
اوگر ، دو پای شکسته – قسمت اول
گزارش اولین صعود به اوگر به قلم کریس بانینگتون در سال 1977 و یکی از جالبترین داستان های بقا در کوههای بلند – منبع : امریکن آلپاین جورنال ، بازگردان به فارسی موج کوه
یک کوهنورد هر چقدر هم آماده باشد ، ممکن است با شرایط مواجه شود که پیش بینی آنرا نمی کرده است. بر اساس تجربه من در رخ جنوبی آناپورنا و دو تلاش در اورست ، کوهنوردان اکثرا در اواخر برنامه جانشان را از دست می دهند. ما نزدیک بود چنین الگویی را در اوگر تجربه کنیم. با قدرت قله را صعود کردیم. سپس در بازگشت داگ اسکات سرخورد و ناگهان یک صعود موفق تبدیل به مبارزه ای برای بقا گردید

فهرست مطالب
Toggleبرنامه ریزی برای اوگر
برنامه ما شبیه به یک اکسپدیشن از نوع معمول نبود. این بیشتر یک سفر آلپی بود که با جمعی از دوستان دور هم جمع شده باشیم و به کوه برویم. داگ اسکات این برنامه را شروع کرده بود و از ما شش نفر دعوت کرد که به وی بپیوندیم اما بعدا مشخص شد که 7 نفر تعداد زیادی برای این کار است. یک راه آشکار در اینجا تقسیم نفرات به دو تیم در دو مسیر روی کوه بود.
این راه به نظر خوب بود چرا که داگ اسکات و توت بریتویت یک مسیر در قسمت مرکزی که مستقیم به قله می رسید را در نظر گرفته بودند و در حالی که ما پنج نفر مسیر سمت چپ که قدری آسانتر بود را انتخاب کرده بودیم. چارلی که پزشک تیم ما بود به دلایل شخصی نتوانست همراهمان باشد و دوگال هوستون هم در یک حادثه اسکی متاسفانه جان باخت. نیک استکورت جای او را گرفت.
دستهبندیهای محبوب موجکوه
اوگر یا رسما باینتها براک تا این زمان سه تلاش به خود دیده است. دان موریسون دو تلاش در 1971 و 1975 روی کوه انجام داد که در پیدا کردن یک مسیر شدنی در قسمتهای کم شیبتر کوه شکست خورد. سپس در سال 1975 یک تیم شش نفره ژاپنی هم تلاش دیگری در دو سمت کوه انجام دادن که نتیجه بخش نبود.
بیس کمپ
ما در 10 ژوئن به بیس کمپ رسیدیم. این یک زمین مثلثی بین مورن های یخچالی و شیبهای سنگی یک کوه بدون نام بود. کمپ دان موریسون برای تلاش روی لاتوک دو هم در نزدیکی اینجا بود. جو بیس کمپ بسیار خوب بود. مانند کمپ در شامونی با این تفاوت که اینجا پر از کوهها و صخره های صعود نشده بود. سه روز طول کشید تا یک بیس کمپ پیشرفته در پای رخ جنوبی اوگر برپا کنیم. اینجا نزدیک به هر دو مسیر بود. داگ و توت قصد داشتند ابزار و تجهیزاتشان را به پای دماغه سنگی روی گردنه برسانند تا پس از آن یک تلاش آلپی داشته باشند. بقیه ما هم که به شوخی تیم B نام داشتیم ، تصمیم داشتیم یک خط از طناب ثابت به سمت گردنه دیگر در مسیر مدنظرمان ایجاد کنیم تا از آنجا یک تلاش یک تکه به قله داشته باشیم.
مرتبط : کریس بانینگتون ، داگ اسکات
شروع صعود – دست کم گرفتن
در روزهای اول نیک ، مو ، کلایو و من شروع به کار بدون تقسیم بندی مناسب کردیم تا مسیر را به سمت گردنه بازکنیم. همه ما ابعاد آنرا دست کم گرفته بودیم. من به یاد دارم که در انگلیس دو روز برای صعود این قسمت و گشایش آن وقت در نظر گرفته بودیم. در عمل این قسمت از ما نه روز زمان گرفت تا خودمان را به بالای خط الراس برسانیم. در میان مسیر مجبور شدیم یک کمپ برقرار کنیم.
