دنیای کوهنوردی, کوه های جهان, کوهنوردی

سامورایی – جنوب شرقی کمت در هندوستان

سامورایی – جنوب شرقی کمت در هندوستان

0
(0)

سامورایی – اولین صعود جبهه جنوب شرقی کمت توسط کازویا هیرایده و کی تانیگوچی به سبک آلپی .

برنامه ما برای صعود کمت نتیجه یک تصمیم گیری فوری نبود. ما قبلا با چالشهای بسیاری روبرو شده بودیم و اعتماد به نفس در نتیجه این تجارت به همراه ترس و استرس پدید آمده بود. کمت با ارتفاع 7756 متر بلندترین قله قابل صعود منطقه گراهاول هند می باشد(تا زمانی که ممنوعیت صعود ناندادوی برداشته شد.) ما گزارشهای زیادی از سایر کوهنوردان یافته بودیم و عکسهای زیادی را هم بررسی کردیم. هرچند این مجموعه حقیقت طبیعت کمت را بازگو نمی کرد. کوهنوردان زیادی در کمت شکست خورده بودند و هنوز هم رخ های کشف نشده ای در کوه وجود داشت. چرا؟ ما جواب را نداشتیم تا اینکه خود به آنجا برویم و پاسخ را دریابیم و هیچ حجمی از دانش نمی توانست به اندازه عبور از یال قله ما را به ای پاسخ نزدیک کند.

کی و کازویا

همطنابی ما در کوههای بلند با صعود یک مسیر جدید در رخ شمال غربی اسپانتیک شروع شد. پس از این صعود ، ما تصمیم گرفتیم که سفرمان را گسترش دهیم و لیلاپیک را صعود کنیم. ما به دنبال چالشهای جدید بودیم.

سال بعد ما مسیرهای جدیدی در موستاق آتا در مسیر شرقی کوه و شیولینگ در هند باز کردیم. در دومی هر دوی ما دچار سرمازدگی شدیم. کازویا 4 انگشت پایش را از دست داد. اگرچه با در طول سه سال پس از شیولینگ با همدیگر صعود نمی کردیم اما هر دوی ما اکتشاف را ادامه دادیم. کازویا از برودپیک و گاشربروم 2 صعود کرد. کی ماناسلو و اورست را صعود کرد. این تجارب باعث شد که ما باهوش تر و جدی تر در مورد زندگی فکر کنیم. یک صعود زیبا ، باید شامل زنده بازگشتن هم باشد.

کمت سامورایی

کمت

اکتشاف در کمت به سال 1855باز می گردد ، و این کوه اولین بار در سال 1931 توسط یک گروه انگلیسی به سرپرستی فرانک اسمیت از طریق یخچال شرقی کمت صعود شد. اکثر مسیرهای پس از آن هم از همین مسیر صعود شده است که دید خوبی از رخ شمال شرقی 1800 متری کوه می دهد. در سال 2005 کوه مجددا برای خارجی ها پس از دهه ها ممنوعیت صعود باز شد. دو امریکایی در سال 2005 روی جبهه جنوب شرقی کار کردند که به دلیل شرایط هوایی حتی به پای آن هم نرسیدند.

ما می خواستیم شانسمان را برای صعود قله حداکثر کنیم. ما نمی خواستیم کسی به ما بگوید که “بزرگترین مشکل شما چه بود؟”ما پول کافی برای یک قرار داد در مورد پیش بینی هواشناسی نداشتیم پس از طریق تلفن ماهواره ای وضعیت هوا را از طریق دوستانمان در ژاپن چک می کردیم. و در مورد یک شهر نزدیک به نام جاشیماث وضع هوا را می گرفتیم اما به زودی فهمیدیم که وضعیت هوای آن شهر هیچ ربطی در عمل به کمت نداشت.

در عوض ، ما ابرهای بالای کمت را نگاه می کردیم و متوجه شدیم که جهت باد یک نشاندهنده خوب در باره پیش بینی هواست. زمانی که باد از سمت جنوب غربی می وزید کمت دارای هوایی معتدل بود، باد جنوبی آسمان بالای را صاف می کرد. زمانی که باد برعکس می شد هم باید انتظار بارش را داشته باشیم.

سامورایی

ما در دو مرحله هم هوایی کردیم. از 4 تا 7 سپتامبر ، یک گردش در پای جبهه کوه و در 5750 متری داشتیم. با دو کمپ در یخچال پوربی کمت ، و فهمیدیم که خطر بهمن در دهلیز اصلی این جبهه کوه جدی نیست. پس از دو روز استراحت، از مسیر نرمال تا 7200 متری صعود کردیم که مسیر فرود را هم بررسی کرده باشیم. کمپ ما در 6600 متری برای دو شب برقرار بود و آنجا روی سه نگرانی اصلی تمرکز کردیم: سه کراکس مشخص در مسیر ، احتمال بهمن از سراک بالای مسیر و محلهای بالقوه شبمانی.

ما یک بارگذاری غذا و سوخت هم در 6600 متری برای فرودمان و بازگشت به کمپ اصلی در 16 آگوست قرار دادیم.

