داستان حماسی امداد در کوهستان واشنگتن در زمستان سال 1982، از بسیاری جهات، نمایشگر قدرت، ضعف، و از همه مهمتر، ایثار انسانها در مواجهه با خطرات کشنده طبیعت است. فیلم مستند “109° Below”، برنده جایزه بهترین فیلم ماجراجویی در جشنواره فیلم کوهستان بنف 2024، این ماجرا را با جزئیات خیرهکننده به تصویر میکشد و مخاطب را به دنیای بیرحم و مهیج این کوهستان میبرد.
فهرست مطالب
Toggleکوهستان واشنگتن و بدترین آب و هوا در دنیا
کوهستان واشنگتن، واقع در نیوهمپشایر، به دلیل شرایط جوی بینظیر و خطرناک، به داشتن “بدترین آب و هوای دنیا” مشهور است. این کوهستان میزبان بادهایی با سرعتهای بیسابقه، طوفانهای زمستانی سهمگین، و دماهای به شدت سرد است. در روزهایی که تیم فیلمبرداری مستند در این کوهستان حضور داشت، دمای حسی با در نظر گرفتن عامل باد به منفی 109 درجه فارنهایت رسیده بود؛ دمایی که به راحتی میتواند جان هر کسی را در لحظاتی کوتاه بگیرد.
تصمیمی که به فاجعه منجر شد
در سال 1982، دو نوجوان کوهنورد، هیو هر (Hugh Herr) و جف باتزر (Jeff Batzer)، علیرغم تجربه نسبی خود در کوهنوردی، تصمیم میگیرند به سمت قله کوهستان واشنگتن حرکت کنند. این تصمیم در حالی گرفته شد که طوفانی سهمگین در راه بود. آنها که به خطرات واقف بودند، در مسیر قله به یک یال میرسند و تصمیم میگیرند تنها سه دقیقه دیگر به سمت قله پیش بروند. اما همین سه دقیقه سرنوشتساز میشود. به محض اینکه طوفان شدت میگیرد و مه غلیظ تمام دید آنها را میگیرد، هیو با فریاد به جف میگوید: «بزن بریم، باید از اینجا بریم!»
اما دیگر دیر شده بود. به سرعت دریافتند که در مسیر اشتباهی از یال به پایین میروند. آنها که به شدت از سرما و خستگی رنج میبردند، دیگر نه انرژی کافی داشتند و نه زمانی برای بازگشت به مسیر صحیح. با ناامیدی به پایینتر سرازیر شدند و به زودی کاملاً گم شدند. تا دو یا سه بامداد همچنان در برفهای عمیق پیش میرفتند، اما در نهایت دیگر نتوانستند ادامه دهند و در شرایطی بسیار وخیم، به شدت دچار سرمازدگی و هیپوترمی شدند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- سرشعله مدل BRS-01 ۵۳۹.۰۰۰ تومان
تیم نجات و حادثهای تلخ
در همین زمان، ناپدید شدن این دو نوجوان گزارش شد و یک تیم دهنفره از اعضای داوطلب سرویس نجات کوهستان نیوهمپشایر به جستوجوی آنها اعزام شدند. در حالی که این تیم در دل طوفان سهمگین تلاش میکرد تا اثری از هیو و جف بیابد، فاجعهای رخ داد. دو تن از اعضای تیم نجات در مسیر جستجو گرفتار بهمن شدند. یکی از آنها به طرز معجزهآسایی زنده ماند، اما آلبرت داو (Albert Dow) در میان تودههای برف و آوار جان باخت، گردنش در اثر ضربههای سهمگین برف شکسته بود.
این حادثه تلخ، جامعه کوچک و نزدیک به هم نجاتدهندگان را در بهت و حیرت فرو برد. یکی از اعضای تیم، جو لتینی (Joe Letini)، در مستند به یاد میآورد: «من از آن دو نفر که برایشان جستجو میکردیم، متنفر شدم. ولی بعد با خودم فکر کردم که هیو فقط 17 سال داشت. گاهی اوقات، در کوهستان تصمیمهایی میگیری که متوجه نمیشوی چه زمانی خیلی جلو رفتهای. و این چیزی است که در کوهستان یاد میگیری، به امید اینکه زنده بمانی و از آن درس بگیری.»
نجاتی معجزهآسا
اما هیو و جف برای یادگیری از این تجربه میبایست زنده میماندند، و آنها در حال از دست دادن امید بودند. هیو میگوید: «بیشتر مردم فکر میکردند که ما مردهایم… ما دیگر تلاش برای زنده ماندن را رها کرده بودیم.»
با این حال، سرنوشت دست از کار برنداشت. صبح روز چهارم، گروهی از کوهنوردان با کفشهای برفی ردپای تازهای در برف دیدند و به دنبال آن به غاری رسیدند که هیو و جف در حال از دست دادن آخرین رمقهای خود بودند. آنها نجات یافتند و به بیمارستان منتقل شدند. اما آسیبها شدید بود: هر دو پای هیو از زیر زانو قطع شد و جف نیز پای چپ، تمام انگشتان پای راست، و بخشی از دست خود را از دست داد.
هزینه انسانی نجات
اما دردناکترین بخش این تجربه برای هیو، شنیدن خبر مرگ آلبرت داو بود. او میگوید: «برای من، این پایینترین نقطه زندگیام بود. اینکه بفهمم یک کوهنورد برای نجات من و جف جانش را از دست داده است.»
فیلم “109° Below” با صحنههای بازسازیشده مهیج، مناظر شگفتانگیز کوهستان، و مصاحبههای تاثیرگذار، تجربهای دراماتیک از مبارزه انسان با طبیعت را به تصویر میکشد. ولی جایی که فیلم واقعاً درخشان است، لحظات پایانی آن است؛ جایی که هیو درباره عواقب تصمیمهایش و درسهایی که گرفته، سخن میگوید.
باشگاه ورزشی موج
از فاجعه تا پیشرفت
مرگ آلبرت داو اثری عمیق بر هیو گذاشت. او میگوید: «این حادثه از شوک به خشم در خودم تبدیل شد؛ خشم از اینکه تصمیمهای بد من دیگران را به خطر انداخته بود. این خشم مرا برانگیخت تا دوباره به کوهها بازگردم، ولی این بار با اعضای مصنوعی.»
هیو هر تنها به کوهستان بازنگشت، بلکه به طرز معجزهآسایی از تراژدی خود چیزی مثبت ساخت. او پاهای مصنوعی را خودش طراحی کرد و به یک پیشرو در زمینه پروتزهای پیشرفته تبدیل شد. اکنون، او استاد دانشگاه MIT و یکی از رهبران برجسته در حوزه طراحی پروتزها است. او میگوید: «اگر به خودم اجازه میدادم تا خودم را قربانی ببینم و تواناییهایم را برای کمک به جامعه به کار نگیرم، این به معنای بیاحترامی مطلق به فداکاری آلبرت بود.»
این داستان، نمایی خارقالعاده از شجاعت، تراژدی، و تحول است که نشان میدهد چگونه انسان میتواند حتی از تاریکترین لحظات زندگی، نوری از امید و پیشرفت بیافریند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کلاه تاشو گری ولف grey wolf
نمره 3.33 از 5۲۴۸.۰۰۰ تومان
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 4.8 / 5. تعداد آرا: 15
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.