در این زمان بود که ما اولین بدشانسیمان را داشتیم. سنگی که در مسیر داگ و توت قرار داشت از جنس سست بود. در 18 ژوئن ، زمانی که داگ و توت بارها را به سمت گردنه حمل می کردند، یک سنگ بزرگ جدا شده و به ران توت برخورد کرد. او خوش شانس بود که رانش نشکست اما به شدت کوفته شده بود که تنها توانست لنگ لنگان به بیس کمپ پیشرفته بازگردد. مشخص نبود که چقدر زمان میبرد تا وی حالش خوب شود اما داگ شروع به حمل بارها به پای مسیر مورد نظرش کرد.
در همین زمان کار ما هم خوب پیش میرفت و هر روز تقریبا چند طول ثابت کشی در طول مسیر و روی سنگها یا قسمتهای برفی می کشیدیم که البته بعدا یخ زدند.
نیک و من در 20 ژوئن به کمپمان در مسیر رفتیم. روز قبل از آن ما مجبور بودین 25 کیلو بار را به کمپ حمل کنیم که مواد غذایی ما چهار نفر برای ده روز بود. به نظر برای یک تلاش آلپی از این قسمت مسیر کافی بود. ما دو روز آینده را به بازکردن مسیر از روی یک تیغه چاقویی در برف نسبتا نرم گذراندیم. کلایو و مو بدون شک درک متفاوتی نسبت به من و نیک داشتند و ترجیح می دادند که توان خود را با روزهای استراحت بیشتری جمع کنند.
کمپ 2
آنها در کمپ دو در 21 ژوئن به ما پیوستند. این خوب بود که آنها هم به ما پیوسته بودند حتی با اینکه ایده متفاوتی نسبت به صعود داشتند. ما متوجه شدیم که داگ در حال صعود با همسر مو ، جکی می باشد ، که با استیف ، همسر کلایو چند روز قبل به بیس کمپ رسیده بودند. روز پس از آن نیک و من استراحت کردیم در حالی که مو و کلایو به انتهای ثابت ها رفتند و سپس قسمت نهایی پیشانی را صعود نمودند.
ما حالا آماده رفتن به گردنه بودیم. این ضروری بود که هر چه سریعتر حرکت کنیم چرا که فقط برای هشت روز مواد غذایی داشتیم وگرنه باید به بیس کمپ باز می گشتیم. من و نیک بیشتر سهم خودمان را آورده بودیم و بنابراین میتوانستیم به کمپ بعدی برویم. در سوی دیگر ، مو و کلایو ، قصد داشتند به کمپ پیشرفته بازگردند تا استراحت کنند. بنابراین ما در روز بعد به دو تیم تقسیم شدیم ، با این عقیده که می توانیم قسمت باقیمانده مسیر را بدون طناب ثابت بیشتر به پایان برسانیم.
این یک حس عالی بود که با غلبه بر دیواره نهایی رخ جنوبی در روی شانه گسترده یخچالی کوه می توانستیم به قله اوگر دست یابیم. ما الان در 6300 متری بودیم. درست در زیر تاج قله جنگلی از قله های برفی بود که بسیاری حتی نام هم نداشتند و البته صعود نشده بودند. و در دوردست ، نانگاپاربات قابل تشخیص بود. ما احساس رهایی از فشارهای بیرونی داشتیم ، وابسته تنها به یکدیگر و متعهد برای صعود اوگر.
روز پس از آن در طلوع صبح از یک فلات برفی به منظور رسیدن به پای قسمت نهایی گذشتیم. این قسمت شبیه به سرزمینهای قطبی بود ، برف و سنگ بدون هیچ شکلی از پوشش گیاهی. در دوردست خونیانگ چیش و کانجوت سار ، هرم های برفی که با سنگ دربرگرفته شده بودند به چشم می آمدند. در اینجا به نظر دنیای کوهستان بی نهایت بود.
