آلپینیست های اسلونی شهرتی خاص دارند. کوهنوردانی رک، ساکت و سرسخت، آنها مسیرهایی سخت را بدون هیاهو صعود می کنند. زمانی که لوکا استراژر به کمپ زمستانی BMC آمده بود، من در آبجو و حمایت با او سهیم شدم. ما هرگز با هم در یک طناب قرار نگرفته بودیم، اما پس از آن به کوههای بلند در آلپ و آلاسکا سرک کشیدیم، در ابتدای سال 2018 او به من پیشنهاد سفری به پاکستان به همراه آلچ چزن را داد، سفری به سوی لاتوک 1، کوهی سرسخت. من آنها را در فوریه در یک روز سخت در دیواره های تاریک ژولین آلپ دیدم.آلچ گفت ما فکر می کنیم یک مسیر بهتر نسبت به مسیر کامل شمالی وجود داشته باشد.
مشهورترین مشخصه لاتوک، مسیر شمالی، تقریبا به شکل مستقیم از یخچال تا قله بالا میرود، 2500 متر بالاتر. شهرت این مسیر به سال 1978 بازمیگردد. زمانی که چهار امریکایی در طول 26 روز در مبارزه با طوفان ها ذره ذره در کوه بالا رفتند و نهایتا چندصد متر زیر قله مجبور به بازگشت شدند. در طول 40 سال بعدی، چندین تیم روی این مسیر کار کردند اما نتیجه بهتر از آنها به دست نیاوردند. یک تیم ژاپنی در سال 1979 از مسیر جنوبی به قله رسید، اما مسر آنها دست نخورده باقی ماند. در واقع لاتوک برای 40 سال اصولا صعود نشد.
تنها یک سال پیش از ما، یک تیم روسی در تلاشی قوی و در طول 15 روز روی مسیر شمالی کار کردند. آنها به بالاترین نقطه پس از 1978 رسیدند. به دلیل سرمازدگی انگشتان دو نفر از اعضای تیم قطع شد. من دوستان اسلونیاییم را به خوبی میشناختم، البته ما توافق کرده بودیم که حماسی عمل نکنیم.
من به آنها در مسیر پاکستان در جولای ملحق شدم. پس از 4 روز پیاده روی دربین کوههای قراقوروم، نهایتا ما به گوشه یخچال رسیدیم و نگاهم به بزرگترین هدف کوهنوردی که تا به حال دیده بودم افتاد.”لعنتی…” لوکا و آلچ چندین بار به کوههای بلند آمده بودند اما این اولین بار من بود که در قراقوروم بودم. اما در اولین بار من در قراقوروم مسیرها با روز سنجیده می شدند نه با طول طناب.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- چراغ پیشانی مدل t103 ۹۳.۰۰۰ تومان
در میانه جولای، درست زمانی که ما به بیس کمپ رسیدیم، دو تیم روسی به شکل جداگانه در حال تلاش روی رخ شمالی و مسیر شمالی بودند. برای آنها آرزوی موفقیت کردیم و به دنبال هم هوایی خودمان رفتیم. یک تیم به دلیل ریزش سنگ مداوم در مسیر گیر کرد. اما دو کوهنورد دیگر، آلکساندر گوکوف و سرگی گلازونوف، برای 10 روز دیگر ادامه دادند، و خودشان را به بالای 7000 متری رساندند. ما از بیس کمپ سعی می کردیم آنها را ببینیم تا اینکه شروع به بازگشت کردند. سرگی سقوط کرد و جان باخت، در حالی که آلکساندر بدون ابزاری برای فرود در حدود 6300 متری در مسیر باقی ماند. وی برای شش روز تحمل کرد تا نهایتا توسط هلی کوپتر پاکستانی در 19امین روزش از کوه نجات پیدا کرد.
آلچ احساسات ما را جمع بندی کرد:”کسی که احساسی نسبت به این حادثه نداشته باشد، انسان نیست.” اما پس از بحثی کوتاه ما قصدمان را مجددا تایید کردیم. ما هنوز انگیزه کافی برای لاتوک داشتیم، اما با سبک و مسیری متفاوت از روسها.”ما می توانیم صعودمان را با تعهد نه چندان زیاد شروع کنیم.”من گفتم
شروع صعود
در 5 آگوست بیس کمپ را در 1 صبح ترک کردیم. ستارگان درخشان فرشی زیبا در آسمان گسترده بودند. سمت شمالی لاتوک به طور کلی در تاریکی ایستاده بود. ما از شکاف بالایی سولو عبور کردیم، من جذب دایره ی نورانی هدلامپم شده بودم و کوله ای که روی شانه ام بود. ما یک چادر کوچک و یک ننو hammock برای بیواک، یک کیسه خواب دوبل و یک کیسه خواب تکی، گاز و غذا برای 7 روز، یک ست فرند و هشت پیچ یخ، تعدادی کیل و همچنین چند تسمه به همراه داشتیم.
ما در سمت راست مسیر شمالی اصلی شروع کردیم و در بیشتر مسیر هم درهمین سمت ماندیم. به یخ نرم ضربه می زدم و سعی می کردم با کارآیی از انرژیم استفاده کرده و مسیر جلوی رو رو نادیده می گرفتم. ما در میانه صبح برای بیواک کردن توقف کردیم، تا اینجا تقریبا 800 متر بالا آمده ایم.
