“این مانند یک جنگ بود ، وقتی نفرات از مسیر برمی گشتند ، انگار از جنگ آمده بودند. ژانو داشت شخصیتش را نشان می داد.” صعود دیواره شمالی ژانو به قلم الکساندر روچکین ، امریکن آلپاین ژورنال ، 2005 ، بازگردان به فارسی توسط موج کوه
فهرست مطالب
Toggleرولت روسی
دیواره شروع به رو کردن سوپرایزهای جدید برای ما و کار بیشتر برای پزشک تیممان ، میخاییل باکین کرد. اول ، به دلیل کار زیاد پرشین یک مشکل جدی در شبکیه چشمش پیدا کرد ، و تقریبا کور به پایین بازگشت. دوم ، در هنگام فرود در آخرین طناب ، تاتمجانین مورد اصابت یک سنگ قرار گرفت که باعث شکستن عینک و آسیب دیدن سر و انگشتش شد ، البته کلاه هلمت جان او را نجات داد و کارآییش حفظ شد. گروه بولوتوف شروع به کار در 7500 متری کردند. یک سنگ به هلمت سرگیی بوریسف خورد، پس از آن هم دنده آلکس بولوتوف بر اثر یک سقوط در یک قسمت سخت و پیچیده شکست. گروه آنها به پایین بازگشت و دکتر با رادیو از گنادی کریوسکی خواست تا مجروحان را از بیس کمپ پیشرفته به بیس کمپ اصلی بازگرداند. این دقیقا شبیه به جنگ بود ، با همنوردانی که از خط مقدم مسیر باز می گشتند. ژانو در حال نشان دادن شخصیتش به ما بود.
در 19 می گروه ما بارها را به پرتالج 7400 متری حمل کرد. دیمیتری پاولنکو به 7000 متری بازگشت تا یک روز استراحت کرده و با تجهیزات بیشتری بازگردد. میخاییلوف و من در پرتالج ماندیم ، تا بتوانیم کار را به جلو ببریم. هوا رو به وخامت گذاشت و برف ما را پوشاند. ما مجبور بودیم به طور ادامه دار پرتالج را بتکانیم تا پاره نشود. روز بعد هوا بهتر نشد و ما مجبور شدیم در طوفان برف صعود کنیم. مسیر ما از یک تنوره عریض می گذشت که پر از برف شده بود. برف همچنین تمام تجهیزات و شکافها را پوشانیده بود. هر چیزی که در دیواره جمع شده بود هم بر سر ما می ریخت. هر زمان که آسمان تار می شد به معنای آن بود که یک بهمن در حال فرو ریختن است و ما فقط آنقدری زمان داشتیم که سرمان را پایین بیاوریم. فرآیند کاری ما در آن هوا مانند یک لاک پشت به پیش می رفت. سی متر در هر روز ، به علاوه صعود و فرود طنابهای ثابت. سازماندهی میانی ها و کارگاهها هم زمان بسیار زیادی می گرفت.
مرتبط : تمرین کوهنوردی در اتحاد جماهیر شوروی سابق ، هم هوایی در کوهنوردی
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
- طناب ورزشی شماره انداز sh1 ۹۹.۰۰۰ تومان
برف ، برف ، برف
سه روز در برف لاینقطع کار می کردیم. مایک میخاییلوف در حال حمایت من که عملا بی حرکت بودم قهرمانانه یخ زد. در چنین شرایط وحشتناکی ما در حال تلاش برای پیروزی بر دو طول در دیواره بودیم. در طول روز چهارم صعود مایک علایم ادم ریوی را در خود مشاهده کرده و به سرعت به پایین بازگشت. این واقعا ناراحت کننده بود که پس از این همه کار وی نمی توانست صد و پنجاه متر آخر را در کنارم باشد. در کنار همدیگر ما بیشتر قسمت های سخت و پرشیب مسیر را صعود کرده بودیم ، با اینکه آسیب او از پاییز سال قبل در تلاش ژانو هنوز به طور کامل خوب نشده بود. احساس خوبی به ارتفاع نداشتم و این امکان بود که قربانی بعدی من باشم.
