دین پاتر، زندگی و آزادی را در لبه آن تجربه کرد. عده ای معتقد بودند که وی دیوانه است. اما باید گفت که در نهایت مرز بین “روشنفکری و دیوانگی” چیز مشخصی نیست. وی در پاسخ به سوال پیرامون دلیل شیفتگی اش نسبت به ورزش های اکستریم توضیح می دهد که شیفتگی او در واقع نسبت به تجربه ای کامل از زندگی بود، نه مبارزه با مرگ. پاتر می گوید درک اینکه مرگ می تواند یک پیامد احتمالی باشد، باعث می شود تا حد ممکن آزادی را حس کرد.
دین پاتر به عنوان اولین کسی شناخته میشود که از سختترین مسیرها در ال کاپتان و سوپرکانالتا فری سولو صعود کرد. او بدون طناب و با چتر از بسیاری از مسیرهای دشوار صعود نمود. دین با حد نصاب سه دقیقه و 22 ثانیه رکورد طولانی ترین پرش با وینگ سوت را در اختیار داشت.
فهرست مطالب
Toggleداستان زندگی دین پاتر
پاتر در 17 آوریل 1972 در کانزاس از پدری نظامی و مادری یوگی(ورزشکار یوگا) متولد شد. خانواده ی او در بیشتر دوران کودکیش در حال جابجا شدن بودند و نهایتا در نیوهمشایر ساکن شدند. زمانی که پاتر در دوران دبیرستان خود در حال پیاده روی بود، تکه ای فلز کوچک روی یک سنگ دید و تصمیم گرفت که برای سردر آوردن از آن سنگ را بالا برود. معلوم شد که آن قطعه یک میخ کوهنوردی بوده است. با این حال، در زمان بازگشت نمی دانست که چگونه باید به پایین برگردد و این اولین صعود فری سولوی دین پاتر بود که 60 متر هم طول داشت و سرنوشتش را رقم زد. دین قبل از شروع سنگنوردی به صورت جدی، در همان دوران دبیرستان و در نیوهمپشایر صعود می کرد.
پاتر توسط چارلی بنتلی آموزش دید که او را به خاطر استعداد و فیزیک فوق العاده اش در سنگنوردی به یاد می آورد. این تعریف برای کسی بود که بعدا بعضی از استانداردهای دنیای عمودی را تغییر داد. پس از پایان دبیرستان، پاتر به طور تمام وقت صعود را دنبال کرد و به کانوی شمالی در نیوهمپشایر رفت.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کلاه پلار لانگ مدل های فلای
نمره 3.50 از 5۱۹۲.۰۰۰ تومان
در مصاحبه هایی که در دوران سنگنوردی وی با پاتر انجام گرفت مشخص است که ارتباطش با سنگنوردی تبدیل به نوعی مذهب برایش شده و شاید همین عامل بود که در کنار عوامل فیزیکی به وی اجازه داد آنچنان با سرعت در سنگنوردی و بعدا هایلان و بیس جامپ رشد کند.
پاتر پس از مدتی اقامت در کانوی شمالی به دره یوسه میتی نقل مکان کرد تا سبک زندگی خود را شکل دهد. حامیان مالی و نام های بزرگی مانند نشنال جئوگرافی شیفته این بودند که چگونه او در میان خطراتی که بسیاری غیرقابل تحمل می دانند، این چنین آسوده به نظر می رسد. صعود کردن وی مانند یک ورزش تماشاچی پسند رویایی به نظر میرسید و آنرا قابل هضم تر می کرد. قضاوت هایی مانند “او دیوانه است، عاشق مردن، مشکل دارد…” به شکلی به دنبال بهره برداری از وی بودند. حتی نزدیک ترین افراد به پاتر هم حس می کردند او گاها پایش را فراتر از توانش می گذارد. آنها فکر می کردند که این واقعا یک بازی اعداد است که پاتر در برابر شانس های کمتر و کمتر به آنها تن می دهد.
بدون توجه به هزینه ها
به دلیل ریسک های زیادی که ورزشکاران اکستریم مانند پاتر انجام می دادند، مقامات در بسیاری از مناطق اقداماتی را برای محدود کردن بیس جامپینگ و هایلان انجام دادند. برای ورزشکارانی مانند جادوگر تاریکی که به دنبال به دنبال درک دیگری از زندگی هستند، یافتن راههایی برای دور زدن این قوانین بخشی از بازی بود. پروازهای مکرر و غیرقانونی پاتر در یوسه میتی باعث آشنایی وی با محافظان پارک شد و این پروازهای بیس جامپ او را به بازی موش و گربه تبدیل کرد.
در سال 2006، بی اعتناییش به قوانین در صعود طاق ظریف یوتاه مورد انتقاد قرار گرفت. او و دو نفر دیگر در ساعات اولیه صبح به این پدیده تاریخی رسیدند و از صعود انفرادی او عکاسی کردند. این عمل در مطبوعات پخش شد و انتقادات زیادی نه تنها از سوی جامعه کوهنوردی، بلکه سایرین هم در پی داشت. دین با تامل در مورد انتخاب خود برای دور زدن توصیه های مبهم برای بالارفتن از این آرک گفت: “هیچ دلیل قانونی یا اخلاقی برای صعود کردنش وجود نداشت.”
