میتره پیک یک قله 6000 متری زیبا در منطقه ای دورافتاده در یخچال بالتورو است. این کوه در دو راهی قرار دارد که سمت راست آن به سمت کی2 و سمت چپ آن به سمت گاشربروم ها امتداد دارد.
این کوه از آن دسته کوههایی است که در مورد ارتفاع آن اختلاف نظر هست. در برخی منابع به ارتفاع 6010 یا 6013 و همچنین 6025 متر اشاره کرده اند. این قله دیدنی و زیبا تنها یک بار در تابستان 1980 توسط کوهنورد ایتالیایی-فرانسوی ایوانو گیراردینی صعود شده است.
دوران حرفه ای گیراردینی به همان اندازه که برجسته بود شدید هم بود. با این حال او از کانون توجه دوری می کند. اگر از او نپرسید، حرف نمیزند. او لاف نمی زند. شاید به همین دلیل، فقط عده کمی از داستان کامل این صعود انفرادی به قله میتره اطلاع دارند.
فهرست مطالب
Toggleیک روح وحشی
گیراردینی را می توان به عنوان یک کوهنورد غریزی توصیف کرد. او با الهام از کوهنوردان بزرگ تاریخ، صعودهای پیشگامانه ای را در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 انجام داد. او که مدافع بزرگ شفافیت و اخلاص بود و اهل تظاهر نبود، اهل عمل بود، نه حرف.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
جلیقه 5 لیتری Inoxto اینوکستو
نمره 4.00 از 5
۱.۰۰۰.۰۰۰ تومانOriginal price was: ۱.۰۰۰.۰۰۰ تومان.۷۹۴.۰۰۰ تومانCurrent price is: ۷۹۴.۰۰۰ تومان.
او برای خود، برای آن اتحاد جادویی با قله ها و یافتن آرامش روانی صعود کرد. سخت مثل صخره و در عین حال حساس مثل قلب تپنده ای که خود را به پای مسیرهای سخت می اندازد. او اینگونه است، یک روح وحشی.
قبل از صعود میتره پیک
خاطرات گیراردینی مملو از زیبایی های کوهنوردی است. اما در سال 1975، در سن 21 سالگی، او اولین کسی بود که به تنهایی از قله شمالی گراند ژوراسس در زمستان صعود کرد. او برای دومین بار در ژانویه 1978 آن را انفرادی صعود نمود و همچنین از جبهه های شمالی ماترهورن و ایگر را نیز در زمستان به صورت انفرادی صعود کرد. بنابراین او اولین فردی شد که سه گانه شمالی آلپ را در زمستان به صورت انفرادی تکمیل کرد و قبل از تسونئو هاسگاوا به پایان رساند.
پس از آن ماجراجویی ها، گیراردینی مورد تحسین رقیب ژاپنی قرار گرفت. پس از مرگ هاسگاوا در قراقورام در سال 1991، گیراردینی برای ادای احترام به اولتار سار رفت.
در سال 1979، گیراردینی بخشی از یک تیم فرانسوی بود که سعی داشت از خط جادویی ترسناک K2 صعود کند. در بالای کوه، آب و هوای بد باعث شد افراد به پایین بازگردند. در نهایت، گیراردینی به تنهایی در ارتفاع 8350 متری بدون اکسیژن اضافی و بدون چادر حرکت کرد. او در غار برفی خود، روز بعد یک حرکت انفرادی قله را برنامه ریزی کرد. اما صعود میسر نشد. طوفان شدید وی را مجبور به عقب نشینی کرد.
یک رویای زیبا
در طی اکسپدیشن K2، گیراردینی مسحور قله زیبای میتره پیک شد. قله هایی وجود دارند که به دلیل خلوص اشکالی که مستقیماً رو به آسمان ایستاده اند و احساساتی که القا می کنند، الگوی کمال هستند. قله میتره که توسط قله های عظیمی که بیش از 8000 متر یا نزدیک به آن هستند احاطه شده است، از ظرافت بی نظیری برخوردار است. گیراردینی در کتاب خود به نام تاناتوس در سال 1996 نوشت: با اولین نگاه عاشق این کوه شدم.