تنها پس از روز چهارم هوا رو به بهتر شدن گذاشت ، با فرود مایک دمیتری به سمت پرتالج من صعود کرد. اینها به طور همزمان انجام گرفت. من امروز هم سرطناب صعود می کردم. حالا تنوره به سمت چپ زاویه پیدا کرده بود و در مسیر رسیدن به یال بود . شیب نیز در حال کمتر شدن به نظر میرسید. حالا می توانستیم سریعتر صعود کنیم. پاولنکو برای دو روز آینده سرطناب صعود کرد و من او را حمایت می کردم. به دلیل لق بودن سنگها پیدا کردن جای مناسب برای ابزارگذاری هم بسیاری سخت بود.
ما هر روز عصر در بیسیم می شنیدیم که به قله بسیار نزدیک هستیم و تنها سه چهار طول دیگر باقیست. اما روزها از پس هم میرفتند و قله مثل یک سراب دایما از ما دورتر می شد. تنها سه حلقه طناب دیگر برای ما باقی مانده بود و مقدار کمی هم ابزار داشتیم. شیب دیواره به ما اجازه نمی داد که بدون طناب صعود کنیم و رسیدن به قله حتی مشکل تر هم شده بود. اگر شیب به ما اجازه می داد در اتصال طناب به بالا ادامه میدادیم و ثابت نمی کشیدیم. اما فاصله قله تا ما مشخص نبود ، چه مقدار طناب لازم است ، میزان سختی مسیر پیشرو چقدر است ، آیا زمان کافی برای بازگشت خواهیم داشت؟؟ قدرت من کمتر و کمتر می شد ، و می دانستم که هر ساعت شانسم برای رسیدن به قله کمتر می شود. الان برای هفت روز بود که بالاتر از 7400 متری بودم.
فعالیت ما روی سایر تیم هم تاثیر گذاشته بود و شروع به صعود تا بیس کمپ پیشرفته کرده بودند. اگر ما نمی توانستیم به قله صعود کنیم برخی از آنها شانس آن را داشتند ،البته این شانس زیاد نبود.
تلاش برای قله
فضای خصوصی ما – یک پرتالج 1 در 2 از فضای بیرون بسیار متفاوت بود. ما با یک لایه نازک پلاستیک از آن دنیای سنگ و یخ جدا شده بودیم ، اما همان ما را در برابر باد ، سرما و برف حفظ می کرد. جهان شکننده ما به راحتی آسیب پذیر بود. سوارخ بزرگ ایجاد شده در سقف آن یادآور سنگی بود که از بالا سقوط کرده بود. همه تجهیزات را پوشیده و آماده صعود بودیم ، نزدیک 4 ساعت در هوای خراب صبر کردیم ، اما در نهایت زمان کافی برای صعود از دست رفت.
کل روز را مجبور به صبر و استراحت شدیم البته اگر بشود به این وضعیت عنوان استراحت داد. آسمان صاف شده و به نظر شانس صعود برای روز بعد وجود دارد. بوریسوف و کیریوسکی در کمپ 3 صبر کردند تا به ما درمسیر قوت قلب بدهند و تاتمجانین و بولوتوف به کمپ 2 در 6700 متری صعود کرده بودند.
باشگاه ورزشی موج
[aparat id=”https://www.aparat.com/v/dmWJP”]
لینک ویدیوی صعود دیواره شمالی ژانو
در 26 می ساعت 2 صبح و به صورت خودکار در یک حالت نیمه بیدار شروه به آماده کردن صبحانه کردیم: سوپ و چای. من قصد داشتم سرطناب صعود کنم نه به خاطر اینکه اولین باشم بلکه به خاطر اینکه بهترین خودم باشم. ما پرتالج را در ساعت 5 صبح ترک کردیم ، و تصمیم داشتیم بدون کوله صعود کنیم. یک کت پر روی داون سوییت هم پوشیده بودیم ، چرا که هوا بسیار سرد بود. باد با شروع صبح بیشتر شد. صعود تا انتهای طناب ثابت ها هم 2 تا 3 ساعت وقت گرفت. و بالاخره به قسمت آخر رسیدیم.