دوباره ما کوه را دست کم گرفته بودیم. ما فکر می کردیم مسیر کوه به سمت آسان شدن برود اما آن خیلی پر شیب تر از چیزی بود که پیش بینی کرده بودیم. با برف شل که روی یخ خوابیده بود و سپس نیک یک تکه طناب دید که روی سنگ خوابیده بود. آشکارا قسمتی از طناب ثابت ژاپنی ها. قسمت پایینی آن به یک بولت وصل شده بود. (کفری! که بعدا حتی توت و داگ اسکات هم از استفاده آن چشم پوشی کردند.) ما بقیه روز را به حمل بار به یک سکو در گوشه جنوب غربی مشغول بودیم ، جایی که از آنجا می خواستیم تلاش نهایی را در جبهه جنوبی اوگر داشته باشیم. زاویه سکه زیاد بود و هوا یاری مرتب کردن آنرا آنطور که باید به ما نداد.
در روز 27 ژوئن شروع به حرکت به سمت شانه کوه کردیم و داگ هم در یک غار برفی در 6500 متری بود. ما تصمیم گرفتیم دو طنابی که داشتیم را صعود کنیم تا روز بعدی زمان بیشتری داشته باشیم. طول اول را از بین سنگهای پوشیده از یخ نیک صعود کرد. و پس از آن نوبت من شد. برای رسیدن به قسمت برفی ما باید حدود 25 متر بدون گیره را در میان برف صعود می کردیم. مجبور شدن از چند قسمت دشوار رد شوم و همینطور با خودم هم غر میزدم.
قصد داشتیم روز بعد شروع به حرکت کنیم، اما نیک خسته بود و ما تا اینجا 4 روز را بدون استراحت تلاش کرده بودیم. بنابراین تصمیم گرفتیم که آن روز را استراحت کرده و 29 ام ادامه بدهیم. هوا خوب بود ، اما آنروز صبح در غرب ابرها پدیدار شدند. ما نمی توانستیم تاخیر کنیم ، مواد غذایی ما هم برای 4 روز بود.
ساعت 5 صبح شروع به حرکت کردیم ، به طی طنابی که روز قبل گذاشته بودیم به یک شیب برفی دیگر رسیدیم. هیچ چیز به نظر ایمن نبود. این برف روی یخ سفت بود. برای ذخیره زمان از حمایت کلنگ استفاده می کردیم ، اما به نظر نمیرسید که بتواند وزن یک سقوط را تحمل کند. تقریبا سه چهارم مسیر پیشروی ما به شکل پله سنگی بود. مجبور شدیم سمت چپ را انتخاب کنیم که قدری شکسته تر بود. پس از زمانی به پای آن رسیدیم که دیگر عصر بود و حالا نیک سرطناب میرفت. در اینجا دو قسمت را امتحان کرد که نتوانست از آن عبور کند. بالاخره یک مسیر پیدا کرد و حدود 30 متری بالای سر من یک پیچ یخ کارگذاشت. و سپس 20 متر دیگر هم بالا رفت. من صعود کردم و به او رسیدم وسپس یک طول دیگر هم صعود کردیم. ما در آن شب به بالای مسیر رسیدیم و شب را زیر قله غربی گذراندیم.
