داستانهای خواندنی کوهنوردی: صعود برج آسگارد، 1994
در سال 1994، نوئل کرین، پل پریچارد، استیو کوینلان و جوردی توساس برج شمالی کوه آسگارد را صعود کردند. این صعود فوق العاده دشوار در جزیره بافین کانادا، پیش از آن، کوهنورد افسانه ای داگ اسکات را شکست داده بود. این گروه جوان اما با تجربه چطور موفق به این صعود شدند؟
فهرست مطالب
Toggleکوه های جزیره بافین
ساحل شرقی ناهموار جزیره بافین کانادا دارای بلندترین صخره های جهان است. بلندترین قله کوه اودین (2147 متر)، پس از آن کوه آسگارد (2015 متر)، قله کیاجیویک (1963 متر)، آنگیلااق (1951 متر)، کیسیمنگیو(1905 متر)، اوکپیک (1809 متر)، قله باستیل (1733 متر) قرار دارند. به کوه کوه تول (1711 متر)، آنگنا (1710 متر) و کوه ثور (1675 متر) نیز می توان اشاره کرد. همچنین منطقه دیگری در شمال با صخره های قدری ک ارتفاعتر اما به همان اندازه در کلاس جهانی در سم فورد فیورد وجود دارد، جایی که دیواره ها مستقیماً از اقیانوس آغاز می شوند.
به طور خلاصه، شرق بافین منطقه کوهستانی شگفت انگیزی را ارائه می دهد.

کوه آسگارد – 2015 متر
کوه آسگارد در داخل دریا، در پارک ملی Auyuittuq، در جنوب شرقی جزیره بافین قرار دارد. این کوه دو برج سنگی استوانهای بزرگ دارد، برج جنوبی و برج شمالی کمی بلندتر، «مانند دو پشته دودکش ارهشده». برج های دوقلو از طریق یک زین به هم متصل می شوند.
دستهبندیهای محبوب موجکوه
در سال 1934، پاتریک داگلاس بیرد، کاشف بریتانیایی، گرینلند و شمال شرقی جزیره بافین را کاوش کرد. در سال 1938، او به جزیره بافین بازگشت، اما همراه خود رینولد بری را از دست داد که طوفانی او را به غعر دریا برد.
دانشمندان بنیاد تحقیقات آلپ سوئیس، به رهبری پاتریک داگلاس بیرد، اولین صعود از قله شمالی کوه آسگارد را در سال 1953 انجام دادند. آنها از سمت شرق صعود کردند، سپس از میان برف ها و تیغه های سنگی عبور کردند و به زین بین دو قله رسیدند. . آنها سپس به قله شمالی دست یافتند.

اولین صعود برج جنوبی
برج جنوبی اولین بار در سال 1971 صعود شد. داگ اسکات، گای لی، راب وود و فیل کخ از یال جنوبی 1000 متری بالا رفتند. آنها سپس در یک کولاک یک فرود حماسی را انجام دادند.
اسکات و دنیس هنک تلاش کردند تا از یک خط زیبا در جبهه شمال غربی برج شمالی بالا بروند اما موفق نشدند.در حالی که منتظر وضعیت آب و هوا بودند، گروه کتاب های مختلفی از جمله هابیت، جنگ و صلح، و سبز شدن آمریکا را مطالعه کردند. اسکات و همراهانش کتاب سبز شدن آمریکا را به قطعات تقسیم کردند تا همه بتوانند آن را بخوانند. خواندن این کتاب آنها را به هم نزدیکتر کرد. در کوهستان نیز به صورت تیمی به دنبال راه حل مشکلات بودند.
اسکات بعداً نوشت: «ما هنوز رویای بازگشت به این منطقه وحشی را در سر می پرورانیم و تمام آنچه را که نیاز داریم را روی پشت خود حمل می کنیم تا از آن برج های تمیز و باشکوه بالا بریم. بدون کمک، بدون محدودیت قدم بزنید تا اسرار چهره غربی آسگارد، یا 760 متری پرنده آویزان فریگا، یا هر چیز دیگری را که باید به ما توجه کند، بیاموزید.
