سال 1953. پیتر شونینگ و پنج همنوردش در ارتفاع 7500 متری دومین کوه بلند جهان به سر می بردند. یکی از این پنج نفر به نام آرت گیلکی به شدت آسیب دیده بود و پنج نفر دیگر آنر به پایین می آوردند. گام به گام. نفس به نفس. در مسیر پر شیب که هر اشتباهی می توانست پایانی تلخ به همراه داشته باشد. این مردان تحت فشار زیادی بودند….آن روز اتفاقی افتاد که به حمایت در کی2 مشهور شد.
فهرست مطالب
Toggleکی2 بلندترین کوه صعود نشده تا 1953 بود.
در 29 می 1953، سر ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی اولین صعود جهان به قله اورست، بلندترین قله جهان را به پایان رساندند. در فاصله 1500 کیلومتری شمال غربی بام جهان، گروهی از کوهنوردان آمریکایی در حال صعود به دومین قله جهان، یعنی کی2 هستند. 240 متر کوتاه تر اما بسیار فنی تر و از نظر عینی خطرناکتر است. تیم هفت آمریکایی که تلاش می کردند به قله برسند و توسط سرپرستان اکسپدیشن، چارلز هیوستون و رابرت بیتس، با دقت انتخاب شده بودند تا با این چالش مقابله کنند.
چیدمان تیم
هیوستون این کوه را می شناخت. او در سال 1938 سرپرستی تیم دیگری را برای صعود یال آبروزی کی2 انجام داده بود. سال 1939 نیز فاجعه ای در کوه رخ داد که نتیجه آن مرگ 4 کوهنورد بود. یکی از دلایل آن اتفاق هم مسایل مربوط به اتحاد و روحیه تیم بودند.
هیوستون تصمیم گرفت تا تیمی از کوهنوردان را با ویژگی های شخصیتی تشکیل دهد. این گروه شامل رابرت کریگ، دی مولنار و پیت شونینگ از سیاتل، آرت گیلکی از آیووا، جورج بل از لوس آلاموس و تونی استریتر، انگلیسی بود. با جمع شدن گروه هشت نفره، در بهار 1953 عازم کی2 شدند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کاپشن گورتکس زنانه ریسا مدل 4500
نمره 4.00 از 5۱.۹۸۵.۰۰۰ تومان
حرکت سریع و سبک بدون باربر
همانطور که آنها برای صعود خود برنامه ریزی کردند، تیم یک با یک مشکل جدید روبرو شده بود. پس از تجزیه هند، شرپاهایی که به طور سنتی به انتقال تدارکات به کمپ های مرتفع کمک میکردند، در پاکستان مجاز به فعالیت نبودند. گروه تصمیم گرفت که رویکرد سبک تری به صعود داشته باشد و خودشان وسایل را به کمپ های بالا حمل کنند. این امر مستلزم سفرهای متعددی به بالا و پایین کوه برای برقراری کمپ های مختلف بود که به تیم کمک کرد تا هم هوا شده و با مسیر آشنا شوند. تا 1 آگوست، آنها به کمپ 7 نزدیک به 7800 متر رسیده بودند. کل تیم 8 نفره برای آخرین تلاش خود برای قله در آنجا جمع شدند. این زمانی بود که در نهایت شانس از آنها رخت بربست.
فاجعه در ارتفاعات
در 2 آگوست، زمانی که تیم رای گیری مخفی انجام داد تا تصمیم بگیرد چه کسی اولین تلاش برای صعود قله را انجام دهد، طوفانی شدید آغاز شد. در ابتدا، تیم ناامید نشد و منتظر شرایط بهتر ماند. با این حال، با گذشت روزها و کم شدن منابع، اوضاع جدی تر شد. در 7 آگوست، هوا کمی بهبود یافت. درست زمانی که آنها شروع به بررسی تلاش کردند، آرت گیلکی جلوی چادرش سقوط کرد. هیوستون به سرعت تشخیص داد که او لخته خون در پایش دارد – وضعیتی که حتی در سطح دریا نیز جدی است و تقریباً به طور قطع در ارتفاع 7800 متری کشنده خواهد بود. طوفان دوباره شروع شد. در همین زمان تیم منتظر یک پنجره هوایی بود تا گیلکی را به پایین بازگرداند.
