تمرین برای کوهنوردی, تمرین سنگنوردی, تمرین کوهنوردی

تمرین روانشناختی برای کوهنوردی

تمرین روانشناختی برای کوهنوردی

0
(0)

ذهن بر بدن حکمرانی می کند. اراده ، آگاهی و درک همه در تمرین روانشناختی دخیل هستند. اگرچه کوهنوردی و آلپینیسم بیتشر از آنکه بدنی باشد، روانیست. اما در واقع یک جدایی بین آنها وجود ندارد: در آن واحد ذهن و بدن با هم کار می کنند. اگرچه جنبه های روانی پایه ای هستند.

ذهن در طول فعالیت های روزانه توسعه پیدا می کند. آن در حقیقت شروع به واکنش در برابر نیازهای روزمره ما می نماید. آمادگی برای حضور در شرایط خاص کوهستان بیش از هر تمرین بدنی برای کوهنورد اهمیت دارد. تمام تمرینات شما به چیزی که در ذهنتان می گذرد وابسته است. عملکرد شما در کوه هم به سادگی بیان ایده ها و ایده آلهایی است که ذهنتان به آنها شکل می دهد.

عوامل روانشناختی در کوهنوردی

تمرین روانشناختی کوهنوردی

آگاهی

مردم گرایش به این نکته دارند که باید برای دستیابی به اهدافشان تمرکز زیادی داشته باشند. اما تمرکز دارای نقاط تاریکی هم هست. با تمرکز عمیق بر یک چیز توجه به سایر چیزها کم می شود. این کوری خود خواسته نیز به کاهش هوشیاری و آگاهی می انجامد.

در سوی دیگر یک ذهن هوشیار همه چیز را در نظر می گیرد. به جای تمرکز بر روی یک وظیفه تکی یا جزیی خاص از یک شرایط ، شامل همه وجوه می گردد. تنها با این هوشیاری ذهنی ، بدون انتخاب ، بدون تنش و بدون سوگیری در توجه، یک درک حقیق صورت می پذیرد. با بهره گیری از این درک شما می توانید به درستی نسبت به شرایط متغیر طبیعت کوهستان و سایر محیط ها واکنش نشان دهید.

به شکلی این هوشیاری را باید یک زندگی در حال دانست ، آنهم بدون قضاوت های از پیش شکل گرفته و بدون تحت الشعاع قرار گرفتن توسط خطاهای شناختی. هوشیاری می تواند تحت تاثیر فیلترهایی از تجارب گذشته ، باشد. آگاهی نسبت به شرایط به شکل درست به ذهن اجازه می دهد که با بهترین و سریعترین کیفیت واکنش نشان دهد. درک خطرها و فرصتها ، نیازها و ظرفیت فرد و تیم با این توان روانشناختی میسر می گردد.

یک کوهنورد هوشیار به طور ادامه دار وضع موجود را پایش و بررسی می نماید. وی از خود چنین سوالاتی می پرسد:

  • آیا نیاز به صعود سریعتر دارم؟
  • برای چه زمانی؟
  • چه ابزاری در این قسمت از مسیر باید بگذارم؟
  • ادامه مسیر چه عواقبی دارد؟
  • شرایط هوا چطور است؟ و چه تغییراتی در پیش می باشد؟

کوهنورد آگاه جهان اطرافش را زیر نظر دارد.

آرامش و تمدد اعصاب

شرایطی پیش می آید که میزان ترس رو به بیشتر شدن می رود. در اینجاست که کوهنورد باید خود را آرام سازد. با ایجاد آرامش باید به ذهن و بدن اجازه داد که کار خودشان را انجام دهند. استرس می تواند توان واکنش ها را تا یک سوم کاهش دهد که میزان بسیار زیادی است. البته که دستیابی به این سطح از خود مدیریتی نیاز به تمرین ذهنی ، اعتماد به نفس و تجربه دارد.

در اینجا باید ناخودآگاه آنقدر رشد یافته باشد که بدن و ذهن به طور اتوماتیک شروع به واکنش نشان دادن کنند. دستیابی به این سطح اصلا کوتاه نیست. باید برای رسیدن به آن مدتها تمرین و صعود کرد. و بارها شرایط مختلف را تجربه نمود.