یک سال بعد، در سال 1972، داگ اسکات به همراه دنیس هنک، پل نون و پل بریثویت به جزیره بافین بازگشت.آنها اولین صعود از ستون شرقی آسگارد را انجام دادند. اما رخ غربی، یکی از بزرگترین چالشهای دیواره نوردی جهان، صعود نشده باقی ماند.
فیتنس
سنگنوردی
بدنسازی
بدنت را بساز، توانت را بالا ببر
در باشگاه موج از فیتنس تا سنگنوردی، هر تمرینی به هدفی معنا میدهد.
ورود به باشگاه موجرخ شمال غربی توسط چارلی پورتر
چارلی پورتر، دیواره نورد آمریکایی، یکی از جالب ترین چهره های کوهنوردی زمان خود بود. در اوایل دهه 1970، او چندین مسیر جدید را در ال کاپیتان در یوسمیتی ایجاد کرد، از جمله زودیاک (انفرادی)، مسکالیتو، سفر نارنگی، شیلد و نیوداون (انفرادی).
او بین 1 تا 10 سپتامبر 1975 یکی از مهمترین صعودهای خود را به پایان رساند. پورتر مسیر بزرگی را در جبهه شمال غربی برج شمالی آسگارد به تنهایی طی کرد. با حمل همه وسایلش، یک ماه تمام طول کشید تا با اسکی به پای کوه رسید. سپس به مدت نه روز روی مسیر صعود کرد. مسیر با درجه سختی 5.10+ و A4 به 40 طول صعود نیاز داشت.

این مصیبت منجر به آسیب جدی پا شد. پس از فرود آمدن از مسیر سوئیس، برای رها شدن از ورم پا مجبور شد پوتینش را قطعه قطعه کند. 10 روز بود چیزی نخورده بود. در این شرایط، او مجبور شد بیش از 48 کیلومتر را تا نزدیکترین روستا طی کند. وقتی او رسید، اسکیموهای محلی به او کوکاکولا دادند.
پورتر نه دوست داشت در مورد صعودهایش صحبت کند و نه دوست داشت اغراق کند. او این مسیر را به عنوان VI درجه بندی کرد، اما برای بقیه جهان مشخص بود که پورتر اولین صعود VII کانادا را به پایان رسانده است.
برای ماهها، اطلاعات زیادی در مورد مسیر آسگارد او وجود نداشت، زیرا پورتر مخالف خود تبلیغی بود. او حتی نام خاصی برای مسیر نگذاشت.
داگ اسکات درباره شاهکار پورتر نوشت: «بزرگترین دستاورد در بافین، قطب شمال، یا احتمالاً در هر جای دیگری.

1994
در تابستان 1994، پنج کوهنورد جوان بی باک از سواحل Pangnirtung Fiord به سمت پایه کوه آسگارد حرکت کردند. هدف آنها ایجاد یک مسیر جدید، بالا رفتن از 200 متری سمت چپ خط چارلی پورتر، در جبهه غربی برج شمالی بود.
کوهنوردان بریتانیایی، نوئل کرین، سایمون یتس، کیت جونز و پل پریچارد به همراه استیو کوینلان آمریکایی بیش از 550 کیلوگرم تجهیزات با خود برده بودند. آنها تصمیم گرفتند که سوار هلیکوپتر نشوند، بلکه یک ماشین برفی و راننده استخدام کنند تا بار خود را به ابتدای دره راسو بکشند. پس از یک پیادهروی طولانی، آنها پنج کیلومتر از یخچال کاریبو بالا رفتند، سپس چهار کیلومتر دیگر از یخچال ترنر عبور کردند.