تجهیزات

برای هفته آینده ، بارش سنگین برف ادامه داشت. ما تصمیم گرفتیم که یک فوم زیر انداز با خودمان ببریم و آنرا به دو نصف تقسیم کنیم، یک کیسه خواب سه چهارم قد هم که با یکدیگر شریک باشیم. یک چادر کوچک گورتکس. دو طناب 50 متری، 7.5 میلی متری. یک ست ابزار میانی جمع و جور که بیشتر هم شامل پیچ یخ بودند.

ما می دانستیم که وزن کمتر کلید موفقیت است ، اما می خواستیم که مطمئن باشیم غذای کافی به همراهمان خواهد بود. ما درسهای شیولینگ را فراموش نکرده بودیم و حالا تجربه بیشتری داشتیم و روی کالری دریافتی در هر روز تمرکز کردیم. شعار ما خواب خوب و غذای خوب بود. در نهایت ، ما برای 5 روز غذا و قدری هم اضافه برداشتیم. در پایان ، صعود دیواره از ما شش روز زمان برد که بیشتر از 4 روز مورد انتظارمان بود. اما به دلیل غذای اضافی نگران این تاخیر نبودیم

در طول زمان آماده سازی ، به طور بی پایان درباره آنچه که باید ببریم بحث می کردیم- این یک فرآیند طولانی بود. هرچند که این کار باعث شد که اطمینان بیشتری پیرامون تجهیزات داشته باشیم و نتیجه تقریبا عالی بود.

سامورایی کمت موج کوه

صعود نهایی

هوای خراب در بیس کمپ بیش از یک هفته طول کشید. زمانی که تقریبا نا امید شده بودیم، جهت باد تغییر کرد و هوای خوب شروع شد. ما در 26 سپتامبر شروع به صعود در برفی عمیق و نرم کردیم . 1 متر برف تازه در کمپ 1 و حدود 1.5 متر در کمپ 2 وجود داشت اما هنوز قابل استفاده بود. بیس کمپ پیشرفته را در 5900 متری در پای جبهه کوه در 28 سپتامبر برقرار کردیم. مسیر مشخص بود، یک دهلیز سینوسی شکل که مستقیم به قله میرفت. زیبا و کامل. شکی وجود نداشت.

در صبح آسمان درخشان و صاف بود. صعود سخت نبود و تنها در پایان روز یک کارگاه زدیم. در 6600 متری ، زیر اولین کراکس مسیر، یک ساعت و نیم به کندن یخ برای ایجاد یک سطح صاف مشغول شدیم. در این دیواره ، هرگز یک جای کافی برای دو نفر یافت نشد ، اما ما هم کوچک بودیم و تنها یک کیسه خواب 3/4 داشتیم که باعث میشد یک لبه کوچک هم کفایت کند. اول رو به راست می خوابیدیم و پس از دو ساعت می چرخیدیم و روبه چپ می خوابیدیم. در طول شب چادر ما هدف سنگ و ریزش برف بود.

بررسی ما باعث شده بود که نگران کراکس پیش رو باشیم، اما واقعیت بیشتر از انتظارات بود. سنگ سست و یخ پوسته ای همه جا بودند. پس از کندن 30 سانت یخ بد ، یخ سیاه رنگ زیر آن پیدا شد. پیدا کردن مسیر سخت بود و در ارتفاع حدود 7000 متری نفس کشیدن هم دشوار شده بود. افکار منفی از ذهنمان عبور می کرد: چرا باید صعود کنیم؟ این همه از خودگذشتگی چه معنی داشت؟ در پایان روز ما تنها نیم از دیواره پرشیب را صعود کرده بودیم. یک تراورس تنش زا در یک قسمت برفی انجام داده و در 7000 متری روی یک قسمت پرشیب بیواک کردیم.

روز بعدی کوتاه بود. دو طول بیشتر و به پایان کراکس دوم مسیر رسیده بودیم. و سپس دو و نیم طول برف پرشیب ما را به سومین کراکس مسیر رسانید. این قسمت بزرگتر از انتظار ما بود. خسته از بدخوابی شب قبلی به دلیل خواب نامناسب، انرژی کافی را برای شروع این دیواره نداشتیم ، پس لبه برف را تراشیده و در ساعت 3 بعد از ظهر جای چادر بعدی را زدیم. ما می دانستیم که سرعتمان کم است اما نسبت به هوا اطمینان داشتیم. لرزیدن هم تمامی نداشت در طول شب پاهای همدیگر را ماساژ می دادیم. کازویا درباره انگشتان پایش به شدت نگران بود و می خواست که لوونوکس به منظور بهبود جریان خون تزریق کند.

“کجا بزنم؟”

“هرجا..”

او نمی خواست که انگشتان بیشتری از دست بدهد.

