رمی های باستان عقیده داشتند که بخت و اقبال با افراد شجاع و جسور یار است و البته کمتر کسی به اندازه سه کوهنورد جوان بریتانیایی که الهه بخت و اقبال آنها را بغل کرده بود، این مثل را درک خواهد کرد.
قله شیشاپانگما 8027 متری به عنوان یک هشت هزار متری خیلی کوتاه است و تقریبا به زور خودش را در بین برادران و خواهران بزرگترش جای داده. حتی نامش هم خیلی اسطوره ای نیست (مقایسه کنید با نامی مثل کانگچنجونگا که به معنای پنج گنجینه برف می باشد) شیشاپانگما به معنای محدوده ای بالای دشت های چمنزار است و البته به اندازه سایر هشت هزار متری ها هم کشنده نیست.
علاوه بر همه اینها یک جاده آسفالته هم وجود دارد که به راحتی شما را تا چند ساعتی بیس کمپ خواهد برد. تنها دلیلی که این کوه هر ساله پذیرای خیل گسترده کوهنوردان نیست هم دولت چین است که فقط هر چند سال یکبار مجوز صعود به این قله را که در منطقه خودمختار تبت قرار دارد، صادر می کند.
مسیر عادی صعود به شیشاپانگما هم در سمت شمال کوه به خط الراس چاقویی شکل و دور از نقطه واقعی یعنی قله شرقی منتهی می شود. در مسیر دستیابی به قله اصلی شرقی هم یک قله فرعی به ارتفاع 8008 متر وجود دارد که بعضا کوهنوردان در همانجا به عنوان قله توقف می کنند و باز می گردند. همین هم باعث بسیاری از جنجالهای پیرامون صعود به شیشاپانگما شده است.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کاپشن سیلیکونی گورتکس بلک دیر 4002 PRO
نمره 4.25 از 5۳.۳۷۱.۰۰۰ تومان
با این وجود این 8000 متری نسبتا آسان یک روی دیگر هم برای کوهنوردان برتر دارد. جبهه جنوب غربی در سه روز فاصله با جاده ها قرار دارد و چهره ای زیبا و 2500 متری با ترکیبی از سنگ، یخ و دهلیزهای متعدد ارایه می کند که برای هر کوهنورد توانمندی وسوسه انگیز خواهد بود.
این جبهه کوهستانی از دره لانگ تانگ نپال در مسافتی نه چندان دور قابل دیدن است، اما جالب آنجاست اولین تیمی که از آن صعود کرد، هرگز قبلا آنرا ندیده بود. آنها رفتند، دیدند، صعود کردند و بازگشتند!
در سال 1982 خبری از گوگل ارث یا تصاویر اینترنتی هم نبود و اطلاعات کمی راجع به جبهه جنوب غربی شیشاپانگما وجود داشت. از طرف دیگر وارد شدن به منطقه تبت هم به اندازه امروز سخت بود و به کاغذبازی نیاز داشت.
نیک پرسکات برای اولین بار در سال 1979 درخواست مجوز صعود کرد که دو سال بعد اعطا شد. در آن زمان، تیم اصلی او منحل شد و داگ اسکات مجوز و رهبری گروهی را که شامل راجر باکستر-جونز، الکس مکلنتایر، پرسکات و خودش بود، به دست گرفت. الین بروک فقط برای مرحله هم هوایی به تیم ملحق شد و پرسکات به عنوان مدیر بیس کمپ عمل کرد. عضو هفتم، پل بریتویت، اندکی پس از ترک لهاسا بیمار شد و بدون کوهنوردی به خانه بازگشت.
تیم سه نفره شامل اسکات، جونز و مکلنتایر مسیری مناسب و با شیب نسبی بهتر در قسمت های بالا پیدا کردند که قسمت های عمودی آن کمتر از انتظار آنها بود. آنها به عقب برنگشتند و با سه شبمانی به قله صعود کرده و با یک شبمانی دیگر به پایین بازگشتند. پیشرفت سریع آنها در طول این جبهه 2500 متری عمدتا به این دلیل بود که در قسمت های زیادی از مسیر بدون طناب صعود کرده بودند.
در روی خط الراس قله هم تا جایی ادامه دادند که مطمئن شوند قله اصلی را صعود کرده اند و سپس از طریق یک دهلیز با شیب 45 تا 55 درجه به پایین بازگشتند.
باشگاه ورزشی موج
این مسیر از نظر سختی در حد دشوارترین مسیرهای باز شده به این سبک در جبهه جنوبی آناپورنا یا گاشربروم 4 نیست. بعدا مسیرهای سختتری هم روی جبهه جنوب غربی شیشاپانگما باز شد، با این حال این کوهنوردان مقدمات حرکات بعدی را فراهم کردند.
ارزش واقعی شاهکاری که مکلنتایر، اسکات و باکستر جونز به دست آوردند در نبوغ رویایی بود که در یک سفر ماجراجویانه به گوشه ای از جهان در یک سفر ماجراجویانه به کشوری نیمه بسته و تلاش به سبکی بی عیب و نقص در یک چهره کوهستانی عظیم قرار داشت. آنها قبلاً این کوهستان را ندیده بودند – نه از اصول صعود خود چشم پوشی می کردند و نه از ارتفاع، عدم اطمینان، یا نیازهای هم هوایی به عنوان بهانه استفاده می کردند.
در نهایت آنها مسیر را بدون نقص طی کردند و به قله واقعی کوهی با قله های فرعی گیج کننده رسیدند. سپس بدون آسیب و کاملاً خوشحال بازگشتند. همانطور که اسکات می گوید: “یکی از رضایت بخش ترین کارهایی که ما در هیمالیا انجام داده بودیم – یک ردیف کلاسیک از قسمت های متنوع در یک رخ اصلی، تنها و ناشناخته.”
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
کاپشن پر نیمه سنگین موتال مدل guney
نمره 4.50 از 5۸.۵۰۰.۰۰۰ تومان
همچنین یکی از آن صعودهای کلاسیکی بود که یک نسل را پر از رویاهای کوهنوردی کرد: خاطرات و یادداشت های روزانه اعضا، از جمله بحث ها و اختلاف نظرهایشان، توسط اسکات و مک اینتایر به کتاب تبدیل شد. این کتاب اولین جایزه بوردمن تاسکر را برای ادبیات کوهستانی دریافت کرد.
اولین صعود از جبهه جنوبی شیشاپانگما نه تنها به عنوان الگویی از سبک آلپاین به خوبی درخشید، بلکه یک بازی را تغییر داد که ثابت کرد تا زمانی که تیم ماهر و قوی باشد، می توان برتری کوهنوردی را از کوه های کوتاه تر مثل آلپ به کوه های بلندتر مثل هیمالیا انتقال داد.
صعود آنها روی این هشت هزار متری نسبتا ساده (البته نسبتا) ثابت کرد که می توان روی یک بوم نقاشی معمولی هم بهترین نقوش را طراحی و پیاده کرد. هر کسی بعدا به جبهه جنوبی شیشاپانگما نگاه می کرد این را تشخیص می داد که اینجا جایی برای سبک و روش است نه فقط یک صعود رزومه ای!
جای تعجب نیست جبهه جنوبی بعدا میزبان صعود انفرادی سه نفر از بهترین کوهنوردان تاریخ از جمله کریستوف ویلیچکی، ژان کریستوف لافای و اولی اشتک شد.
سبک در نهایت مهمتر از اعداد خواهد بود.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
شلوارک ورزشی مردانه آندر آرمور
نمره 4.50 از 5۵۳۷.۰۰۰ تومان
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.