این شد که در بازگشت به خانه عکس میتره پیک را به دیوار جلوی تختش آویزان کرد. او رویای اولین کوهنوردان را دیده بود و این چیزی بود که پیشگامان کوهنوردی حس می کردند.
باشگاه ورزشی موج
تمایل او برای بازگشت به قراقورام افزایش یافت.
در پایان سال 1979 مجوز صعود به قله میتره را دریافت کرد. او حامیانی را پیدا کرد که به پروژه او اعتقاد داشتند و بودجه اکسپدیشن مینیمالیستی را جمع آوری کردند. تا سال 1980 همه چیز آماده بود. او قصد داشت تنها برود، اما همسرش در آن زمان، ماری جین، به او اولتیماتوم داد: “مرا با خودت ببر وگرنه طلاق می گیرم!” در پایان آوریل 1980، این زوج فرانسه را ترک کردند.
نزدیک شدن به کوه
ها هشت باربر را استخدام کردند، در مقایسه با 1400 باربر در اکسپدیشن K2 در سال قبل هیچ بود. گیرادینی احساس می کرد که «مگسی روبه روی ماموت است». باربرها با این زوج بسیار مهربان بودند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
پانچو کوهنوردی شیرکوه
نمره 4.25 از 5۲۷۸.۰۰۰ تومان
«اگر حقیقتی وجود دارد، در کتاب ها نیست، بلکه در زندگی انسان های کوچک وجود دارد. مبارزه آنها برای بقا به آنها عظمت و زیبایی می بخشد. آنها واقعاً قوم خدا هستند.»
در طول نزدیک شدن آنها، گیراردینی تصمیم گرفت در اردوکاس توقف کند. در آنجا ژان و باربرها را برای چند روز ترک کرد. او تصمیم گرفت تا روی برج بینام ترانگو تلاش کند. البته به دلیل نداشتن مجوز این تلاش غیر قانونی بود.
در هر صورت او پس از دو روز به پای برج رسید اما هوای بد مانع صعود شد و در نهایت پس از یک هفته به اردوکاس بازگشت. و او، ماری ژان و باربرها به مسیر خود به قله میتر ادامه دادند. وقتی به کمپ اصلی رسیدند، باربرها به سمت خانه بازگشتند.
مردم محلی به گیرادینی گفتند که دو تلاش غیرقانونی (هر دو توسط تیم های امریکایی) پیش از این در کوه شده بود که هر دو مورد شکست خورده بودند.
این زوج تصمیم گرفتند چند روز در کمپ اصلی استراحت کنند. آنها با تماشای کوه به یوگا می پرداختند.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کیسه تفکیک کوهنوردی پکینیو 5 تایی
نمره 4.00 از 5۶۸.۵۰۰ تومان
صعود
در صبح روز 30 می 1980، گیراردینی تصمیم گرفت که زمان مناسب است. ظرف چند ساعت تمام وسایل مورد نیازش را آماده کرد: دو طناب، 15 عدد میخ، یک چادر بیواک، یک کیسه خواب، یک اجاق گاز و غذای پنج روزه. آنها مجموعاً 15 کیلوگرم وزن داشتند.
در طول مدتی که در کمپ اصلی بود، متوجه یک دهلیز در سمت راست کوه شده بود. او آن خط را امتحان می کرد. عبور از بالتورو در بعد از ظهر دشوار بود و باید شبانه به سمت کوه حرکت می کرد. پس از چند ساعت استراحت همان شب صعود را آغاز کرد.
او در ساعت یک بامداد شروع به صعود از طریق دهلیز کرد. این مسیر ترکیبی از سنگهای بدقلق و خطر بهمن بالقوه بود. تا ساعت 10 صبح به طور بی وقفه 800 متر را صعود کرده بود. و پس از 9 ساعت صعود به یک صخره کوچک در وسط دهلیز رسید.