یک صعود مملو از واکنشهای عصبی در طول برنامه ریزی های درون زا می باشد که ریشه در حفظ آرامش روانی دارد.

  • به صدای تبر یخ گوش دهید. درست نشستن آنرا خواهید شنید.
  • به حس کف کفش دقت کنید. متوجه خواهید شد که برفکوبی کمتر با چند قدم به راست و یا چند قدم به چپ وجود دارد.
  • به صدای سنگها گوش دهید. سنگهای لق صدای خاص خود را دارند.
  • به صدای بسته شدن کارابین گوش دهید. نشان می دهد که سالم عمل می کند یا نه….
  • به صدای ابزاری که می گذارید گوش دهید…

صدای طبیعت را خواهید شنید. نه فقط از جنبه زیبای آن بلکه به عنوان یک صعود کننده صداها راهنمای شما خواهند بود. در این صورت می توانید بهتر صعود کنید. باور کنید با به آرامش رسیدن حتی سرعت صعود شما هم افزایش می یابد. شاید در ظاهر متناقض باشند.

steve house b31c2782 2420 442c 8db8 f30e5e2b23b resize 750

مراقبه یا مدیتیشن

یک جنبه دیگر روانشناختی کوهنوردی. در اینجا مراقبه شامل توان درک درونی یک آگاهی و هوشیاری عمیق است. ساکت کردن دیالوگ درونی برای انجام فعالیت معین و درست. صداهایی از این دست:

  • چرا اصلا اینجا هستم؟؟
  • لعنت به این کار.
  • می ترسم.
  • دلم برای مادرم تنگ شده..

این صداها تمرکز صعود کننده را بر هم میزنند. چه بخواهیم یا نخواهیم جایی که در آن قرار گرفته ایم انتخاب ما بوده است.

بسیاری از افراد مراقبه را از صعود جدا می کنند. اما به نظر بهترین مراقبه برای کوهنوردی در حین صعود صورت میگیرد. این مراقبه پویا فکر و عمل ، ادراک و واکنش را به هم پیوند می دهد.

حافظه و تجربه یک شکل خاص از تعصب هستند. در حالی که آنها منابع موجود تجربی را برای تفکر آگاهانه مانند برنامه ریزی یا آماده سازی آماده می کنند ، می توانند باعث ایجاد مانع در جلوی واکنش ناخودآگاه و مبتکرانه هم بشوند.

با توسعه هوشیاری و مراقبه یادخواهید گرفت که چطور به شکل فوری و شهودی بر اساس آنچه در حال درک آن هستید اقدام نمایید. به جای آنکه بر اساس عادات از پیش شکل گرفته عمل کنید. این عادات از پیش شکل گرفته ممکن است باعث مرگ شما به عنوان یک آلپینیست شوند.

برای یادگیری مراقبه شروع به مطالعه در این زمینه نمایید. سپس آنها را به درون خود انتقال دهید. حتی می توان در یک دوره مدیتیشن شرکت کرد. سعی کنید که بین مراقبه و صعود یک رابطه ایجاد کنید. اطمینان داشته باشید که کاری که در ذهنتان انجام میدهید بر صعود شما تاثیر می گذارد.

تجسم

تجسم یک بازسازی ذهنی با چشمان بسته از کاری است که می خواهید انجام دهید. این توان روانشناختی نیاز به تصویر سازی دارد. تجسم یک مسیر یا یک صعود باعث ایجاد اعتقاد مثبت درباره توان انجام آن صعود می شود. قبل از اینکه پای خودتان را در یک مسیر بگذارید ، ذهنتان را در آن مسیر به جلو ببرید. به چه چیزهایی نیاز دارید. چه ابزاری، چه شرایطی؟؟؟

در تجسم ، همه جزییات را ببینید. سرمای هوا چقدر می باشد؟ اگر مجبور به شب مانی شوید چه؟ یک راه خوب برای یادگیری مطالعه است. گزارش صعودها را بخوانید. این یعنی از تجارب دیگران آگاه شده اید. به شرایط کوهها بیشتر عادت کرده اید…و زمانی که آنرا با تصویرسازی خود ترکیب می کند یک تجسم کامل ایجاد می گردد.

