گاستون ریبوفات، کوهنورد و نویسنده فرانسوی متولد 1921 بود. وی اولین کوهنوردی به شمار می رود که توانست 6 جبهه شمالی آلپ را صعود کند. از دیگر فعالیت های ریبوفات می توان به عضویت در اولین تیم صعود به یک هشت هزار متری یعنی آناپورنا در سال 1950 اشاره کرد.

حرفه کوهنوردی او نیم قرن طول کشید و در طول زندگی خود بر دو نسل از کوهنوردان در فرانسه و سراسر جهان تأثیر گذاشت. از طلوع کوهنوردی تا به امروز، کوهنوردان کمی وجود داشته اند که با کل سهم ربوفات به عنوان کوهنورد، راهنما، معلم، نویسنده، مورخ کوهنوردی، فیلمساز و عکاس و سخنران برابری کنند.

گاستون ربوفات در 7 می 1921 در مارسی، فرانسه به دنیا آمد. او کوهنوردی را در سن 14 سالگی در نزدیک مارسی آغاز نمود. گاستون در سن 16 سالگی به عضویت باشگاه آلپین فرانسه (آلپاین کلاب فرانسه) درآمد و در آنجا با کوهنوردی در ارتفاعات آشنا شد. او در آنجا با لیونل تری، کوهنورد فرانسوی که در صعود آناپورنا در سال 1950 به ربوفات می‌پیوندد، ملاقات کرد. ربوفات بعداً به شامونی فرانسه نقل مکان کرد و به عضویت گایدهای شامونی درآمد. او به زودی کوهنوردی را در آلپ آغاز کرد، جایی که بیشتر دوران حرفه ای خود را در آنجا سپری نمود.

در طول جنگ جهانی دوم، گاستون ربوفات در Jeunesse et Montagne، یک سازمان آموزش جوانان فرانسوی شرکت کرد. او در سال 1942 فارغ التحصیل شد و در سن 21 سالگی گواهینامه راهنمای کوهستان خود را به دست آورد، علیرغم اینکه حداقل سن برای دریافت گواهینامه 23 سال بود. گاستون به عنوان مربی در Jeunesse et Montagne ادامه داد، تا اینکه در سال 1944 مربی اسکی و کوهنوردی مدرسه کوهنوردی و اسکی فرانسه موسوم به (ENSA) شد. گاستون سالها به عنوان مربی کوهنوردی در مدرسه نظامی کوهستانی فرانسه نیز فعالیت کرد.

در دهه 1950 به عنوان یکی از برجسته ترین کارشناسان در توده مون بلان در کوه های آلپ شناخته می شد، جایی که خودش چندین مسیر را باز کرده بود.

جبهه های شمالی آلپ

یکی از مشهورترین دستاوردهای ربوفات، صعود او به شش جبهه شمالی بزرگ آلپ است. او برنامه ریزی برای اولین صعود خود، گراند ژوراسس را در تابستان 1938 در سن 17 سالگی، اندکی پس از اولین صعود کوهنوردان ایتالیایی، ریکاردو کازین، جینو اسپوزیتو و اوگو تیزونی، از جبهه شمالی کوه آغاز کرد. در سال 1943، ربوفات اولین تلاش خود را برای صعود به قله انجام داد اما به دلیل شرایط بد آب و هوایی موفق نشد. او در ژوئیه 1945 به کوه بازگشت و با کمک ادوارد فرندو با موفقیت از جبهه شمالی صعود کرد. گاستون در آگوست 1949 صعودی از جبهه شمال شرقی پیز بدیل را انجام داد و با موفقیت به پایان رساند و طی آن به عنوان راهنمای کوه برای یک کوهنورد آماتور عمل کرد. در این زمان، ربوفات در میان تعداد انگشت شماری از کوهنوردان نخبه بود که از این جبهه های کوهستانی صعود کرده بودند. این منجر به انتخاب او به عنوان یکی از اعضای اصلی اکسپدیشن آناپورنا در سال 1950 شد. در طی چندین سال بعد، او کوهنوردان جدید و با تجربه را به سمت جبهه های شمالی بزرگ باقی مانده آلپ، پتی درو، ماترهورن، سیما گراند دی لاواردو و آیگر هدایت نمود.