تراورس به سمت قله اصلی و ناامیدی
صبح فردا ما شروع به تراورس کردن به سمت قله اصلی کردیم. با نزدیک تر شدن به آن نا امیدی ما هم بیشتر می شد. در کمپ پیشرفته و روی گردنه ما به این فکر می کردیم که صخره نهایی قله به سمت بالا راههای داشته باشد. برای من باورکردنی نبود که قسمت نهایی قله هیچ مسیر مستقیمی به بالا نداشت. در اینجا ما تنها 15 میخ و تنها تعداد اندکی تسمه داشتیم. اما ، الان هر چه نزدیک تر می شدیم ، به نظر یکپارچه تر میرسید. حتی رسیدن به گردنه کوچک زیر قله اصلی هم آسان نبود. ما حالا در حال نزدیک شدن به گردنه بین قله غربی و قله اصلی بودیم. الان تنها 100 متر ارتفاعی با قله اصلی فاصله داشتیم. اما صد متر تکنیکی در ارتفاع 7200 متری. زمان هم از نیم روز گذشته بود. در اینجا یک فکر به ذهن هر دوی ما رسید. قله غربی. ما غذا و گاز فقط برای یک روز دیگر داشتیم. از طرفی زمان کافی هم برای رسیدن به قله اصلی نبود. پس قله غربی را انتخاب کردیم و یک غار برفی کندیم تا برای صعود این قله در فردا صبح آنجا منتظر بمانیم. سپس می توانستیم تا شانه کوه در بقیه روز فرود بیاییم. فکر آن دیواره یک تکه زیر قله واقعا من را نگران می کرد.
بیشتر بدانید :
- چرا هنگام دویدن حالت تهوع میگیریم؟ علل، مکانیزم و راهکارهای علمی
- ماراتن تفلیس؛ راهنمای دویدن در قلب گرجستان و تجهیزات لازم
- اسکی از اورست؛ جزییات فرود تاریخی بارگیل بدون اکسیژن
- نوشیدن ادرار در شرایط بقا جانتان را نجات میدهد؟ علم چه می گوید
- چرخاندن کفش چیست و چرا میتواند دویدنتان را متحول کند؟
دکتر مهدی جباریان / باشگاه ورزشی موج
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

مهدی جباریان
کفش 3 پوش لسپورتیوا مدل المپیوس (کار کرده)
باتوم تلسکوپی چهار تکه T4 Patrol
- ساخته شده از فولاد مستحکم یا آلیاژ مقاوم
- دارای طراحی تلسکوپی چهار بخشی با باز شدن سریع
- طول کامل در حالت باز:۷۰ سانتیمتر
- ابعاد جمعوجور و مناسب برای حمل در کیف یا جیب
- دسته با روکش فومی ضد لغزش برای کنترل بهتر
- دارای بند ایمنی برای بستن دور مچ دست
- همراه با کاور نگهداری مقاوم برای حمل آسانتر
- مناسب برای نیروهای پلیس، نگهبانان و استفاده شخصی
- قابل استفاده در شرایط اضطراری و محیطهای ناامن
- وزن سبک و در عین حال دارای قدرت ضربه بالا
- بدون نیاز به نیروی زیاد برای باز یا جمع کردن
- عملکرد بازدارنده بالا در موقعیتهای تهدیدآمیز
کوله پشتی 36 لیتری اسنوهاوک مدل SIRVAN
- ظرفیت 36+5 لیتر به صورت اضافه سرکوله
- پارچه ضدآب
- پشتی مش تنفسی
- اسکلت و پدینگ معتدل برای حمل بار تا 15 کیلوگرم
- دارای بند سینه و سوت اضطراری
- سه جیب زیپ دار، دو جیب رو و پشت درب و یک جیب روی بدنه
- دو جیب زیپ دار روی بندهای کمربند
- بندهای فشرده سازی در در طرف کوله برای فشرده کردن ظرفیت خالی کوله پشتی یا حمل زیرانداز، چوب اسکی و...
- دو جیب جانبی برای حمل باتوم و بطری ...