13 روز طول کشید تا به آسگارد رسیدند و همه چیز را پیاده حمل کردند. به دلیل وزن، گاهی اوقات مجبور می شدند بارهای خود را تکه تکه کنند. هر کدام حداقل 36 کیلوگرم وسایل را در طول هر سفر حمل می کردند. در سه روز، آنها پنج بار از دایره قطب شمال عبور کردند. طوفان های سهمگینی در یخچال کاریبو به آنها برخورد کرد.
پریچارد در کتاب خود به نام Deep Play می نویسد: «پس از 210 کیلومتر حمل بار وحشتناک، ما به این نتیجه رسیدیم که هرگز یک اکسپدیشن قبل از [حتی رسیدن] به کوه به چنین تلاشی نیاز نداشته است.

جستجوی مسیر
سرانجام تیم پس از طی روزها و صدها کیلو بار به رخ غربی آسگارد رسید. آنها یک تلسکوپ به همراه داشتند تا مسیر خود را شناسایی کنند. تکههای عظیم یخ دیواره را پوشانده بود که تا اواخر بعد از ظهر در سایه بود. این پنج کوهنورد سپس برای بیش از 30 ساعت در غار برفی که توسط یک برزنت کوچک پوشیده شده بود، در حالی که بادهای شدید کمپ اولیه موقت آنها را در هم می کوبید، فرو رفتند.
هر بار که از یخچال بیرون میرفتند تا به پای دیوار برسند، نگران بودند که بهمن هر لحظه آنها را با خود ببرد. غذا و زمان در حال از دست رفتن بود. یتس و جونز تعهد کاری داشتند و به زودی باید به انگلستان باز می گشتند.
یک گرگ تنها
به غیر از گروه کوچک کرین، تنها یک کوهنورد دیگر در پارک ملی Auyuittuq در آن زمان وجود داشت. جوردی توساس در طرف دیگر برج آسگارد بود و سعی میکرد به تنهایی مسیری را در فریگا از یخچال رژه صعود کند. هموطنان او، نستور و نیل بوهیگاس، قبلا این مسیر را باز کرده بودند. توساس قبلاً سعی کرده بود از آن صعود کند، اما آب و هوای بد او را مجبور کرد به کمپ اصلی بازگردد.
در بیس کمپ، او کوله پشتی و وسایل خود را رها کرد و در طول طوفان بیشتر به سمت پایین دره حرکت کرد. زمانی که سرانجام به کمپ بازگشت، متوجه شد که کوله پشتی قرمزش در بهمن ناپدید شده است. توساس همه چیز را از دست داده بود.
بازگشت به Pangnirtung
هم گروه کرین و هم توساس تصمیم گرفتند 80 کیلومتر را پیاده به شهر پانگنیرتانگ برگردند. در آنجا با یتس و جونز خداحافظی کردند. کرین، پریچارد و کوینلان به توساس این فرصت را دادند که در جبهه غربی آسگارد به گروه آنها بپیوندد. توساس با کمال میل پذیرفت. آنها چند روز در Pangnirtung ماندند، در کنار فیورد کمپ زدند و بی وقفه غذا خوردند.

دومین تلاش در آسگارد
در 21 ژوئن، آنها با قایق به سمت سر فیورد رفتند، سپس روی یخ های بسته پیاده روی کردند و به پارک ملی Auyuittuq بازگشتند. آنها در 27 ژوئن به بیس کمپ آسگارد رسیدند.
دره انتخابی آنها اکنون در وضعیت بهتری قرار داشت. با بهبود آب و هوا، کوهنوردان موفق به راه اندازی بیس کمپ پیشرفته شدند. این در اصل سوراخ دیگری در پای دیوار بود. در بیش از 1000 متری، آنها قرار بود چند روز را در آنجا بگذرانند.
کرین هنوز کودک بود که اسکات برای آسگارد تلاش کرد، اما تحقیقات خود را انجام داده بود و به هشدار اسکات توجه کرده بود: دیواره غربی برج شمالی آسگارد را نمیتوان بدون رول بولت صعود کرد.

