
روایت صعود مسیر «رازها، چوپانان، سکس و سرندیپیتی» بر آیکاچه چوک
صعودی که قرار نبود اینقدر بزرگ شود
پاییز ۲۰۲۵، در یکی از دورافتادهترین درههای کوههای قراقروم پاکستان، دو کوهنورد جوان اروپایی کاری انجام دادند که معمولاً از تیمهای بزرگ، برنامهریزیهای سنگین و حمایتهای گسترده انتظار میرود. اما اینبار داستان متفاوت بود؛ داستان صعودی که با «اهداف modest» شروع شد و به یکی از ۱۰ اکسپدیشن برتر سال ۲۰۲۵ راه یافت.
جیمز پرایس از انگلستان و جورج پانسونبی از ایرلند، موفق شدند یک مسیر کاملاً جدید به طول حدود ۳۰۰۰ متر را روی رخ شمالغربی کوه آیکاچه چوک باز کنند؛ قلهای ششهزارمتری که بهندرت صعود میشود و چهرهای خشن، سرد و بیرحم دارد.
فهرست مطالب
Toggleپیوندی که در اسکاتلند شکل گرفت
این دو کوهنورد از طریق برنامه آموزشی و حمایتی Young Alpinists Group با هم آشنا شدند؛ برنامهای که برای پرورش نسل جدید آلپینیستها طراحی شده است. در یکی از سفرهای گروهی به اسکاتلند، اعضا ایدههای اکسپدیشن خود را مطرح کردند و در نهایت، پیشنهاد پرایس برای صعودی در پاکستان انتخاب شد.
اما هیچچیز ایدهآل نبود.
پرایس با درد شدید تاندون مچ پا دستوپنجه نرم میکرد؛ آنقدر جدی که حتی قصد داشت با بوت اسکی صعود کند. پانسونبی هم تابستان را نه روی دیواره، بلکه روی قایقهای ماهیگیری سالمون در آلاسکا گذرانده بود؛ کاری طاقتفرسا که قدرت بدنی میساخت، اما فرصتی برای تمرین فنی باقی نمیگذاشت.
دستهبندیهای محبوب موجکوه
آنها بدون عکسهای دقیق مسیر، بدون هدف قطعی، با غذای پنج روزه و سوخت هفت روزه راهی منطقه شدند. شاید همین سادگی و بیادعایی، بذر یکی از جسورانهترین صعودهای سال را کاشت.

انتخاب خط: یک ریج وسوسهبرانگیز
پس از بررسی درههای اطراف دیواره عظیم Batura Wall، نگاهشان به یک ریج مشخص و تیز روی رخ شمالغربی آیکاچه چوک گره خورد؛ خطی مستقیم، طولانی و تهدیدکننده. قله پیشتر تنها یکبار، در سال ۱۹۸۳، توسط تیمی ایتالیایی از مسیر جنوبشرقی صعود شده بود. رخ شمالی همچنان دستنخورده باقی مانده بود.
هدف آنها:
یک مسیر جدید ۳۰۰۰ متری از سمت شمال؛ ترکیبی از برف، یخ سخت، سنگهای سست و بخشهای میکس که در ارتفاع بالای ۶۰۰۰ متر نفس را میبُرد.
در ۱۳ اکتبر صعود آغاز شد.
روز اول امیدوارکننده بود:
– صعود از یک شیار اصلی
– ورود به شیار فرعی
– طولهای میکس تا درجه M5/M6
– اتصال برفچالها تا نزدیکی یال
آنها شب را تنها سه طول طناب پایینتر از نقطهای که برای پایان روز در نظر داشتند، شبمانی کردند. برنامه پنجروزه هنوز دستیافتنی به نظر میرسید.
انتخاب از میان چادرهای سبک، مقاوم و مناسب برای هر فصل ⛺🌄
روز دوم؛ جایی که کوه چهره واقعیاش را نشان داد
روز دوم همهچیز تغییر کرد.
تنها سه طول پیشروی، آن هم با ایده سنگنوردی روی سنگهای لق و اوورهَنگ تا درجه M7 / A2+. رخ شمالی سرد، سایهگیر و بیرحم بود؛ فضایی که پرایس آن را به دیوارههای کلاسیک اروپا تشبیه میکرد، اما در ارتفاعی بسیار بالاتر و با امکان عقبنشینی بسیار محدودتر.