در 10 آگوست تیم تصمیم به عقب نشینی گرفت
پس از سه روز دیگر انتظار برای یک پنجره هوایی، تیم به نقطه فروپاشی روانی رسید. آرت نشانه هایی از ادم ریوی را نشان می داد، و آنها می دانستند که او نمی تواند خیلی بیشتر دوام بیاورد. آنها تصمیم گرفتند در وسط طوفان شروع به فرود کنند. آنها آرت را در یک برانکارد موقت با استفاده از کیسه خواب و بقایای تکه تکه شده یک چادر پیچیدند و به آرامی شروع به پایین بردن وی کردند. تیم خسته، یخ زده و در حال عبوز از یک طوفان شدید برف بود. با این حال، هرگز بحثی مبنی بر کنار گذاشتن آرت وجود نداشت. آنها در طول سفر به هم نزدیک شده بودند و متعهد به نجات بودند.
حمایت در کی2
تیم در حال نزدیک شدن به کمپ 7 بود که به یک تراورس نهایی در یک شیب یخی رسید. نفرات کاملاً خسته شده بودند. با این حال آنها توانستند گیلکی را روی برانکارد خود در وسط یک طوفان برف تقریباً 500 متر پایین ببرند. جرج بل پیشروی گروه بود و از طریق طناب به دیگران متصل شده بود. در حالی که از روی یک قسمت یخ زده عبور می کرد، روی تکه ای از یخ پا گذاشت و لیز خورد. بل شروع به سرخوردن کرد و همنوردش تونی را با خود کشید. با این حال، طناب های آنها در حین سقوط با دیگران در هم پیچیده شد و هیوستون، بیتس، گیلکی و مولنار را نیز از کوه کند. در این لحظه 5 نفر در حال سرخوردن بودند….
در عقب، پیت شونینگ، جوانترین عضو تیم، در حال حمایت برانکارد با تبر و بدن خود بود که تیم سرخورد اما پیت با سرعت نشست و با تمام قدرتی کلنگ خود را در زمین فرو کرد. بر خلاف همه احتمالات در ارتفاع 8000 متری و در میان طوفان او توانست سقوط را متوقف کند و هر شش نفر در حال سقوط را نجات دهد. پیت شونینگ از این واقعه به عنوان خوش شانسی یاد می کند اما توانمندی او تبدیل به چیزی شد که به عنوان حمایت در کی2 به یادگار مانده است. با این همه، تیم هنوز در امنیت نبود.
سرنوشت اسرارآمیز آرت گیلکی
پس از این سقوط تیم کوهنوردان تبدیل به ارتشی در هم کوبیده شده بود که مجموعه ای از دنده های شکسته را در بدن نفرات خود حمل می کرد. آنها در میان طوفان سهمگین به کمپ 7 رسیدند و در حالی که چادرهایشان را برپا می کردند، آرت را هم در مسیر پرشیب کوه نگه داشته بودند. در حالی که تیم خسته و فرسوده کار می کرد، ناگهان صدای فریادهای آرت شنیده شد اما چیزی جز خراش های روی برف که در اثر سرخوردن ایجاد شده بود از او برجای نمانده بود. آرت برای همیشه در کوه ماند.
باشگاه ورزشی موج
گزارش های رسمی نشان می دهد آرت توسط یک بهمن کوچک به اعماق کی2 رفت. با این حال چند نفر از هم تیمی هایش عقیده دارند که آرت با آگاهی از خطری که وجودش دیگران را تهدید می کند خود را از کوه جدا کرد تا دیگران را نجات دهد. هیچ کس حقیقت را نمی داند اما مطمئنا ناپدید شدن آرت باعث شد تیم بتواند خود را به بیس کمپ برساند.
بقایای آرت گیلکی در سال 1993 در کوه یافت شد اما هیچ مدرکی درباره سرنوشت وی وجود نداشت.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.