این صعود به قیمت از دست دادن یک اسپانسر قدرتمند یعنی پاتاگونیا برایش تمام شد. پاتر با زیر سوال رفتن انتخاب هایش غریبه نبود. تصویر او به عنوان نامی نسبتا منزوی ترسیم شده بود و می دانست با وجود اینکه مردم هنگام تعادل حضوری با وی صمیمی هستند، اما چندان مورد پسند نیست. مشابه آنچه که انسانها میل به تعریف و دسته بندی دارند و اغلب آنچه را که درک نمی کنند، کنار می گذارند.
عقاید دیگران در مورد شیوه زندگی پاتر او را از کمک و مشارکت در جوامعی که بخشی از آنها بود باز نداشت. این بخشی از الهامی بخشی بود. دین پاتر تمایل به پرواز را با استف دیویس به اشتراک گذاشت. دیویس یک سنگنوردی پیشگام و پرکار (همچنین بیس جامپر) بود. آنها آرامش را جایی یافته بودند که به نظر بیشتر انسانها غیرقابل کنترل ترین نقطه بود. منطقی برای کسانی که عمق تجسم این افراد را به درستی درک نمی کردند.
باشگاه ورزشی موج
دین و استف پس از 13 سال از هم جدا شدند، زیرا هر دو روی فعالیت های خود متمرکز بودند. جدایی هیچ یک از آنها را از ادامه فعالیتشان باز نداشت. پاتر خود را متعهد به آنچه که خود خلق کرده بود یعنی فری بیس(صعود به اتکای چتر نجات) می دید. او شروع به مطالعه ایرودینامیک کرد تا ابزار ایمن تر و پروتکل های بهتر پروازی ایجاد کند که به ناگاه خود را در حاشیه یافت.
آخرین پرواز دین پاتر
نقطه عجیب مرگ بسیاری از ورزشکاران اکستریم این است که به ندرت در لبه توانمندی آنها رخ می دهد. پاتر نیز از این قاعده مستثنی نبود. پرش آخرین وی از قله تافت پوینت بود که به خوبی می شناخت و قبلا هم با موفقیت از آن پرواز کرده بود. در 16 می 2015، پاتر و دوستش گراهام هانت برای پریدن از این نقطه آماده بودند. هنگامی که آنها در حوالی 7:30 دقیقه بعد از ظهر پردیدند، دوست پاتر، جن رپ نیز در حال عکاس بود. در ساعت 9 شب زمانی که نتوانست از طریق تلفن به هیچ یک دسترسی پیدا کند، به جستجو و نجات دره یوسه میتی اطلاع داد. روز بعد اجساد پاتر و هانت در فاصل 15 متری از هم در کف دره پیدا شد. چتر نجات هیچ یک باز نشده بود.
دقیقا مشخص نیست که در اواسط پرواز چه اتفاقی افتاده است که همه چیز اینقدر اشتباه پیش رفت. اما اینطور گمان میرود که بادهای متلاطم عصر باعث شده تا هانت به کناره تنگه برخورد کند. اطلاعات کمتری پیرامون اتفاقی که برای دین پاتر افتاد وجود دارد.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- گتر کوهنوردی brownbear سری G2001 ۷۵۰.۰۰۰ تومان
آمار بیس جامپ وینگ سویت نشان می دهد که هر سال بیش از 20 نفر در این ورزش جان خود را از دست می دهند. با توجه به تخمین حدود 400 نفری افراد فعال به نقل از mojagear ، عدد بیست زیاد به نظر می رسد که البته دین از این واقعیت غافل نبود. اینگونه شد که صفحات اول سرچ به جای افتخارات وی با خبر آخرین پروازش پر شد. شاید این شکلی از شیفتگی به مرگ باشد که از آخرین پرواز وی یک تیتر جنجالی و دهان پرکن ساخت. با این حال واضح است که تجربه پاتر زمانی که در لبه زندگی گام برمی داشت چیزی متعالی بود. حواسش به اوج می رسید و توانایی بیش از آنچه که اغلب انجام میداد را پیدا میکرد. برای جادوگر تاریکی این واقعا مفهومی از زندگی بود. یافتن فضاهایی که شاید چیزی بیشتر حس می کرد.
بعضی از صعودها
- 2002 سوپرکانالتا، سره فیتزروی، اولین صعود انفرادی
- 2003 کاسنپشن 5.13+ (67m) اولین صعود
- 2006 هیون (5.12d/13a)، اولین صعود فری سولو
- 2006 سودرن بله (V 5.12d R/X) دومین صعود به همراه لئو هولدینگ
- 2008 دیپ بلو سی (5.12+)
- 2010 صعود سرعتی نوز الکاپتان (2:36:45) این رکورد بعدا توسط آلکس هانولد و تامی کالدول شکسته شد.
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 3.9 / 5. تعداد آرا: 8
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.