تاریخ و غیره پر میکنند. پیگیری همه این اولینهایی که به دقت تجزیه شدهاند تقریباً غیرممکن شده است. واقعیت این است که تعداد کمی از کوهنوردان در ارتفاعات کار خارق العاده ای انجام می دهند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- کیسه خواب دیوتر مدل light peak ۳.۰۹۸.۰۰۰ تومان
چند سال پیش، اولین زن پاکستانی که به قله K2 رسید، خبرساز شد. امسال ثمینا بیگ و نایلا کیانی هر دو این کار را در یک روز انجام دادند. رسانههای محلی پوشش اجباری مختصری ارائه میدهند، اما تکراری بودن باعث کاهش علاقه عمومی شده است.
تعداد قابل توجهی از کوهنوردان ادعا می کنند که رکوردهایی از نوع: سرعت، سن، ملیت، تعداد قله ها در یک زمان معین و غیره دارند. اغلب، سوابق فعلی بیش از مهارت های کوهنوردی، در مورد لجستیک برتر معاصر صحبت می کنند.
درس شماره 5: همکاری
سالها پیش، تعداد انگشت شماری از کوهنوردان در یک بیس کمپ کوچک جمع می شدند، به امید صعود از یک کوه بزرگ. در چنین شرایطی، همکاری طبیعی بود زیرا تیم بزرگتر به معنای گزینه های بیشتر برای صعود موفق بود. درگیری رخ میداد، اما به طور کلی انتظار همکاری وجود داشت.
امروزه در مورد 8000 متریها، ازدحام جمعیت، میلیون ها دلار هزینه در خطر، و فضای محدود در کمپ های بالاتر، منبع جدیدی از درگیری ایجاد کرده است. همکاری را نمی توان بدیهی تلقی کرد.
بزرگترین شرکت ها ابتدا به کمپ های بالاتر می رسند و فضای موجود را پر می کنند. برخی حتی طناب هایی را در اطراف “قلمرو” خود قرار می دهند. این منجر به حداقل دو نزاع در کمپ 2 در برود پیک شد. برخی از سرپرستان کاملاً تهاجمی شدند. کوهنوردان مستقل و آنهایی که بدون اکسیژن حرکت می کنند و به این ترتیب آخرین صعود را دارند بیشترین آسیب را از کمبود فضا می بینند.
ترافیک منجر به انتظارهای طولانی در باتل نک و جاهای دیگر در 22 ژوئیه ، از جمله منطقه هاوس چیمنی شد. گروههای بزرگی از کوهنوردان بیاحتیاط، صخرهها را در حالی که بالا میرفتند، درست بالای دیگر کوهنوردان بیرون میآوردند. این اتفاق به ویژه بین کمپ های 2 و 3 رخ داد. و حتی مهمانی پس از صعود در بیس کمپ که خواب دیگران را به هم می ریخت.
کوه مانند جامعهای است که در آن غریبهها مجبور میشوند در شرایط سخت فضای محدودی را به اشتراک بگذارند و در محیطهای سخت فعالیت کنند. مردم معمولاً از عقل سلیم استفاده می کنند، اما هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، حفظ هارمونی دشوارتر می شود.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.