مردد بود و در این فکر بود که ادامه دهد یا استراحت کند. ناگهان صدای بلندی شنید که بر سر او فریاد می زد: «اونجا بایست و چایی درست کن!» البته هیچ کس آنجا نبود و گیراردینی فکر کرد که ممکن است دیوانه شده باشد.
لحظات وحشت
او ایستاد و خود را به طناب بست. در حالی که بهمنی دهشتناک از بالا شروع شده بود، گراردینی تنها چند ثانیه فرصت داشت تا واکنش نشان دهد. او فریاد زد و به صخره چسبید، میخ ها را محکم در دستانش فشرد و سعی کرد آنها را بیشتر به سنگ بکوبد.
بهمن به او برخورد کرد، اما خوشبختانه او را دفن نکرد. در عوض محکم به سنگ کوبید. برف پودری ریه هایش را پر کرده بود.
وقتی شرایط خوب شد، میتوانست ببیند که تمام شیب برفی فرو ریخته است. گیراردینی توضیح داد: «اگر آن صدا به من دستور توقف نمی داد، برای همیشه مرده بودم، مانند مومری در نانگاپاربات یا هرمان بوهل در چوگولیزا. بدون سنگ برای سرپناه، او مطمئناً به ورطه نابودی کشیده می شد.
او در نیمه شب به صعود ادامه داد. پس از رسیدن به قسمت های ترکیبی منتظر طلوع خورشید شد.
وی هنوز 300 متر تا قله فاصله داشت که تصمیم گرفت لوازم خود را برای قسمت پایانی برجا گذاشته و سبک ادامه دهد.
آخرین بخش
قسمت قله دشوارترین و فنی ترین بخش صعود بود. پنجاه متر پایین تر از قله وی مجبور شد که بدون حمایت اساسی و در شرایط انجماد استراحت کند. او آخرین بخش صعود را به شکل کامل عمودی به یاد می آورد. در اینجا بود که روی دیگر کوه خودنمایی کرد. یک سوزنی نوک تیز با درجه طبیعی V+ و مصنوعی A1 که از طریق یک صخره بدقلق به بالا ادامه داشت. قسمتی از یخ و برف با شیب 65 درجه و درجه سختی (UIAA V+) نیز انتظار او را می کشید.
قله و بازگشت
گیراردینی در 2 ژوئن به قله رسید. آنهم قله ای که به سختی بیشتر از جای یک کفش می شد. وی به یاد می آورد که یک پایش این طرف قله و پای دیگر در سمت دیگر آن قرار داشت. او یک پرچم کوچک فرانسوی را در بالای آن قرار داد ، مقداری میوه خشک را خورد و شروع به فرود در باد شدید کرد. در پایین بخش قله ، باد آرام شد و او برای استراحت متوقف شد.
با فرود شبانه توانست در 4 ژوئن به بیس کمپ برسد. جایی که ماری ژان با پنکیک و مربای زردآلو منتظر او بود. ساعتها خوابید و آن دو تصمیم گرفتند برای یک هفته دیگر در بیس کمپ بمانند. آنجا مثل بهشت بود.
یک هفته بعد آنها بیس کمپ را ترک کردند و گیراردینی دوباره برای K2 تلاش کرد. او سعی کرد تا به تنهایی برای قله تلاش کند و قبل از بازگشت به 7000 متر رسید. مقامات پاکستانی پس از بازگشت به تمدن ، وی را به دلیل فعالیت های بدون مجوز جریمه کردند.
گیرادینی به صعود و کاوش ادامه داد. او در ژانویه 1981 جبهه جنوبی آکونکاگوآ را به تنهایی صعود کرد. و در زمستان 1982 از طریق تیغه جنوبی روی ماکالو تلاش نمود. آنجا بود که تصمیم گرفت از کوهنوردی سخت دست بکشد.
میتره پیک در سال 2020 برای آخرین بار توسط کوهنوردان لهستانی هدف قرار گرفت اما آنها نتوانستند به قله دست یابند. این کوه تا به امروز فقط یک کوهنورد دیده است.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.