- زیپ و دسترسی جداگانه کیسه خواب
- محفظه و قابلیت انطباق با کمل بک
- امکان نصب دو عدد تبر یخنوردی
- 4 تسمه بند برای اتصال کرامپون روی کوله
- کاور باران و زیپ مخصوص کاورباران در زیر کوله
- وزن: 1240 گرم
- ابعاد: 48 در 28 سانتیمتر
- سال تولید 2022
- تولید چین تایید شده توسط ALIBABA
دستکش سنگنوردی طرح متولیوس مدل Climbing Glove
- نوع: دستکش نیمپنجه (¾ طول انگشت)
- جنس: چرم طبیعی گاوی درجه یک
- کف دست: چرم نبوک دو لایه، ضد خش و مقاوم در برابر سایش
- تقویت اضافی: چرم اسپلیت گاوی سهلایه در کف دست برای دوام بیشتر
- بند مچ: چسب Hook & Loop برای فیکس بهتر روی دست
- کاربرد: حمایت، فرود، صعود مصنوعی، مسیرهای شکاف و دست به سنگ
- تناسب سایزی: تک سایز مناسب آقایان (عرض دست 9.5 تا 10.5 سانتیمتر)
- مقاوم در برابر سایش و اصطکاک
- افزایش کنترل و حساسیت انگشتان در حین صعود
- طراحی ارگونومیک برای راحتی بیشتر
- دوخت مستحکم و تقویتشده برای افزایش طول عمر محصول
- مناسب برای: سنگنوردان حرفهای، کوهنوردان، تکنسینهای کار با طناب، و صعودهای مصنوعی
شلوار ترکینگ بلک دیر مدل TB03
- جنس: 95% پلی استر، 5% اسپاندکس
- محافظت: ضد اشعه UV خورشید
- فناوری: رفع رطوبت 3AM
- راحتی: پارچه نرم و راحت، ضد خش روی زانو
- قابلیت تنفس: تنفس پذیری بالا
- کشش: کشسانی 4 جهته نسبی
- مقاومت در برابر آب: عملکرد آبگریز
- جیب ها: 4 جیب
- کمربند: کمربند همراه دارد
- ضخامت متوسط
- سایز s : دور کمر 77 تا 81 سانتیمتر
- سایز m : دور کمر 82 تا 85 سانتیمتر
- سایز L : دور کمر 86 تا 91 سانتیمتر
- سایز XL : دور کمر 92 تا 97 سانتیمتر
جدیدترین مقالات
مقالات پیشین
فلاسک استنلی استارباکس 750 میل
کفش سنگنوردی کودکان (بچگانه) سیموند
- کفش چرمی و پاشنه الاستیک برای تناسب نزدیک و راحت روی پا
- دهانه ی آن باز است تا راحت تر پوشیده شود.
- لاستیک با روکش رزین برای چسبندگی محکم بر روی انواع گیره ها
- پاشنه الاستیک به کودک این امکان را می دهد که کفش سنگنوردی را برای مدت طولانی تری بدون اذیت شدن بپوشد.
- تولید شرکت SIMOND
راهنمای سایز کفش سنگنوردی کودکان SIMOND
قالب این کفش ها کوچک است پس می توانید برای کودک خود در صورت تازه کار بودن یک سایز گشادتر در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که کفش باید در پای کودک سفت باشد اما نباید دردناک شود.زیره بیرونی 100% لاستیک - رویه مصنوعی 70%، 20% پلی اورتان، 10% آستر الاستین و جوراب از 90% چرم - گاوی - اسپلیت، 10% الاستینفلاسک اسپرت جیکی مدل SUS316 (ظرفیت ۱ لیتری)
- ظرفیت 1 لیتری – مناسب برای استفاده روزانه، سفر و طبیعت
- بدنه از استیل SUS316 – مقاوم، بهداشتی، بادوام
- ساختار دوجداره خلأ – حفظ دما بدون تعریق
- نگهداری ۱۲ ساعت گرم / ۲۴ ساعت سرد
- درب بیرونی فلزی با طراحی چکشی – قابلاستفاده بهعنوان لیوان
- درب داخلی پیچی با واشر سیلیکونی ضدنشت
- دارای صافی فلزی برای چای، تفاله، یخ و ...