آناپورنا

در سال 1950، گاستون ربوفات بخشی از یک سفر به قله آناپورنا 1، بلندترین نقطه توده آناپورنا در هیمالیا و دهمین قله مرتفع در جهان بود. این اکسپدیشن توسط موریس هرزوگ رهبری شد و کوهنوردان فرانسوی لوئیس لاشنال و لیونل تری نیز در آن حضور داشتند. این اکسپدیشن در مارس 1950 آغاز شد و صعود واقعی آناپورنا 1 در ماه مه آغاز گردید. در طول صعود، یک کمپ پایه و چهار کمپ میانی برپا شد که بالاترین آن حدود 7400 متر ارتفاع داشت. خود صعود به قله در 3 ژوئن 1950 توسط هرتزوگ و لاشنال تکمیل شد. در حین حرکت از کمپ بالا، چهار کوهنورد نتوانستند مکان کمپ بعدی را پیدا کنند و مجبور شدند شب را در شکافی بگذرانند. همه اعضا از این اکسپدیشن جان سالم به در بردند، اما هرتزوگ و لاشنال بعداً چندین انگشت دست و پا را به دلیل سرمازدگی شدید از دست دادند. اگرچه ربوفات به کوه نرسید، اما تلاش برای بازگشت سالم همنوردان مجروحش نقش داشت. این اکسپدیشن به عنوان اولین صعود از هر کوهی به ارتفاع بیش از 8000 متر شناخته می شود و بالاترین صعود به قله یک کوه در آن زمان بود.

گاستون ربوفات در طول عمر خود بیش از 1200 صعود انجام داد که در دسته دشوار یا خیلی دشوار طبقه بندی می شوند. او اولین (و احتمالاً تنها) راهنما بود که مشتریان را به سمت هر شش جبهه اصلی شمالی کوه‌های آلپ هدایت کرد.

سبک کوهنوردی خود او ظریف و دقیق بود و هیکل بلند و زاویه دار او – حتی روی دیواره از دور – به دلیل ظرافت متمایز، اطمینان و ژاکت ژاکارد که مشخصه او بود، غیرقابل انکار بود. از نزدیک، صورت لاغر، نگاه آهنین و پوزخندش حاکی از فروتنی و اراده شدید او بود.

ربوفات تسلط بر تکنیک‌های مدرن کوهنوردی را با مفهومی رمانتیک از کوه‌ها ترکیب کرد که ریشه در پیشگامان قرن نوزدهم دارد که او بسیار تحسین می نمود. توصیفات او از صعودها هرگز با چیزهای بی اهمیت لجستیکی همراه نبود. او ترجیح می‌داد که با عبارات فلسفی‌تر و حتی شاعرانه‌تر از آنچه که کوه‌ها برای انسان انجام می‌دهند صحبت کند تا اینکه انسان‌ها با کوه‌ها چه می‌کنند. شاید بتوان نگرش اساسی او نسبت به محیط کوهستان را احتیاط پرشور نامید. “شفافیت” کلمه ای بود که او اغلب در نوشتن کوهنوردی استفاده می کرد. او احساس می‌کرد که کوه‌ها باید به روی همه باز باشد و هرکسی آزاد است که قوانین را به روش خودش بیاموزد.

گاستون ربوفات یک انسان خارق العاده بود. او نه تنها یک مرد خانواده شاد بود، بلکه کاملاً خودساخته بود. او تحصیلات رسمی فراتر از دبیرستان نداشت، با این حال به یکی از برجسته ترین نویسنده های کوهنوردی تبدیل شد. او سال‌ها سردبیر ستون کوه‌نوردی در روزنامه لوموند پاریس بود، مجموعه‌ای از کتاب‌های کوهنوردی را برای ناشر بزرگ فرانسوی، دنول، تالیف کرد و به همراه پسرش جوئل، انتشاراتی را برای خود در ژنو تأسیس نمود. او بیست اثر کوهنوردی نوشت که به زبان های مختلف ترجمه شد و به دست میلیون ها خواننده رسید.

گاستون ربوفات در سن 64 سالگی به دلیل سرطان در پاریس فرانسه در گذشت.