برای اینکه بدنتان صعود کند باید اول در ذهنتان صعود کرده باشید.

با ذهن مثبت تصویر سازی کنید. نه با ذهن منفی و شکست خورده. اما از طرفی نسبت به توانمندیهای خود هم متوهم نباشید.

توجه کنید که تصویرسازی را نباید به برنامه ریزی اشتباه کنید. تجسم ذهن را آماده می کند. این یک فعالیت خلاقانه ، و راست مغز می باشد. درحالی که برنامه ریزی یک فرآیند رسمی و چپ مغز برای آماده سازی و مراحل کار است. در واقع تصویرسازی در عمق برنامه ریزی قرار می گیرد.

تجسم کردن باعث می شود از نظر ذهنی برای انجام یک کار آماده شوید. یادتان باشد که ما حاکم شرایط کوهستان نیستیم و باید برای هرچیزی آماده باشیم.

روانشناختی

همگام سازی ذهنی

ورزشکاران نخبه ارزش همگام سازی نیم کره های چپ و راست ذهن را در هنگام تمرین و فعالیت یاد میگیرند. این بعتث کاهش زمان و تعداد تکرار های مورد نیاز برای یادگیری و ایجاد مهارتهای خاص می شود. تفکر یکپارچه تر می شود. شما می توانید آسانتر مهارتها را یاد بگیرید. و آرامسازی ، تمرکز و هوشیاری و … با همگام سازی ذهنی راحتتر انجام میشود.

کسانی که به سطح خوبی از این توان روانشناختی برسند. بر اینکه کدام قسمت از مغز یک فعالیت خاص را کنترل کند تاثیر می گذارند. برای مثال تمرین کردن یک فعالیت چپ مغز برای الگوهای فعالیت خاص می باشد. راست مغز قسمت رقابت و عملکرد را هدایت می کند که بیان آزاد و خلاق رفتار تمرین شده است. فعالیت مغزی همگام نشده ، یا تغییر وضعیت سریع از یک طرف به طرف دیگر باعث کاهش کیفیت عملکرد و نرسیدن به بهترین عملکرد می گردد.

هم هوایی روانشناختی

هم هوایی ابتدا در درون ما اتفاق می افتد. اول ذهن و منش ماست که با شرایط ارتفاع تطبیق می یابد و موضوع ملکه ذهن می شود. در این جا نوعی از عادت به شرایط کوهستان ، زندگی در چادر ، سرمای صعودهای زمستانی و … است که بر عملکرد صعود کننده تاثیر زیادی می گذارند. یادگرفتن از خطا ها را هم شاید باید در اینجا قرار داد. شکست باید یادگیری میشود. وقتی که شکست میخوریم به صورت طبیعی شروع به یادگیری می کنیم . و این باعث می شود که رشد کنیم.

همچنین ترس از عظمت یک دیواره در فصل زمستان را می تواند مثال زد. باید این ترس درون ذهن بشکند. نباید اجازه دهیم چیزی بر تعهد ما به عنوان کی صعود کننده تاثیر بگذارد.

کوهنوردی

عملکرد

روح خودتان را برای کوهستان بگشایید. برای تجربه کردن و دیدن آماده باشید. آزادی را باید حس کنید. حتی در بعضی اوقات همین هوشیاری هم می تواند تلف کردن وقت باشد، زیرا ناخودآگاه شما در حال انجام کار درست است. شاید بعدا بنشینید و به عملکرد خود فکر کنید. اما الان وقت انجام کار است.

یک خطای بزرگ در کوهنوردی توجه زیادی به موفقیت یا عدم موفقیت است. زیاد درگیر این قسمت نشوید. کارتان را انجام دهید و به ندای طبیعت گوش دهید. تمرینات ، تجارب و آمادگی شما به شما اجازه می دهند تا عمل و واکنش درست را انجام دهید. در نهایت این کوهها هستند که به شما اجازه صعود می دهند یا شما را باز می گردانند. در هر صورت دست خالی نخواهید ماند.