آنها مسیرشان را کنار یال تیغه ای ادامه دادند و عمداً از بخشهایی که برای بوت کوهنوردی بیش از حد فنی بود، اجتناب کردند. شب را زیر یک پله سنگی شبنمانی زدند؛ خسته، اما هنوز امیدوار.

بنبست، ناامیدی و یک دسرِ فاجعهبار
تلاش برای تراورس روی رمپهای یخی بهمنظور دور زدن یک نوار سنگی دیگر، به بنبست کامل رسید. نتیجه؟
یک بیواک در پایینترین نقطه روحی برنامه.
در کمپ، سعی کردند با درست کردن کاسترد، کمی روحیه بگیرند؛ اما نتیجه چیزی شد غیرقابل خوردن. خستگی، سرما، گرسنگی و فشار روانی به اوج رسید. این لحظه، نزدیکترین نقطهای بود که آنها به تصمیم برای بازگشت رسیدند.
اما کوه همیشه به کسانی که «یک تلاش دیگر» میکنند، چهره تازهای نشان میدهد.
یخ سیاه، فرسودگی مطلق و تولد «Karakoram Flop»
صبح روز بعد، تصمیم گرفتند آخرین شانس خود را امتحان کنند. آنچه در انتظارشان بود، شاید سختترین بخش صعود:
هشت طول طناب کامل یخنوردی مداوم روی یخهای یخچالیِ فوقالعاده سخت، تا درجه AI5. یخی سیاه، متراکم و بیرحم که نه پیچها را بهراحتی میپذیرفت و نه تبرها را.
پیچها میشکستند، نوک تبرها لبپر میشد و هر متر پیشروی بهایی داشت. شب، آنها را روی ریج غافلگیر کرد؛ جایی که دیگر نه انرژی بود و نه حاشیه امن.
روزهای بعد، خستگی به مرحلهای رسید که بدن دیگر پاسخ نمیداد. حدود ۱۰۰۰ متر یخ سیاه تخت، با سنگهای بیکیفیت و فاصلههای طولانی بین حمایتها، آنها را وادار کرد روشی بداهه ابداع کنند؛ روشی که بعدها اسمش را گذاشتند:
«Karakoram Flop»
ایده ساده اما حیاتی بود:
صعود همزمان تا جایی که سوزش ساق و پنجه غیرقابل تحمل شود، سپس اتصال مستقیم به تبر، رها کردن کامل بدن، حتی اجازه دادن به اینکه کوله پشتی بدن را به عقب بکشد؛ چند ثانیه استراحت مطلق، و بعد، حرکت به سمت پیچ بعدی.
در ارتفاع بالا، چنین مکثهایی میتواند تفاوت بین ادامه دادن و فروپاشی کامل باشد.
شبها در شکافهای یخی یا زیر اوورهَنگها چادر میزدند. غذا رو به پایان بود، پاها کوفته و پوستکنده، و ذهن در مرز فرسودگی. با این حال، هنوز یک هدف باقی مانده بود: یال نهایی قله.
روز هفتم؛ یال قله، مه و تردید
روز هفتم با صعود همزمان روی برف شروع شد؛ سپس یک پله یخی اوورهَنگ و دوباره یخ سیاه و شیبدار. آنها به یالی بین یک قله فرعی و قله اصلی رسیدند. برای لحظاتی آفتاب تابید، اما خیلی زود مه غلیظی همهچیز را بلعید.
برف عمیق و دید محدود، تراورس یال قله را به کابوسی کشدار تبدیل کرد. وقتی مه برای ثانیههایی کنار رفت، نقاب قله تنها دو طول طناب جلوتر دیده میشد. اما انرژی تمام شده بود. تصمیم عاقلانه این بود که ادامه ندهند.
چادر کوچکشان را برپا کردند و شبی لرزان را در تمرکز کامل روی گرم نگه داشتن انگشتان و پاها گذراندند.

روز هشتم؛ قلهای که آسان به دست نیامد
صبح روز هشتم، آخرین ژل انرژیشان را تقسیم کردند. هوا صاف شد. با عبور از نقاب برفی، بالاخره روی بام آیکاچه چوک ایستادند.