- بند حمل پلاستیکی ABS مقاوم – ضد لغزش
- رنگهای متنوع: قرمز، مشکی، سرمهای
- مقاوم در برابر خش، ضربه، زنگزدگی
- طراحی سبک، خوشدست و کمجا
- ابعاد: ارتفاع ۲۸ سانتیمتر | دهانه ۵ | کف ۹ سانتیمتر
- بدون تعریق بدنه حتی با مایعات سرد
- مناسب برای: کوهنوردی، باشگاه، مدرسه، اداره، خودرو
آچار 16 کاره تخصصی دوچرخه سواری
عینک پوک مدل اسپایر 4 لنز POC Aspire
- طراحی فریم کامل: دارای طراحی ارگانیک با انحنای طبیعی که علاوه بر استحکام، ظاهری مدرن و جذاب به عینک میبخشد.
- لنزهای Clarity: مجهز به لنزهای با وضوح بالا که کنتراست مناسبی ارائه میدهند و دید دقیقتری در شرایط نوری مختلف فراهم میکنند.
- محافظت UV400: لنزها از چشمان شما در برابر اشعههای مضر خورشید محافظت میکنند.
- بازوهای قابل تنظیم: انتهای بازوها قابلیت خم شدن دارند تا با اندازه سر شما سازگار شوند.
- سبک و راحت: وزن 40.6 گرم که در مقایسه با مدلهای مشابه کمی سنگینتر است، اما طراحی متعادل فشار را کاهش میدهد.
- میدان دید گسترده: لنزهای بزرگ و منحنی، پوشش دید وسیعی را در هنگام دوچرخهسواری فراهم میکنند.
- پایداری عالی: فریم کامل و بازوهای قابل تنظیم، عینک را در هنگام فعالیتهای پرتحرک به خوبی در جای خود نگه میدارند.
- فاصله لنز از صورت: طراحی با فاصله از صورت باعث جلوگیری از بخار گرفتگی و بهبود تهویه میشود.
- حفاظت در برابر باد: طراحی مناسب، باد و گرد و غبار را از چشمان شما دور نگه میدارد.
- مناسب برای فعالیتهای ورزشی: از جمله دوچرخهسواری جادهای، کوهستانی، دویدن و پیادهروی.
- مقاومت در برابر ضربه: لنزهای محکم و فریم بادوام برای استفاده در شرایط مختلف.
- آرگونومی پیشرفته: بازوها به گونهای طراحی شدهاند که به خوبی روی صورت قرار میگیرند.
- قابلیت تعویض لنز: امکان استفاده از لنزهای اضافی در شرایط نوری مختلف.
- استفاده طولانی مدت: طراحی ارگونومیک و وزن متعادل برای استفاده طولانی بدون احساس ناراحتی.
- سوپر کوالیتی با ضمانت کیفیت
- دارای 3 لنز اضافی بیرنگ، زرد و مشکی
کوله تاکتیکال یکطرفه مدل Rover با ظرفیت 7 لیتر
- ساختهشده از پارچه بادوام و ضدآب پلیاستر 600D
- وزن سبک و مناسب برای استفاده طولانی (حدود 630 گرم)
- ابعاد کلی: 30 × 24 × 15 سانتیمتر (12 × 9.5 × 6 اینچ)
- ظرفیت حدودی: 7 لیتر مناسب برای وسایل ضروری
- دارای محفظه اصلی جادار با فضای مخصوص آیپد 9.7 اینچی
- دو جیب جلویی زیپی برای دسترسی سریع به وسایل کوچک
- یک جیب مخفی پشتی با چسب ولکرو برای وسایل امنیتی
- مجهز به بند دوشی پهن، نرم و قابل تنظیم
- دارای دو بند کمکی برای کاهش حرکت و نوسان کیف هنگام راه رفتن
- پد پشتی مشبک با تهویه مناسب برای کاهش تعریق
- مجهز به سیستم MOLLE برای اتصال تجهیزات جانبی
- قابلیت نصب پچ یا پرچم روی نوار ولکرو جلویی
- مناسب برای طبیعتگردی، سفر، دوچرخهسواری، تیراندازی و استفاده روزمره
- قابل استفاده به صورت دوشی، دستی یا روی سینه (Chest Pack)