در صبح روز پنجم صعودف ما به سمت بیس سومین دیواره پرشیب تراورس کردیم. طول یک ترکیبی بود که با سه و نیم طول از یخ آلپی سخت ادامه پیدا می کرد. چشم انداز این ارتفاع بهت آور بود به طوری که زبان از بیان آن قاصر است. اما.. ما به سختی می توانستیم حرف بزنیم، اما خودمان را با گفتن اینکه فردا به قله میرسیم تشویق می کردیم.

دهلیز برفی به نظر بی پایان میرسید، اگرچه به آرامی در حال صعود آن بودیم. ما می توانستیم مسیر قله را ببینیم، اما اصلا به نظر نمیرسید که در حال نزدیک شدن باشیم.

کی زیر لب گفت”من دارم میمیرم ، من دارم می میرم” کازویا جواب داد” نه…نه تو نمیمیری، تصمیم داری که پایین برگردیم؟”

کی پاسخ داد” نه بیا بریم بالا”

ما در یک شکاف در 150 متری زیر قله بیواک کردیم. از اینجا میشد قله را دید، اما دیگر انرژی برای ادامه دادن نداشتیم. غذای زیادی هم باقی نمانده بود، اما اشتهایی هم نبود.

در صبح 5 اکتبر در روز 7 ام صعود. 10 روز پس از ترک بیس کمپ- آسمان شرقی به رنگ نارنجی درآمده بود و خورشید داشت آرام آرام از پشت کایلاش طلوع می کرد. ما به مست راست و بالای جبهه شمال شرقی تراورس کردیم و در ساعت 10 صبح پس از یک ساعت صعود روی برف در قله بودیم. یک منظره کاملا متفاوت از چیزی که در طول مسیر می توانستیم ببینیم.

مرتبط : صعود ترکیبی ، کلنگ طلایی

سامورایی کمت

خلاصه

اولین صعود آلپی رخ جنوب شرقی کمت از مسیر مستقیم سامورایی.

درجه سختی : (1,800m, WI5+ M5+)

توسط کازویا هیرایده و کی تانیگوچی.


مطالب بیشتر


دکتر مهدی جباریان / باشگاه ورزشی موج

چقدر این پست مفید بود؟

ستاره چپ بیشترین امتیاز

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

مهدی جباریان

*مهدی جباریان : شروع فعالیت کوهنوردی 1376 برخی صعودهای شاخص: • گشایش مسیر در دیواره پاتخت ، زمستانی ، سبک آلپی • رکورد صعود چهارجبهه دماوند در 25 ساعت و سی دقیقه:شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، غربی، شمالی، شمال شرقی، پایان در گوسفندسرا • صعود سه جبهه دماوند در 21 ساعت: شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، شمالی و شمال شرقی • رکورد صعود آزاد انفرادی دهلیز مرکزی یخار از معدن تا انتهای یخچال در 12 ساعت • صعود زمستانی دماوند 10 مرتبه: گرده شرقی(تیغه های یخار)، جنوبی، شمالی، یکروزه... • صعود دماوند مجموعا 104 مرتبه در فصول مختلف یالهای گوناگون. • صعود زمستانی گرده شرقی سرکچال به خلنو • صعود زمستانی قلل شاخک و علم کوه از مسیر سیاسنگا • رکورد صعود سرعتی آزاد انفرادی گرده آلمانها از ونداربن تا تنگ گلو در 7 ساعت و سی و سه دقیقه • تلاش برای صعود زمستانی آلپی ترکیبی دیواره علم کوه مسیر هاری رست، صعود برتر سال 96 • صعود به گرده آلمانها چهارده مرتبه در فصل بهار و تابستان و پاییز – صعود یکروزه گرده آلمانها • صعود یکروزه دیواره علم کوه، مسیر هاری رست از ونداربن به ونداربن بدون بارگذاری 21:33 ساعت • صعود دو مسیر هاری رست و فرانسوی های دیواره علم کوه در یک روز • رکورد عبور از البرز، شروع دربند توچال تا آزادکوه کلاک ، 102 کیلومتر، 9000 متر صعود در 46 ساعت رکورد صعود سرعتی زمستانی گرده آلمانها از ونداربن به ونداربن در 67 ساعت • رکورد صعود سرعتی خط الراس دوبرار در 17 ساعت و نه دقیقه • صعود سرعتی از پل خواب توچال کلک چال جمشیدیه در 15 ساعت و 20 دقیقه • صعود یکروزه از دربند توچال تا سرکچال سپیدستان در 23 ساعت و 50 دقیقه ، 65 کیلومتر، • صعود قله خان تنگری 7010 متر • تلاش برای صعود قله ماناسلو 8163 متر • صعود یخچالهای شمالی سبلان، کسری، یخار • صعود و تمرین سنگنوردی در دیواره های شروین، پلخواب، بیستون.... • گشایش مسیر در دیواره های کاسونک، شروین، اوسون ترکیبی ... • مربی کوهپیمایی درجه سه سایر: کمربند مشکی جودو دان یک کارشناس مهندسی معماری، دکتری مدیریت بازرگانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین مقالات

مقالات پیشین

سبد خرید
راهنمای خرید و ارسال
فروشگاه
وبلاگ
حساب من
0 مقايسه
0 مورد سبد خرید