ارتفاع دقیق مشخص نشد؛ یک قرائت گارمین عدد ۶۶۶۳ متر را یک طول پایینتر نشان میداد، در حالی که برخی منابع ارتفاع قله را ۶۵۹۵ متر میدانند. اما در آن لحظه، عددها اهمیتی نداشتند. آنها مسیر خودشان را ساخته بودند.
فرود؛ جایی که بسیاری از صعودها شکست میخورند
ابرها اجازه نداده بودند از بیسکمپ مسیر فرود را بهخوبی ببینند. نتیجه؟
فرودی روی زمین ناشناخته، با راپل از V-threadها، عبورهای پیچیده از یخچال، گذر از زیر سراکها و حرکتهای سریع زیر تهدید دائمی.
یک بیواک دیگر حوالی ۵۰۰۰ متر، و نشانهای دلگرمکننده: نور پیشانی همتیمیها از پایین. سرانجام در ۲۱ اکتبر به بیسکمپ رسیدند؛ پس از ۹ روز روی دیواره. لاغرتر، خستهتر، اما بدون سرمازدگی.
بهترین چراغهای کمپینگ برای شبنشینیهای بینقص ⛺✨
انسانها در دل کوه
یکی از زیباترین بخشهای این داستان، حمایت غیرمنتظره مردم محلی بود.
چوپانان و شکارچیان منطقه، کلبههایشان را در اختیار تیم گذاشتند، با آنها چای، شیر، کره و غذا تقسیم کردند و شبها با دوربین و نور، پیشرفت صعود را دنبال میکردند.
همین حضور انسانی، این رخ عظیم و سرد را کمتر تنها میکرد.
نامی که میماند، مسیری که میماند
آنها مسیر جدید را نامگذاری کردند:
«Secrets, Shepherds, Sex and Serendipity»
نامی برگرفته از فیلمنامهای شوخطبعانه که در روزهای انتظار بدی هوا در بیسکمپ نوشته بودند.
درجه مسیر: M7 / AI5 / A2+
طول: حدود ۳۰۰۰ متر
و این صعود، دومین صعود کلی قله محسوب میشود (پس از صعود ایتالیاییها در ۱۹۸۳ از رخ جنوب).

چرا این صعود مهم است؟
این برنامه، نه با لجستیک سنگین، نه با تیم بزرگ، و نه با شهرت جهانی انجام شد. بلکه با سازگاری، بداههپردازی، تصمیمهای هوشمندانه و حفظ روحیه در شرایطی که بسیاری عقبنشینی میکنند.
این همان آلپینیسمی است که هنوز زنده است؛
آلپینیسمی که بهجای فتح سریع، گفتوگو با کوه را انتخاب میکند.
در دورانی که بیشتر قلههای بزرگ هزار بار صعود شدهاند، چنین مسیرهایی یادآوری میکنند که ماجراجویی واقعی هنوز وجود دارد — فقط کافی است جرأت کنی خطی را انتخاب کنی که هیچکس قبلاً نرفته است.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 4.3 / 5. تعداد آرا: 24058
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

گروه موج کوه
کفش آدیداس آدیاستار Adistar 3 – همراهِ مطمئنِ تمرینهای روزانه و طولانی
- کاربری: جاده، تمرین روزانه و لانگران (daily trainer)
- دستهبندی: نیوترال با بالشتکگذاری متعادل (balanced cushioning)
- میانیکفی: فوم REPETITOR نرمتر و سبکتر نسبت به نسل قبل
- سواری: گذار پاشنهبهپنجه روان با حس تماس مناسب با زمین
- انعطافپذیری: متوسط؛ راحت در ریتمهای steady و easy
- رویه: مش مهندسیشده بسیار تنفسی و زودخشک
- فیت: پاشنه و میانه نرمال، پنجه متوسط؛ عمدتاً True to Size
- یقه و پاشنه: پدینگ سخاوتمندانه برای قفل پاشنه مطمئن
- زبان: ضخیم و راحت (غیرگاستد) با لوپ میانی برای ثابتماندن
- ایمنی: نوارهای بازتابنده سهخط برای دید در نور کم
- زیره بیرونی: Adiwear با چسبندگی شهری خوب و دوام نُرمال
- کفی داخلی: حدوداً ضخیم و قابلتعویض (سازگار با ارتوتیک)
- وزن تقریبی: حدود ۲۷۰ گرم برای یک لنگه مردانه
- بهترین کاربرد: ریکاوری، easy run و لانگرانهای یکنواخت؛ کمتر مناسب تمرینهای خیلی سریع
- مناسب برای: دوندگان با حجم دویدن بالا که یک کفش «همهفنحریف و راحت» میخواهند
- تولید ویتنام بسیار راحت
کمربند ورزشی تاکتیکال
کفش سنگنوردی کودکان (بچگانه) سیموند
- کفش چرمی و پاشنه الاستیک برای تناسب نزدیک و راحت روی پا
- دهانه ی آن باز است تا راحت تر پوشیده شود.