یک چالش شخصی
در 29 ژوئن، کرین، پریچارد، کوینلان و توساس به اولین طول صعود رفتند. گروه به نوبت روی گرانیت قرمز و زرد تلاش کرده و دو به دو طولها را گشایش می کردند را باز کردند. در همان زمان دو نفر دیگر استراحت می کرد. صعود بدون توقف ادامه داشت. صعود بسیار سخت بود و آنها ریشه ناخن های خود را به دلیل چسبیدن به مکان های کوچک و سرد زخمی کردند. بالاخره به وسط دیواره رسیدند. در اینجا بود که پرتالج خودشان را فیکس کردند.
در یکی از طولها ، تکهای از کوارتز از سوراخی بیرون زد و در چشم کرین فرو رفت. چشمش متورم شد و نتوانستند تکه سنگ را بیرون بیاورند. او درد داشت و تیم بررسی میکرد که چه باید بکند. آنها می دانستند که یک پزشک با یک تیم آلمانی در 25 کیلومتری دره راسو وجود دارد، اما کرین به یک راهنما نیاز دارد و این به معنای پایان سفر برای دیگران است.
در نهایت، کرین تصمیم گرفت ادامه دهد. او در نهایت بهبود یافت، اما قطعه آسگارد در چشم او باقی ماند.

صعود
آنها سعی کردند تا حد امکان از رول کوبی اجتناب کنند. آنها عمدتاً با استفاده از نوک ناخن ها و هوک های ناپایدار پیشرفت می کردند. روزها به سرعت گذشت. کوهنوردان دیگر در پای کوه ظاهر شدند. آنها تصمیم گرفتند بدون توقف، 24 ساعت شبانه روز صعود کنند و از آفتاب نیمه شب در این عرض جغرافیایی استفاده کنند. آنها 200 متر بالاتر از پرتالج قرار داشتند و هنوز 300 متر از بالای برج فاصله مانده بود.
آخرین قسمت با طول های دشوار وبیرحمانه سخت بود. آنها فکر می کردند که درجه این قسمت صعود مصنوعی A4+ است زیرا حتی جرات نداشتند باور کنند که از A5 صعود می کنند، جایی که عواقب سقوط با مرگ همراه است. طولهای با درجه 7a منجر به صعود فوق العاده سخت طبیعی در دمای زیر صفر می شد.
پس از 30 ساعت صعود بی وقفه، آنها در 10 ژوئیه 1994 به قله رسیدند. در حالی که بیش از بیست سوراخ در طول این مسیر دشوار حفر نکرده بودند.
بدون صحبت، آنها 20 دقیقه را در بالای قله ، جدا از یکدیگر، در ادغام با نیستی قطب شمال گذراندند. توساس به یاد میآورد: «لحظهای به قدری خالی که کل جهان میتواند در آن جا شود، بدون اینکه آن را پر کند».

آخرین هدیه
از بالا، کوینلان و توساس کوله پشتی قرمز توساس را دیدند که در بهمن از بین رفته بود. باورشان نمی شد! هدیه ای دیگر از کوه. بهمن آب شده بود و کوله پشتی ظاهر شده بود.
فرود یک روز و نیم طول کشید. پریچارد نام مسیر را Hyperborea (1000 متر VI A4+ 5.11) گذاشت. آنها به سبک کپسولی، با طناب های 60 متری متعدد و طیف وسیعی از ابزارها مسیر را صعود کردند.
پریچارد به شیوایی نوشت: «در شمال قطب شمال، فراتر از تندرا، فراتر از ورقههای یخ گسترده، حتی آن سوی قطب، سرزمینی شگفتانگیزتر از خیالانگیزترین رویای یک انسان است. «سرزمینی جادویی که در آن درختان در چهار فصل سال میوه می دهند. یونانیان باستان این مکان را هایپربورا- فراتر از باد شمالی – می نامیدند و جسورترین دریانوردان آنها در جستجوی یک زندگی عالی بدون زحمت و گرسنگی به دنبال آن بودند. آنها هرگز هایپربورای خود را پیدا نکردند، اما این داستان پیدا کردن هایپربورای ما بود.

چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
مهدی جباریان
باتوم تخصصی کربن تاشو Naturehike ST07
- طراحی تاشو ۵ بخشی با قابلیت جمع شدن سریع
- بدنهی تمام کربن فوقالعاده سبک و مقاوم
- وزن هر باتوم تنها ۱۷۵ گرم
- دستهی EVA ضدلغزش با راحتی بالا
- بند مچ نایلونی مقاوم و ارگونومیک
- سیستم قفل کلیپسی (Flick Lock) برای تنظیم آسان ارتفاع
- نوک تنگستن مقاوم برای پایداری روی سطوح مختلف
- مناسب برای کوهنوردی حرفهای، اسکای رانینگ و تریل رانینگ
- جمع شدن در اندازهی کوچک برای حمل آسان
- به همراه کیف حمل ساده مشکی
- طراحی مستحکم برای استفاده طولانیمدت
- کاهش فشار روی زانوها و مفاصل در مسیرهای طولانی
- عملکرد عالی در مسیرهای شیبدار، یخی و سنگی
- یکی از محبوبترین مدلهای Naturehike برای ورزشکاران حرفهای
- قیمت برای هر عدد
- مناسب فعالیت های حرفه ای از صعودهای سبکبار تا اسکای و تریل رانینگ
کاور فلاسک و قمقمه یک لیتری شیرکوه
- محافظت بالا: دارای لایه فومی برای جلوگیری از ضربه و آسیب.
- حفظ دما: افزایش ظرفیت حرارتی تا 30%.
- ابعاد مناسب: خارجی: 35×11 سانتیمتر؛ داخلی: 34×10 سانتیمتر.
- حمل آسان: دارای دسته قابل تنظیم و بند با سگک.
- قابل استفاده برای فلاسک یک لیتری و قمقمه
- سبک و اقتصادی: وزن کم و طراحی مهندسیشده.
- کاربرد گسترده: مناسب برای سفر، طبیعتگردی و استفاده روزمره
کفش کلمبیا مدل کرستوود Columbia Crestwood (مشکی-قرمز)
- برند: Columbia
- مدل: Crestwood Waterproof
- مناسب برای: کوهنوردی سبک، طبیعتگردی، کمپینگ و استفاده روزمره
- ساختار رویه: ترکیب چرم جیر + پارچه مش تنفسپذیر + الیاف مصنوعی مقاوم
- آستر داخلی: تنفسپذیر و ضدتعریق
- فناوری ضدآب: Waterproof (مقاوم در برابر نفوذ آب و رطوبت)
- زیره بیرونی: Vibram با چسبندگی بالا و آجهای عمیق ضدلغزش
- فوم میانی: دارای بالشتک نرم و جذبکنندهی ضربه برای مسیرهای طولانی
- طراحی ارگونومیک: راحتی بالا در ناحیه مچ و پنجه
- مناسب برای چهار فصل
- رنگهای موجود: مشکی–قرمز - لژ خاکستری -زیره قهوه ای
- وزن تقریبی: حدود ۴۵۰ گرم برای هر پا (سایز ۴۲)
- کوهپیمایی و مسیرهای سنگی
- پیادهروی شهری و سفر
- روزهای بارانی و برفی
- ویژگیهای ظاهری: طراحی مدرن با دوخت تقویتی، بندهای مقاوم، یقه نرم دور مچ
- راهنمای سایز: نیم تا یک سایز بزرگتر از سایز شهری انتخاب کنید.