در روز دوم در ساعت سه صبح بیدار شدیم و متعاقبا شروع به آماده شدن کردیم. من در میان برف و یخ شروع به صعود سرطناب کردم. در حدود چند صد متر هم از صعود همزمان استفاده کردیم. سپس در قسمت های سخت تر کارگاه میزدیم. در اواخر عصر جایی برای بیواک در میان یک قارچ برفی در حدود 6000 متری یافتیم که به سختی جای کافی برای دراز کشیدن سه نفر فراهم می کرد.
روز سوم هم مسیر به شکل دهلیزهای یخی بود. در هر کنج و برآمدگی سنگی به پایان آن قسمت فکر می کردم، شاید این طول کور باشد. شانس با ما بود و از قسمتهای مختلف می توانستیم راه بگیریم. در حدود 6300 متری، شیب های برفی را دیدیم که به سمت راست و گردنه غربی بین لاتوک یک و دو بالا میرفت. برنامه ما این بود که از آنجا به سممت جنوب کوه برای دست یابی به قله دور بزنیم. ما شروع به دور شدن از مسیر شمالی در حدود کرده و در حدود ساعت 1 عصر در زیر یک سراک کوچک جایی برای بیواک کندیم. در اینجا تقریبا نیمی از مسیر بین راه شمالی و گردنه را پیموده بودیم.
باشگاه ورزشی موج
در روز 7 آگوست و در حوالی ظهر توانستیم به گردنه برسیم. با سختی از درون برف مسیر را باز می کردم. انگار یک کیسه پلاستیک روی سرم کشیده بودند. ما عکسهای زیادی از سمت شمالی لاتوک یک دیده بودیم اما پس از گردنه برایمان ناشناخته بود. قسمت های بالایی کوه عکسهای زیادی نداشت. خوشبختانه مسیر سوپرایز زیادی برایمان نداشت. حالا تنها سیصد متر زیر قله بودیم، اما انرژی نمانده بود. یک شکاف به ما فضای صاف کافی برای مهار چادر داد و به درون آن رفتیم.
در روز پنجم صعود روبه لوکا کردم و او گفت: من نخوابیده ام. تمام طول شب پودر برف بود که روی چادر تک پوش ما می ریخت و ما به طور ادامه دار به دیواره چادر ضربه میزدیم تا برف به کناره ها بریزد. در صبح حدود 25 سانت برف آمده بود. لوکا چند سال قبل در فولا گانگچن گیر افتاده بود و ما نگران تکرار این تجربه بودیم. همه افکار راجع به قله از بین رفته بود و ما به سادگی در میان نفسهای عمیق بحث می کردیم که چطور در میان طوفان می توانیم با ایمنی پایین برویم.
آخرین گامها به سوی لاتوک 1
در میانه صبح ، ابرها نازک شدند و قله مجددا در دیدرس قرار گرفت. در سکوت لوکا شروع به آماده شدن کرد و سپس از چادر بیرون زد. آلچ و من در سمت دیگر طناب به دنبال او به راه افتادیم در حالی که خسته اما مصمم بودیم. برفی که باد با خود می آورد و ابرها دور قله می چرخیدند. این مانند یک روز طوفانی در اسکاتلند بود، با این تفاوت که ما بالای 7000 متر در قراقوروم بودیم.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- چراغ پیشانی مدل t103 ۹۳.۰۰۰ تومان
زمانی که نوبت من برای صعود نقاب قله فرا رسید، به دلیل ابرها نمی توانستم چیزی ببینم. اما رضایت از اینکه اینجا بودم تمام چیزی بود که لازم داشتم و آرامشی که حالا وجود داشت. تنها چند ساعت قبل فکر نمی کردیم که بتوانیم به قله برسیم. اما حالا رضایت در قله را در خودم حس می کردم.
پس از یک شب سخت دیگر در کمپ مرتفعمان، ما مسیر بازگشت به سمت گردنه غربی و سپس به سمت مسیر شمالی را در پیش گرفتیم. تنها با استفاده از ایمنی بیشتر شب به دلیل دمای کمتر در تاریکی فرو رفتیم و فرود را ادامه دادیم، فرود پشت فرود و کارگاه ها از پی یکدیگر. من به هر کارگاه با دقت وزن می آوردم و به آن نگاه می کردم و سپس این کار تکرار می شد. رفته رفته هوا روبه روشنی رفت و ما به اولین محل شبمانیمان در بریدگی مسیر شمالی رسیدیم.
به محل شبمانی خزیدیم، و منتظر گرما و نور و آرامش شدیم. آلچ مستقیما به خواب رفت، اما من و لوکا با وجود خستگی در میان برف و سنگ به دنبال تصاویر و شبیه سازی آنها می گشتیم و می خندیدیم. نهایتا خورشید صبحگاهی طلوع کرد و گرما را با خود آورد.سپس برای چند ساعتی به خوابی عمیق فرو رفتیم و بیس کمپ خانه را در رویا دیدیم.
خلاصه
مسیر جدید و دومین صعود لاتوک یک (7,145m) توسط آلچ چزن، لوکا استراژر و تام لیوینگستون، 5 تا 12 آگوست 2018. کوهنودان صعود را از یخچال چوک توی در سمت شمالی کوه آغاز کرده ، با صعود از سمت راست مسیر شمالی و تروارس به گردنه جنوبی بین لاتوک یک و دو ، سپس به سمت شیبهای جنوبی کوه تراورس کردند. (2,500m, ED+) آنها تقریبا همین مسیر را فرود آمدند.
مرتبط : کلنگ طلایی ، سبک آلپی
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کلاه آفتابی ورزشی آدیداس
نمره 4.00 از 5۱۶۸.۰۰۰ تومان
دکتر مهدی جباریان / باشگاه ورزشی موج
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.