- لاستیک با روکش رزین برای چسبندگی محکم بر روی انواع گیره ها
- پاشنه الاستیک به کودک این امکان را می دهد که کفش سنگنوردی را برای مدت طولانی تری بدون اذیت شدن بپوشد.
- تولید شرکت SIMOND
راهنمای سایز کفش سنگنوردی کودکان SIMOND
قالب این کفش ها کوچک است پس می توانید برای کودک خود در صورت تازه کار بودن یک سایز گشادتر در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که کفش باید در پای کودک سفت باشد اما نباید دردناک شود.زیره بیرونی 100% لاستیک - رویه مصنوعی 70%، 20% پلی اورتان، 10% آستر الاستین و جوراب از 90% چرم - گاوی - اسپلیت، 10% الاستینجوراب Golovejoy مدل DWZ04
- ساق بلند
- رنگ: ترکیب خاکستری و سفید
- جنس مواد:
- نایلون
- اسپاندکس
- پنبه اکریلیک، پشم
- ویژگیهای اصلی:
- تنفسپذیری و جذب رطوبت
- فشار تدریجی برای بهبود جریان خون
- پشتیبانی از قوس پا و مچ پا
- پد تقویتی در ناحیه پاشنه برای راحتی بیشتر
- فناوری ضدلغزش و کاهش ضربه
- طراحی بدون درز در ناحیه انگشتان
- مناسب برای استفاده روزمره و ورزش
- اندازه: مناسب برای سایزهای 40 تا 45
- کاربرد:
- ورزشهای زمستانی (اسکی، اسنوبورد)
- دویدن، پیادهروی و کوهنوردی
- استفاده روزمره در هوای سرد
- بستهبندی: ساده و کمحجم
- وزن خالص: 0.09 کیلوگرم
- ساق 27 سانتیمتر
جوراب پشمی زمستانی مرینو مدل RB3358B
- تمام موارد زمینه خاکستری-مشکی دارند و تفاوت رنگ جزیی می باشد.
- بافت ضخیم و ضدضربه در پنجه و پاشنه
- 29.1٪ پشم مرینوس طبیعی برای گرما و تهویه بالا
- مچیهای الاستیک برای فیت دقیق و بدون لغزش
- تهویه بالا برای جلوگیری از تعریق و بوی پا
- جذب سریع رطوبت و خشکشدن سریع
- ساختار ضدسایش با دوام بالا
- طراحی ارگونومیک با پشتیبانی از قوس کف پا
- ضدالکتریسیته ساکن و نرم روی پوست
- مناسب برای زمستان و مناطق سرد
- قابلیت ارتجاع بالا و حفظ فرم پس از شستشو
- مناسب برای مردان و زنان
- مقاوم در برابر تغییر شکل پس از استفاده طولانی
- سبک ولی گرم و راحت برای مسیرهای طولانی
- ساختار چندبافتی برای جذب شوک و پشتیبانی از عضلات پا
قمقمه سیلیکونی 750 میلی لیتری تاشو
- ظرفیت 750 میلی لیتر
- استفاده برای کوهنوردی، دویدن، باشگاه، محل کار و غیره
- استفاده از مواد سیلیکونی درجه یک
- فاقد ماده سمی BPA
- قابلیت جمع شدن آسان
- مجهز به کاور درب قفل شونده
- باز شدن درب توسط دکمه فشاری
- درزهای کاملا عایق
- دستگیره جهت آویزان کردن و حمل
- بند سیلیکونی برای جمع کردن قمقمه
- 25×7.5 سانتیمتر
- وزن 165 گرم
- تولید چین
جدیدترین مقالات
مقالات پیشین
کیسه خواب کله گاوی مدل 700N پکینیو
چراغ پیشانی شارژی new era
کاپشن پر نیمه سنگین موتال مدل guney
- پر شده با پر اردک
- نسبت پر به ساقه 90 به 10
- تراکم پر (پف شوندگی) 800