کوله پشتی 36 لیتری اسنوهاوک مدل SIRVAN
- ظرفیت 36+5 لیتر به صورت اضافه سرکوله
- پارچه ضدآب
- پشتی مش تنفسی
- اسکلت و پدینگ معتدل برای حمل بار تا 15 کیلوگرم
- دارای بند سینه و سوت اضطراری
- سه جیب زیپ دار، دو جیب رو و پشت درب و یک جیب روی بدنه
- دو جیب زیپ دار روی بندهای کمربند
- بندهای فشرده سازی در در طرف کوله برای فشرده کردن ظرفیت خالی کوله پشتی یا حمل زیرانداز، چوب اسکی و...
- دو جیب جانبی برای حمل باتوم و بطری ...
- زیپ و دسترسی جداگانه کیسه خواب
- محفظه و قابلیت انطباق با کمل بک
- امکان نصب دو عدد تبر یخنوردی
- 4 تسمه بند برای اتصال کرامپون روی کوله
- کاور باران و زیپ مخصوص کاورباران در زیر کوله
- وزن: 1240 گرم
- ابعاد: 48 در 28 سانتیمتر
- سال تولید 2022
- تولید چین تایید شده توسط ALIBABA
گتر سنگین مُتال ARAL طرح جدید
- گتر کوهنوردی بلند برای جلوگیری از ورود برف، رطوبت، شن ... به درون کفش
- پارچه ضدخش در قسمت پایین گتر
- پارچه تنفسی و ضدآب در قسمت بالای گتر
- زیر گتر به صورت تسمه در پایین کفش فیکس می شود.
- در سه سایز M و L و XL
- دارای نقاب چسبدار جهت پوشش زیپ
- فیکس بالای تر به صورت ترکیب کش و تسمه
- دارای زیپ و چسب
- تولید ایران - شرکت مُتال
- وزن: 300 گرم
- دارای کیف حمل
جدیدترین مقالات
مقالات پیشین
کفش اسیکس ژل کایانو ASICS Gel Kayano 30
- پشتیبانی از بیشپرونیشن: طراحی مخصوص برای افراد دارای بیشپرونیشن و ایجاد ثبات در گامبرداری.
- ژل محافظتی در قسمت پاشنه: استفاده از فناوری ژل برای جذب ضربات در هنگام دویدن و کاهش فشار وارده به پا.
- میانهکف فوم FF BLAST™ PLUS ECO: بالشتک سبک و واکنشپذیر برای افزایش راحتی و برگشت انرژی.
- فناوری 4D GUIDANCE SYSTEM™: پشتیبانی چند بعدی برای بهبود حرکت طبیعی پا.
- پاشنه 10 میلیمتری: افزایش راحتی و کاهش فشار روی مچ پا.
- انعطاف پذیری بالا: بهبود حرکت طبیعی پا در حین دویدن.
- پارچه مشبک در قسمت بالایی: تهویه مناسب و حفظ خنکی پا در شرایط گرم.
- پشتیبانی از قوس پا: افزایش پایداری و جلوگیری از چرخش اضافی پا.
- طراحی ارگونومیک: بهبود همترازی پا و کاهش احتمال آسیبدیدگی.