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
دوش صحرایی و سفری 40 لیتری (Camp Shower)
نمره 4.00 از 5۴۸۸.۰۰۰ تومان
وقت کافی برای مسیر باز کردن از تنوره پر از برف نبود پس سعی کردیم قدری مسیر را تغییر دهم. هوا برای کار کردن با دستکش پنج انگشتی بسیار سرد بود، اما با دستکش دو انگشتی کار فنی غیر ممکن است. در تماس با فلز اوضاع بدتر هم میشد. من به طور دایمی دستهایم را می تکاندم تا گرم شوند.
مرتبط : انواع دستکش در کوهنوردی
پایان سایه ها
دو طول نسبتا آسان از نظر فنی را قدم به قدم و به سختی به دلیل ارتفاع زیاد صعود کردم. قله کجاست؟ با تمرکز ته مانده نیرویمان را جمع می کردیم تا راه خود را از بین برف ها باز کنیم. نهایتا یک لبه پرشیب ما را به مسیر قله رسانید. حتی کرامپونها هم کند شده بودند و دیگر درست کار نمی کردند. باورم نمیشد به قله رسیده باشیم. در ساعت سه بعد از ظهر ما در بالاترین نقطه ژانو بودیم. جایی برای ایستادن روی قله نبود و من با کلنگم برف را شکستم و ما در واقع سوار قله شدیم. باد بر صورتم می کوفت و آنرا کبود کرده بود. ما رخ شمالی ژانو را صعود کرده بودیم و حالا باید برمیگشتیم.
سرگیی بوریسوف و گنادی کیریوسکی تا پورتالج صعود کرده بودند، جایی که ما همدیگر را ملاقات کردیم. در عصر من نشانه های ادم ریوی را در خودم دیدم و به دستور پزشک به سرعت به سمت پایین ادامه دادم. گنادی به من کمک کرد تا شبانه به کمپ 7000 متری برسیم. در این کمپ اکسیژن بود که جان من را نجات داد. فردا ما به فرود ادامه دادیم و هم تیمی های ما به شروع به صعود به بیس کمپ پیشرفته کردند. در 28 می بوریسوف ، کیریوسکی و تاتمجانین توانستند قله ژانو را صعود کنند.
مرتبط : ژانو ، دیواره سایه ها ، رولت روسی – قسمت اول
پیشنهاد ویژه موج کوه برای امروز!
-
دستکش 2 انگشتی گولوجوی مدل sk27
نمره 3.86 از 5۵۹۲.۰۰۰ تومان
خلاصه اطلاعات مسیر
- ژانو 7710 متر
- 72 طول عمودی به ارتفاع 3250 متر
- درجه سختی مسیر : ABO+, VIA3+
- صعود کنندگان قله : دیمیتری پاولنکو ، آلکساندر روچکین ، 28 می : سرگی بوریسوف ، گنادی کیریوسکی ، نیک تاتمجانین ، سرپرست : آلکساندر ادینتسو. سایر کوهنوردان: میک میخاییلوف ، میخاییل پرشین ، پزشک : میخاییل باکین.
درباره نویسنده :
آلکساندر روچکین ، متولد 1963 در قزاقستان ، زندگی در روسیه و سن پیترزبورگ. شروع به کوهنوردی در سال 1985 و کار به عنوان سازمان دهنده اکسپدیشن ها و توریسم. متاهل دارای دو فرزند. صعودهای بزرگ وی: مسیر جدید در بیگ سیل پیک در جزیره بافین ، صعود زمستانی نو سیستا در گراند ژوراسس ، ترول وال در نروژ ، مسیرهای متفاوت جدید در آک سو در قرقیزستان…
دکتر مهدی جباریان / باشگاه ورزشی موج
چقدر این پست مفید بود؟
ستاره چپ بیشترین امتیاز
میانگین امتیاز 4.7 / 5. تعداد آرا: 3
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
یک نظر در “دیواره سایه ها ، رولت روسی – قسمت دوم”
بی نظیر بود دکتر جان، 7 روز در ارتفاع 7400 متری!!!!!!!!!!!!!!!