- وزن پر: 650 گرم
- مناسب تا دمای منفی 20 درجه سانتیگراد
- وزن 1320 گرم
- دو جیب زیپ دار داخلی
- دارای کیف حمل و فشرده سازی
- زیپ YKK
- زیپ دوبل جلو
- چسب ضد طوفان روی زیپ جلوی کاپشن برای عایق حرارتی بهتر
- سه جیب زیپ دار خارجی
- کلاه ضد طوفان با لبه ایستا
- دارای کش و استاپر در پایین کاپشن
- کش مچ دست برای عایق حرارتی بهتر
- محصول شرکت موتال ایران
کلاه لبه دار اسپرت پولو POLO
اسکارف سر و گردن هدگیر مدل آیروفلکس
- جنس پارچه: فوقالعاده تنفسی با قابلیت جریان هوای بالا
- کشسانی: ۴ جهته، سازگار با فرم سر و گردن
- ابعاد: ۴۰ × ۲۱ سانتیمتر در حالت بدون کشسانی
- فریسایز: مناسب برای تمامی افراد (زنانه و مردانه)
- طراحی: الگوهای هندسی مدرن و جذاب
- ویژگی آنتیباکتریال: جلوگیری از رشد باکتریها و کاهش بوی نامطبوع
- چندمنظوره: قابل استفاده به عنوان هدبند، ماسک، دستمال گردن، مچبند و کلاه
- مناسب برای: کوهنوردی، دویدن، دوچرخهسواری، طبیعتگردی، ورزش و فعالیتهای فضای باز
- قابلیت استفاده در تمام فصول: محافظت در برابر سرما در زمستان و اشعه UV در تابستان
- وزن سبک و راحتی بالا: بدون ایجاد احساس فشار یا ناراحتی روی پوست
- قابلیت شستشو: بادوام و بدون تغییر شکل پس از شستشو
کفش اسکیچرز پروپالژن اسلیپ-این مشکی | راحتی واقعی برای استفاده روزمره
- طراحی Slip-Ins (Hands Free) بدون بند، پوشیدن سریع و آسان
- پاشنه هوشمند با برگشتپذیری بالا بدون خوابیدن پشت کفش
- کفی Medicated Memory Foam با قالبگیری متناسب با فرم پا
- کاهش فشار روی پاشنه، پنجه و قوس کف پا
- مناسب استفاده طولانیمدت و ایستادن چندساعته
- زیره Propulsion + Max Cushion با تعادل عالی بین نرمی و پایداری
- جذب ضربه مناسب برای پیادهروی و استفاده روزمره
- رویه مش تنفسی، سبک و ضد تعریق
- وزن سبک و عدم ایجاد خستگی در پا
- قالب نرمال مناسب پای استاندارد
- سایز 44 مناسب طول پای 28 سانتیمتر
- مناسب محل کار، پیادهروی شهری و استفاده روزانه
- طراحی ساده و شیک، قابل ست با استایل روزمره
- کشور تولیدکننده: ویتنام
- بدون نیاز به جا باز کردن، راحت از اولین استفاده







5 نظر در “روایت صعود مسیر «رازها، چوپانان، سکس و سرندیپیتی» بر آیکاچه چوک”
سلام و خسته نباشید
من بخش سکس و سرنتیپیتی رو نفهمیدم….
فقط فکر نکنید که در فکر منحرف بوده ام.
درود.
بینظیر و فوق العاده.
دست مریزاد
تیتر… سکس…. کجای مطلبتون بود؟
ماجرای جالبی بود کاملا میشه یک سناریوی آموزشی ، انگیزشی براش نوشت و فیلم ساخت با ۵ روز غذا و ۷ روز سوخت ۹روزه بدون سرمازدگی با فتح برگشتن قطعا نکات زیادی برای آموزش داره و همچنین علاقه مندان زیادی برای یادگیری من که از همین چکیده ی کوتاه به وجد اومدم و هیجان داشتم
دمشون گرم
دست نویسنده هم درد نکنه