بازگشت

بعد از یک برنامه نیاز هست که به زندگی بازگردید. اکثر کوهنوردان درآمدی از این طریق ندارند. پس باید به سرکار و کسب خود بازگردند. باید یاد بگیرید که این فرآیند را به سرعت انجام دهید. مطمئنا انجام درست این کار باعث می شود که بتوانید به کوهنوردی هم ادامه دهید. باید یادگرفت که تمرکز زندگی را در زمانی کوتاه از یک موضوع به موضوعی دیگر و از یک حوزه به حوزه دیگری تغییر داد.

ریکاوری روان شناختی

باید زمانی به بازیابی روانی خود نه تنها از نظر بدنی بلکه از نظر ذهنی اختصاص بدهید. کتاب بخوانید. مهمانی بروید. شیطنت و بازی کنید. به یاد داشته باشید به مهارت رسیدن در جنبه های روانی کوهنوردی بسیار سخت تر از جنبه های فیزیکی آن است.

کلام آخر اینکه اگر تمرین مناسب ، برنامه مناسب صعود و فعالیت کافی نداشته باشید. تمام آنچه در بالا گفته شد، چیزی جز یک قصه مسخره نخواهد بود./موج کوه با اقتباس از نظرات مارک توایت.

چقدر این پست مفید بود؟

ستاره چپ بیشترین امتیاز

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

مهدی جباریان

*مهدی جباریان : شروع فعالیت کوهنوردی 1376 برخی صعودهای شاخص: • گشایش مسیر در دیواره پاتخت ، زمستانی ، سبک آلپی • رکورد صعود چهارجبهه دماوند در 25 ساعت و سی دقیقه:شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، غربی، شمالی، شمال شرقی، پایان در گوسفندسرا • صعود سه جبهه دماوند در 21 ساعت: شروع از گوسفندسرا، مسیرهای جنوبی، شمالی و شمال شرقی • رکورد صعود آزاد انفرادی دهلیز مرکزی یخار از معدن تا انتهای یخچال در 12 ساعت • صعود زمستانی دماوند 10 مرتبه: گرده شرقی(تیغه های یخار)، جنوبی، شمالی، یکروزه... • صعود دماوند مجموعا 104 مرتبه در فصول مختلف یالهای گوناگون. • صعود زمستانی گرده شرقی سرکچال به خلنو • صعود زمستانی قلل شاخک و علم کوه از مسیر سیاسنگا • رکورد صعود سرعتی آزاد انفرادی گرده آلمانها از ونداربن تا تنگ گلو در 7 ساعت و سی و سه دقیقه • تلاش برای صعود زمستانی آلپی ترکیبی دیواره علم کوه مسیر هاری رست، صعود برتر سال 96 • صعود به گرده آلمانها چهارده مرتبه در فصل بهار و تابستان و پاییز – صعود یکروزه گرده آلمانها • صعود یکروزه دیواره علم کوه، مسیر هاری رست از ونداربن به ونداربن بدون بارگذاری 21:33 ساعت • صعود دو مسیر هاری رست و فرانسوی های دیواره علم کوه در یک روز • رکورد عبور از البرز، شروع دربند توچال تا آزادکوه کلاک ، 102 کیلومتر، 9000 متر صعود در 46 ساعت رکورد صعود سرعتی زمستانی گرده آلمانها از ونداربن به ونداربن در 67 ساعت • رکورد صعود سرعتی خط الراس دوبرار در 17 ساعت و نه دقیقه • صعود سرعتی از پل خواب توچال کلک چال جمشیدیه در 15 ساعت و 20 دقیقه • صعود یکروزه از دربند توچال تا سرکچال سپیدستان در 23 ساعت و 50 دقیقه ، 65 کیلومتر، • صعود قله خان تنگری 7010 متر • تلاش برای صعود قله ماناسلو 8163 متر • صعود یخچالهای شمالی سبلان، کسری، یخار • صعود و تمرین سنگنوردی در دیواره های شروین، پلخواب، بیستون.... • گشایش مسیر در دیواره های کاسونک، شروین، اوسون ترکیبی ... • مربی کوهپیمایی درجه سه سایر: کمربند مشکی جودو دان یک کارشناس مهندسی معماری، دکتری مدیریت بازرگانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین مقالات

مقالات پیشین

سبد خرید
راهنمای خرید و ارسال
فروشگاه
وبلاگ
حساب من
0 مقايسه
0 مورد سبد خرید