- تولید ویتنام با ضمانت کیفیت
- سایز 42 طول 26.5 سانتیمتر
- سایز 43.5 طول 27.5 سانتیمتر
- سایز 44 طول 28 سانتیمتر
- سایز 45 طول 28.5 سانتیمتر
اسکارف سر و گردن طرح ایرانی بتهجقه
- نام محصول: اسکارف سر و گردن طرح ایرانی بتهجقه
- ابعاد: ۵۰ × ۲۵ سانتیمتر
- جنس: الیاف تنفسی با قابلیت خشکشوندگی سریع
- تنفسپذیر برای جلوگیری از تعریق
- خشکشوندگی سریع
- کشسانی بالا برای فیکس شدن راحت
- پوشش سر، گردن، صورت و مچ دست
- مناسب برای کوهنوردی، دویدن، دوچرخهسواری، طبیعتگردی و استفاده روزمره
- طراحی: الهام گرفته از طرح سنتی بتهجقه، نمادی از فرهنگ و هنر ایرانی
کاپشن تک پوش داخل پلار نورث فیس کد NF70
کرامپون 14 شاخه BRS مدل S1B
- قابلیت استفاده با انواع کفش کوهنوردی
- مکانیسم سریع تنظیم و بستن
- آنتی اسنو تی پی یو، ضد چسبیدن برف
- صفحه تنظیم فولادی ضدزنگ
- ارتفاع دندانه : 25mm مدل S1B
- وزن به همراه بسته بندی 1280 گرم
- فری سایز
- 14 شاخه
- محصول اصل
- وزن خالص: 940 گرم مدل S1B
- Ice Gripper از فولاد منگنز با چگالی بالا
- مناسب سایز 36 تا 46
- سوراخ دوبل تنظیم
- قابلیت استفاده در کوهنوردی پیمایشی و صعودهای نیمه فنی زمستانی
کفش آدیداس آدیاستار Adistar 3 – همراهِ مطمئنِ تمرینهای روزانه و طولانی
- کاربری: جاده، تمرین روزانه و لانگران (daily trainer)
- دستهبندی: نیوترال با بالشتکگذاری متعادل (balanced cushioning)
- میانیکفی: فوم REPETITOR نرمتر و سبکتر نسبت به نسل قبل
- سواری: گذار پاشنهبهپنجه روان با حس تماس مناسب با زمین
- انعطافپذیری: متوسط؛ راحت در ریتمهای steady و easy
- رویه: مش مهندسیشده بسیار تنفسی و زودخشک
- فیت: پاشنه و میانه نرمال، پنجه متوسط؛ عمدتاً True to Size
- یقه و پاشنه: پدینگ سخاوتمندانه برای قفل پاشنه مطمئن
- زبان: ضخیم و راحت (غیرگاستد) با لوپ میانی برای ثابتماندن
- ایمنی: نوارهای بازتابنده سهخط برای دید در نور کم
- زیره بیرونی: Adiwear با چسبندگی شهری خوب و دوام نُرمال
- کفی داخلی: حدوداً ضخیم و قابلتعویض (سازگار با ارتوتیک)
- وزن تقریبی: حدود ۲۷۰ گرم برای یک لنگه مردانه
- بهترین کاربرد: ریکاوری، easy run و لانگرانهای یکنواخت؛ کمتر مناسب تمرینهای خیلی سریع
- مناسب برای: دوندگان با حجم دویدن بالا که یک کفش «همهفنحریف و راحت» میخواهند
- تولید ویتنام بسیار راحت
چراغ چادر و کمپ شارژی LV10 توان 400 لومن
- روشنایی ۴۰۰ لومن یکنواخت برای چادر و کمپ
- باتری لیتیومی داخلی ۵۲۰۰mAh با کارکرد تا ۲۴ ساعت
- قابلیت پاوربانک؛ خروجی USB برای شارژ موبایل و هدلامپ
- ورودی شارژ Type-C؛ سازگار با پاوربانک و شارژرهای جدید
- ضدآب IPX5؛ مقاوم در باران و پاشش آب
- ۳۰ LED SMD پنجرنگ + ۱ LED XPE برای چراغقوه
- برد چراغقوه تا ۲۰۰ متر برای مسیرهای شبانه
- ۲۲ حالت نور (کم/متوسط/زیاد، رنگی، چشمکزن و …)
- مگنت قوی کف دستگاه برای نصب روی سطوح فلزی
- قلاب تاشو و دسته حمل برای آویز کردن و جابهجایی آسان
- بدنه ABS فشرده؛ مقاوم در برابر ضربه و سایش
- ابعاد جمعوجور 6.5 × 8 سانتیمتر؛ مناسب هر کولهای
- دکمههای + / پاور / – برای تنظیم سریع شدت و حالت نور
- مناسب کمپینگ، سفر خودرویی، خانهباغ و مواقع اضطراری

